جلسه دوم از دور سیزدهم کارگاه های آموزشی عمومی شعبه دنا؛ با استادی ایجنت محترم مسافر حمید ، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر طاها با دستور جلسه «یادگیری و معرکه گیری» پنجشنبه 01 آذرماه 1403 ساعت 16 شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر، درکنگره ۹۰ درصد فکر می کنند این صحبتها در رابطه با سفر اولی ها و تازه واردین است که اگر این اشخاص در جایگاه معرکهگیری قرار بگیرند از بحث یادگیری خارج میشوند ولی واقعیت امر این چنین نیست. بحث معرکهگیری موضوعی است که در کنگره به واسطه جهل و نادانی انسانها اتفاق می افتد و ممکن است در زندگی و در خانواده هم اتفاق بیفتد، اگر بخواهیم یک مفهومی را درک کنیم حتماً باید برای آن یک تعریف مناسب داشته باشیم که انسان نسبت به جایگاه خودش تفاوتهایی را قائل میشود، به چه منظور؟ به عنوان مثال، رهجو تازه وارد یا فرزند یک خانواده یا شخصی در جامعه برای خودش تفاوت قائل میشود آنگاه جایگاه خودش را متفاوت میبیند ممکن است یک نفر تازه وارد کنگره بشود و پیش خودش سوال کند که چرا دست میزنند؟ تولد میگیرند؟ لژیون تشکیل دادهاند؟ و چرا این اتفاق ها می افتد؟ این چراها از آنجایی به وجود میآید، که انسان جایگاه فعلی خودش را از آن چیزی که است بالاتر می داند، و ما باید قانونهای کنگره۶۰ را رعایت کنیم و از آن پیروی کنیم تا این سیستم پا برجا بماند. باید به جایگاه خودمان قانع باشیم و خدمت درست انجام بدهیم و در مسائلی که به ما ربطی ندارند دخالت نکنیم.
به همین دلیل اعلام میکنند، که هرکس وارد کنگره شود باید آموخته های خود را بیرون کنگره بگذارد، این اتفاقات را کنگره رقم زده تا ببینم دیروز کجا بوده ام؟ و چه جایگاهی داشته ام؟ و الان کجا هستم؟
همه ما میگوییم شخصی که وارد معرکهگیری شود دیگر نمیتواند یاد بگیرد، اگر رجوع کنیم به مبحث جزوه جهان بینی، دو مثلث داریم؛ جهالت و دانایی که اضلاع مثلث جهالت: ترس، منیت و ناامیدی است و در مثلث دانایی هم شامل ضلع های تجربه، تفکر و آموزش است و تعریفی هم در جزوه داریم به نام منیت، منیت چه میگوید؟ منیت یعنی: حسی که انسان درون خودش به وجود میآورد (توهم) و جایگاه خودش را از چیزی که هست بالاتر میداند. آن موقع مانع آموزش فرد میشود و خود را در جایگاه متفاوت تری می بیند.
بپردازیم به دستور جلسه دوم تولد اولین سال رهایی مسافر علی؛ اولین ارتباط من با علی که در خاطر دارم و با هم صحبت میکردیم پرسیدم: آیا برای آزمون راهنمایی تلاش می کنید؟ گفت: تلاش میکنم ولی دوست دارم مرزبان بشوم خیلی برای من جالب بود و این تصویر سازی که آن روز درون ذهن خود داشت امروز به واسطه همان تصویرسازی در این جایگاه خدمت میکند. علی آقا و همسفرشان هر دو نفر در جایگاه مرزبانی خدمت میکنند. علی آقا جز اشخاصی است که در کنگره متفاوت بودند و این تفاوت را قطعاً خودش ایجاد کرده و به واسطه نوع عملکرد، کلام و برخورد خودش، اتفاقات مثبتی را درون کنگره رقم میزند. این خانواده که هر دو نفر خوب عمل کردند و خدمت میکنند سال گذشته دنور بودند و امسال جایگاه پهلوانی اعلام کرده اند. انشاالله بتواند در این جایگاه خدمت کنند،خانواده خدمتگزاری هستند، هر دو عزیز را تشویق کنید.
خلاصه سخنان مسافر علی:
سلام دوستان علی هستم مسافر؛ سپاسگزار خداوند هستم، بابت حضورم در کنگره. دوران اعتیاد من از زمان سربازی شروع شد و تا پایان دوران خدمت سربازی یک مصرف کننده تمام عیار شده بودم. هر کسی هم که به من میگفت معتاد هستی، حاشا میکردم که فقط تفریحی مصرف میکنم، و هر موقع اراده کنم دیگر مصرف نمیکنم. تخریب سیگار را هم از قبل از دوران خدمت سربازی داشتم و همیشه این را مد نظر داشتم که امشب هرچه دارم مصرف میکنم و از فردا یا شنبه ترک میکنم، اما این فردا و شنبه هیچ وقت نیامد. تا اینکه درب کنگره روی من باز شد و توانستم با راهنمایی های استاد عزیزم و آموزشهایی که از کنگره دریافت نمودم از دام اعتیاد رها شوم و به درمان برسم، از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید سپاسگزارم.
خلاصه سخنان راهنما:
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر، خدا را شاکر و سپاسگزار هستم که به واسطه این دو عزیز امروز من در این جایگاه قرار گرفته ام. بودن در این جایگاه، اول خواسته هر دو عزیز است و بعد آموزش های، راهنمایان محترم آقا اسماعیل و خانم اکرم است، انشاالله با آموزشهای بیشتر بتوانند جایگاهای بالاتر و خدمت های بهتر را تجربه کنند، خانم سیما عزیز رهجویی هستند بسیار فرمانبردار، مطیع، مردم دار و با نقطه تحمل بالا، متواضع و با جان و دل هر دو در مرزبانی مشغول خدمت هستند برایشان آرزوی لمس جایگاه و آموزش های بهتر را دارم، متشکرم.
خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان سیما هستم همسفر، شاکر خداوند بزرگ هستم که راه کنگره برای ما باز شد و ما هم توانستیم با حضور در کنگره به رهایی و حال خوش برسیم. از آقا اسماعیل راهنمای مسافرم تشکر می کنم، دو ماه در خدمت خانم مریم بودم و از ایشان آموزش های فراوان گرفته ام، همیشه در سفر اول به ما می گفتند؛ خیال نکنید به واسطه درمان اعتیاد تمام مشکلات شما حل می شود و من پیش خودم فکر می کردم که چرا این را می گویند! ولی وارد سفر دوم که شدم دیدم نه واقعاً مشکلات دیگری هم وجود دارد. ولی با وجود همه گرفتاری ها، به واسطه آموزشهای کنگره۶۰ مسافر من برگشت نکردند و به مسیر آموزش و درمان خود ادامه دادند. آموزش های خانم اکرم برای من خیلی کاربردی بود و از ایشان و همه خیلی تشکر می کنم.
تایپ: مسافر کامران ل ۱۲، مسافر حسام ل ۵، مسافر محمود ل ۲
عکاس: مسافر مهرداد ل ۷
ویرایش: مهدی ل ۱۱
بازنگری و ارسال: طاها ل ۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
96