سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر
آنتی ایکس: هرویین، متادون، شیشه
مدت سفر: ۱۴ ماه
راهنما: آقای حسن نظیفی
روش درمان: D.S.T
داروی درمان: O.T
رهایی: ۳سال ۲ ماه
ورزش: باستانی و کشتی
۱. پارک و ورزش چه تاثیری در روند سفر مسافر دارد؟
خب همان طور که میدانید مثلث درمان از ۳ ضلع تشکیل میشود که شامل جسم روان جهانبینی است و ما به خاطر اینکه سیستم فیزیولوژی به تعادل برسد به جز دارو احتیاج به ورزش داریم چرا که ورزش باعث میشود یک سری مواد شبهافیونی که حتی به وسیلهی دارو آن کارخانهها راه نمیافتد، به وسیلهی ورزش آن سیستم ترشح بشود و راه اندازی شود و هر چقدر سیستم جسم و فیزیولوژی ما به تعادل برسد آن قسمت صور پنهان که همان روان و صور پنهان ما است به تعادل میرسد.
در گذشته هم گفتهشده عقل سالم در بدن سالم و ما به خاطر اینکه بتوانیم از قدرت تفکر و تعقل خودمان استفاده کنیم باید در قسمت جسم به اون ثبات دست پیدا کنیم، این ممکن نیست مگر اینکه ما حتما یک رشتهی ورزشی داشته باشیم و حتما ورزش کنیم و از این بستری که خداوند و کنگره و جناب مهندس در اختیار ما قرار دادهاند حتما باید استفاده کنیم تا بتوانیم صور پنهان و صور اشکار ما به تطبیق برسد یعنی متعادل شود و به سلامت کامل و درمان نهایی و تعادل دست پیدا کنیم.
۲. پیام برای مسافران که به تازگی وارد سفر دوم شدهاند؟
من مهمترین موضوعی که میتوانم بگوییم این است که خیلی از عزیزان هستند که وارد سفر دوم میشوند ولی فقط وارد میشوند ولی سفر دومی نیستند، آن چیزی که به ما اجازه حرکت میدهد در سفر دوم مطمئناً خدمت کردن میباشد و این را ما باید بدانیم زمانی ما میتوانیم در سفر دوم حرکت کنیم که یک بذرهایی در قبل کاشته باشیم یعنی درست است که من پیامم برای سفر دومیها است ولی از آن طرف هم به سفر اولیها این پیام را میدهم که در سفر دوم با فرمانبرداری کامل با آن امکاناتی که در کنگره میباشد حتما مشارکت کنند، ورزش کنند درمان سیگار انجام دهند اضافه وزن خودشان را درمان کنند و خیلی از مواردی که در اختیار ما میباشد، حتما استفاده کنند تا این بذرها در سفر دوم به بار بنشیند و ثمر کند تا بتوانیم حرکت کنیم و حرکت در سفر دوم ممکن نیست مگر اینکه ما بتوانیم خدمت کنیم چرا که در سفر دوم دگر نیازی نیست ما بر سر لژیون بنشینیم ما تا حدی با فرمایش اقای استاد امین میتوانیم بیاییم بر سر لژیون بنشینیم و آموزش بگیریم بیش از آن دیگر باعث تخریب و توهم دانایی میشود.
این میوه هر چقدر بیشتر روی درخت بماند دیگه مطمئناً خراب میشود و از بین میرود پس لزومی نیست که در سفر دوم ما فقط در لژیون بنشینیم تا حدودی میتوانیم بیاییم و سر بزنیم به عنوان الگو عمل کنیم سفر اولیها را بهشون انرژی لازم را بدهیم و کمک حال راهنما بشویم ولی بیش از آن به نظر من آن میوهای است که بیش از حد به درخت میماند و آن باعث فاسد شدن و توهم دانایی میشود من زمانی میتوانم به حال خوش برسم که سفر اولم را کامل کنم تا در سفر دوم حرکت کنم از نگهبانی نظم شروع کنم و انشالله در ادامه همون طور که همه دوستان میدانند بتوانند به جایگاههای دیگری دست پیدا کنند و هیچ فرقی نمیکند چه نگهبان نظم چه OT و چه نشریات چه مرزبانی هر جایی که هر خدمتی باشد چه با شال و چه بدون شال همین که بتوانیم حرکت کنیم آن مطالب و آن آموزشها به ما انتقال داده میشود و میتوانیم آموزش بگیریم.
۳. در رابطه با دستور جلسه «رابطه یاد گیری و معرکه گیری» توضیحی برایمان بفرمایید؟
همانطور که میدانید این دستور جلسه که از کجا نشأت گرفته در اوایل کار کنگره لژیون نداشت و عزیزان میآمدند و در کارگاههای عمومی مینشستند و بعد به صورت گروهک و به صورت باند بودند و باعث میشد که هر کدام یک معرکهای بگیرند و این از آموزش گرفتن آنها جلوگیری میکرد حالا عزیزان در طول هفته مطمئناً آموزشهای زیادی گرفتند ولی موردی که من میتوانم بگوییم و به آن اشاره کنم دستور جلساتی که در کنگره ۶۰ است فقط مال کنگره نیست و ما میتوانیم این دستور جلسات را تعمیمش بدهیم یعنی عمومیتش بدهیم فراگیرش کنیم و در تمام سطوح زندگی چه زندگی شخصی چه محل کار چه در روابط دوستانه چه در جمعهای خانوادگی از آنها استفاده کنیم و بدانیم که چه کسی میتواند معرکهگیری کند که یک ابزاری دارد یک توانایی و یک توانمندی دارد پس ما این را باید متوجه باشیم که هر کجایی که ما شروع کنیم به معرکه گیری آن ضلع یادگیری ما مسدود میشود و ما نمیتوانیم چیزی را یاد و آموزش بگیریم چرا که ما اصلا به این زمینی که مهد آموزش است آمدهایم تا اموزش بگیریم پس همانطوری که در کنگره رعایت میکنیم و معرکه گیری نمیکنیم سعی کنیم در زندگیمان همینطور برخورد کنیم و انشالله آموزشهای دیگری دریافت بکنیم و مورد دیگری که من میتوانم به آن اشاره کنم این میباشد که این آموزشها فقط مخصوص به خود ما میباشد مانند یک تیغی میماند که اگر دست اهلش باشد میتواند آن را جراحی کند و درست از ان استفاده کند و اگر دست جاهل بیوفتد میتواند خدایی نکرده یک قتل بزرگی مرتکب شود پس این دستور جلسات را فقط به خاطر من نوعی هستش که بتوانم آن عینک را روی چشمان خودم بگذارم و روی کارهای خودم زوم کنم و بتوانم روی زندگی شخصی خودم استفاده کنم و خدایی ناکرده این عینک را برای شخص دیگری استفاده نکنم این دید را نسبت به کسی نداشته باشم روی کسی زوم نکنم چه در خانواده روی همسفران خودم چه بین عزیزانم چه بین دوستانم و چه در محل کارم و اگر این اتفاق بیوفتد مطمئناً این خودش یک نوع معرکهگیری میشود و آسیبهای بیشتر از آموزشهایش میباشد.
۴. کلام اخر؟
سخن آخرم هم این میباشد که من فقط میتوانم از پروردگار خودم شاکر باشم از اقای مهندس و خانوادهی محترمشان از استاد امین از راهنماهان کنگره ۶۰ سپاسگذارم که این بستر را مهیا کردند در این راه قدم گذاشتند و به الگوی بدون نقص عمل کردند تا من نوعی هم بتوانم آموزش بگیرم و به حال خوش برسم و انشالله بتوانم من هم اثری از خودم نیکو به جای بگذارم خیلی ممنون بابت مشارکت از این که با من مصاحبه کردید از این که وقت خودتان را در اختیار من گذاشتید بسیار سپاسگذارم انشالله موفق و پیروز باشید.
نگارش: مسافر امیر
ارسال مطلب: مسافر احسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
82