پنجمین جلسه از دوره پنجاهوپنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمايندگی پروين اعتصامی اراک، با استادی مسافرجواد،نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر سجاد با دستورجلسه (“رابطهیادگیریومعرکهگیری”)پنجشنبه یکم آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر؛
در ابتدا خداوند را شاکرم که به من فرصت داد در این جایگاه خدمت کنم،از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند.از راهنمای خوبم آقا مهدی و راهنمای گرامی پهلوان حامد تشکر میکنم که امروز اجازه خدمت را در این جایگاه به من دادند.وامادستور جلسه امروز؛ که در مورد “رابطه یادگیری و معرکه گیری” هست که این دو مقابل همدیگر هستند.من زمانی که وارد کنگره شدم حال خوشی نداشتم.وارد شدم به کنگره و به اون حال خوش رسیدم،وباید متوجه این موضوع باشم که روزگاری مصرف کننده بودم وخوب نبود حالم،ولی گاهی اوقات فراموش می کنم که من زمانی مصرف کننده بودم و فراموش میکنم کار اصلی من چه چیزی هست،و اون یادگیری را فراموش میکنم.کمکم در معرض نیروهای منفی قرار میگیرم.برای خود من به وجود آمده است که وارد این فضای معرکه گیری شوم و زمانی که در این فضا قرار گرفتم همین حالت برای من به وجود آمده است.و فراموش کردم که از کجا به کجا آمدهام.وتمام نیروهای منفی وضدارزشی مثل قضاوتکردن، دروغ گفتن،غیبت کردن،ترس ونامیدی حول محور معرکهگیری است.که من این حال را تجربه کردهام،مثل معرکه گیری که آقای مهندس فرمودند؛با نمایشی که به وجود میآورد دنبال پول است که از افرادی که جمع شدهاند در معرکه بدست آورد وما میدانیم که پول در صور پنهان همانند انرژی است.و اون شخص معرکهگیر دقیقا دنبال همین است.زمانی که حالش خوب نیست سعی می کند انرژی را از کسانی که دور خودش جمع کرده بگیرد.حالا اگر من حالم خوب نباشد و در این فضای معرکهگیری قرار بگیرم.قاطی بازی معرکهگیر میشوم واگر دانایی من کم باشد کمکم در این بازی قرار میگیرم و من هم قاطی این بازی میشوم ولی اگر دانایی من درکنگره بالا باشد و آموزش دیده باشم آن فضا را ترک می کنم وباید تشخیص بدهم و جایی که نیروهای منفی هست قرار نگیرم.درکتاب ادموند وهلیا می بینیم که جن زیاد صحبت می کند وروح خیلی کم در این فضا صحبت میکند و به من میگویند فلان حرف رو بزن،در مورد فلان شخص غیبت کن،و در موردش قضاوت کن،باید آن نیروهای منفی را شناسایی کنیم وتشخیص بدهیم و آن فضا را ترک کنیم.واز معرکه بیایم بیرون،اگر در آن معرکه قرار بگیرم به مسلخ می روم،مثل همان گردبادی که استاد امین صحبت کردند؛ما را به ناکجا آباد میبرد
یک ضربالمثلی است که میگوید سر پیری و معرکهگیری،که به نظر من پیری همان دانایی است همان تجربه است وچرا،میگویند؛پیری می تواند همان دانایی و تجربه باشد و آدمی که پیر است ازش انتظار میرود که فلان کار را انجام بدهد
در مورد ماهم همین طور است میایم درکنگره آموزش میگیرم واگر از من یک کار ضد ارزشی سر بزند در کنگره، در جامعه،در مقر ورزشی،من به عنوان یک سفر دومی الگو هستم وشخصی که تازه وارد کنگره میشود به من نگاه میکند از من یاد میگیرد من باید بدانم که در کنگره می توانم الگوی کسی باشم باید مراقب رفتارم باشم و امیدوارم در این فضای به وجود آمده من هم بتوانم داناییم را به دانایی موثر تبدیل کنم و در مسیر ضد ارزشها قرار نگیرم
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم
ضبطصداوتایپ؛ مسافرابراهیمازلژیونهشتم
عکس؛ مسافرمهدی
تنظیمخبروویراستاری؛مسافرمهدیازلژیونپانزدهم
«مسافرینشعبهپرویناعتصامیاراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
139