برداشت از سیدی نبود روشنایی
وادی چهاردهم وادی عشق و محبت است و به نوعی تمامی خلقت را در جهات مختلف پوشش میدهد.
در کلاس روانشناسی که چندی پیش برگزار شد، برای اساتیدی که حضور داشتند. مسئله جهانبینی خیلی جالب بود که پایه تفکرات ما مسئله جهانبینی است. پایه روان و خلقوخو هم جهانبینی و فیزیولوژی میباشد.
روان دو بخش دارد خلقوخوی صورآشکار که برای همه قابل مشاهده است، و خلقوخوی صورپنهان که فقط خود شخص از آن خبر دارد. گاهی انسان میتواند در ظاهر بره، و در باطن گرگ باشد و عبارت کاملتر کنش و واکنش در گفتار، پندار و کردار انسان میباشد.
مثلثی را در نظر بگیریم که یک ضلع روشنایی، یک ضلع تاریکی و قاعده، مسیر عبور به این دو ظلع میباشد. ما در هر لحظه میتوانیم از تاریکی به روشنایی و از روشنایی به تاریکی حرکت کنیم، و اگر تاریکی نبود روشنایی است، ناامیدی نبود امید است و نادانی نبود دانایی.
عشق عظیم و محبت نیز عظیم است. وجود عشق و محبت در تمام مراحل زندگی سازنده است و ما را در این مسیر یاری میکند و میتواند از خیلی بدیها دور کند.
از قوه به فعل درآوردن سخت است و رسیدن به آن از نظر مکانی اندک و از نظر زمانی بسیار زمان خواهد برد. اگر آنچه که خداوند در کتب آسمانی گفته توسط انسان به کار برده شود همیشه در بهشت خواهیم بود و نیازی به جنت خیالی نیست و همه در آسایش و آرامش به سر میبریم.
وجود نیروی منفی همیشه است چون ما باید در زندگی پخته شویم و برای خروج از تاریکی باید کلیدهای مسائل را بیابیم چرا که هر مشکل یک کلید دارد. مانند کلید درمان اعتیاد که ما پیدا کردیم.
و بشر امروز با کلی مسئله دست و پنجه نرم میکند چون کلید حل مسائل را پیدا نکرده است.
همیشه در روشنایی یک نقطه تاریک پیدا میشود و تمام صفحه را تاریک میکند و همینطور در تاریکی یک نقطه روشن میتواند تمام مسائل را الهی و روشن کند؛ مانند زرتشت و رسول خدا و بودا و.... که در جوامع تاریک توانستند جامعه را الهی کنند.
این دو در جهان هستی دائما در حال تغییر هستند و این بستگی به تفکر الهی و یا شیطانی انسان دارد.
نویسنده: راهنما همسفر لیلا
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون یکم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
21