جلسه سوم از دوره اول سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی ایجنت محترم راهنما مسافر پژمان، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر رامین، با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری» سه شنبه ۲۹ آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان پژمان هستم یک مسافر.
خداوند را شکر میکنم و ممنونم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و همچنین از آقا مهرداد که باعث شدند من در این جایگاه بنشینم و آموزش بگیرم، خداوند را شاکر هستم که در جمع شما دوستان کنگره هستم و مشغول طی مسیر هستم.
دستور جلسات به خاطر این است که من بدانم و به آگاهی برسم که مبدأ من کجاست و مقصد و هدف من از درمان چیست؟ این دستور جلسه به نظر من دستور جلسه مهمی است، که همان رابطه یادگیری و معرکهگیری است. به نظر من اگر کسی عدم توانایی در باز کردن گرهی که در خودش است را داشته باشد وارد معرکهگیری میشود، یعنی اگر هر شخصی رشد او متوقف شود ممکن است، وارد معرکهگیری شود و این ممکن است برای یک مصرف کننده طبیعی باشد، چرا که او یک نقطه سیاه را در یک صفحه سفید میبیند و بر روی آن متمرکز میشود، به آن انرژی میدهد و آن را بزرگ و بزرگتر میکند، زمانی میرسد که دیگر در جمع کنگره نیست و از هدف دور میشود، این اتفاق ممکن است برای هر شخصی در کنگره بیفتد. چه سفر دوم باشد، چه راهنما باشد، یا دیدهبان باشد اگر مراقب نباشد ممکن است به آن دچار شود. مسیر کنگره مسیری است از قهر به مهر، از ترس به شجاعت، از کفر به ایمان و این مسیر یک مسیر تغییر، تبدیل و ترخیص است، یعنی من در هر جایگاهی هستم اول برای تغییر خودم اینجا هستم نه برای افراد، برای اینکه من بتوانم یک الگوی خوبی باشم باید با آموزشهای کنگره پیش بروم، وارد ضد ارزشهایی مانند: غیبت، دروغ، تجسس نشوم زیرا آنها باعث میشوند که من وارد معرکهگیری شوم و در نهایت من حسم با سیستم، با لژیون و با راهنمایم بد میشود.
۵۲ دستور جلسه داریم، تمامی آنها برای این است که ما بتوانیم با سیستم سازگار شویم که نتیجه آن درمان شدن و پشت سر گذاشتن سفر اول است. هر شخصی که وارد کنگره میشود اگر بخواهد با سیستم پیوند نخورد، با راهنمایش پیوند نخورد، من فکر نمیکنم برای او اتفاقی بیفتد. من به جای آموزش گرفتن بروم و دوربینم را روی افراد لژیون، روی راهنمایم، روی مرزبانان و خدمتگزاران بگذارم به دنبال عیب و ایراد باشم به جای اینکه بیندیشم و تفکر کنم، که اینجا یک بستر امن است که برای من ایجاد شده است و همه دارند به من خدمت میکنند تا به درمان برسم، اینگونه است که از پروسه درمان خارج میشوم. رهجوها حتماً باید قبل از ساعت ۵ در جلسه باشند، تمامی این خدمتگزاران جمع شدند تا یک مصرف کننده به درمان برسد، همه خدمتگزارانی که در هفته سه جلسه از راه دور و نزدیک میآیند، برای چه میآیند؟ هدف آنها این است که یک فرد تغییر کند، یک خانواده تغییرکند، و فرد از تاریکی بیرون بیاید که در نهایت باعث میشود، یک جامعه نجات پیدا کند. حالا اگر من آن وقتی که باید برای درمانم بگذارم کم کاری کنم، و از آن بزنم آیا به درمان میرسم؟ اگر تمام کنگره ۶۰ هم جمع بشود اما فرد خودش خواسته نداشته باشد، و نخواهد هیچ اتفاقی برای او نمیافتد، هیچ کسی نمیتواند برای او کاری بکند، وادی سوم میگوید: باید دانست هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند، و تمام سعیمان را بکنیم که این بستری که برای ما مهیا شده است، نهایت استفاده را از آن بکنیم اگر شخصی از پروسه درمان خارج شود، باید وارد مرحله انضباطی شود و این قوانین انضباطی را هم ما طراحی نکردهایم این قوانین را بنیان کنگره ۶۰ طراحی کرده اند.
این مسیر هم سهل است و هم سخت است، برای کسانی که تکالیفشان را انجام میدهند، سر موقع در اینجا حضور دارند، با راهنمایشان پیوند محبت دارند، دارویشان را سر موقع میخورند و منظم هستند، قطعاً سهل است. یک سفر اولی باید برای اینکه یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه برسد و وارد کنگره شود باید له له بزند و بیتابی کند، چون چاره دیگری ندارد، اگر حال ما خوب بود که اینجا جمع نمیشدیم ما حالمون خوب نبوده است که اینجا جمع شدهایم و آمدهایم که حالمان خوب شود و قطعاً این اتفاق برای شخصی که خواسته درمان دارد حتماً اتفاق میافتد. اگر در پی معرفت، عمل سالم و عدالت باشیم درمان نتیجه آن است. دوستان حتماً قبل از ساعت ۵ در کنگره حضور داشته باشند ساعت ۵:۱۰ ساعت ۵ نیست، شما میبینید راهنمایان اگر کاری یا مشکلی برایشان پیش نیاید، در بیشتر مواقع ساعت ۲ تا ۲:۳۰ اینجا هستند. به امید خدا دست به دست هم میدهیم تا تک تک سفر اولیها به درمان برسند، تا تبدیل به یک الگو شویم تا کسانی که قبلاً ما را دیدهاند تغییر را ببینند و آنها نیز به دنبال درمان بیایند، که این بزرگترین کار یک سفر اولی میباشد که بتواند درمان شود و الگویی بشود برای دیگران، که به او بگویند کجا این اتفاق برای تو افتاده است.
ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
عکاس و تایپ گزارش: همسفر روح الدین
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار
- تعداد بازدید از این مطلب :
55