English Version
This Site Is Available In English

با معرکه‌گیری، صورت مسئله را پاک می‌کنم

با معرکه‌گیری، صورت مسئله را پاک می‌کنم

شاید این مسئله برای اکثر افرادی که وارد کنگره می‌شوند، اتفاق افتاده باشد که وقتی برای اولین بار دستور جلسات را می‌شنوند به این فکر کنند که این موضوع چه ارتباطی با اعتیاد مسافر من دارد؛ ولی با مرور زمان و با گوش دادن به سی‌دی‌ها، نوشتن آن‌ها و دریافت آموزش‌ها متوجه می‌شویم که تمام این مطالب و آموزش‌ها، درس‌های زندگی و مسائلی هستند که در طول روزمره برای ما اتفاق می‌افتد؛ اما من به دلیل ناآگاهی و ندانستن و عمل نکردن به آن‌ها باعث شدم که در خودم تخریب ایجاد کنم و روز به روز غرق در تاریکی شوم و یکی از آن نکات کلیدی، یادگیری و معرکه‌گیری است که در مقابل هم قرار دارند. من فکر می‌کردم، معرکه‌گیری مخصوص افرادی است که با انجام اعمال جالب افراد را دور خود جمع می‌کنند و باعث سرگرم کردن آن‌ها می‌شوند در صورتی که کنگره ۶۰ مفهوم آن را برای من روشن کرد و به من یاد داد، نق زدن و در حاشیه بودن یعنی همان معرکه‌گیری. وقتی به گذشته برگشتم متوجه شدم که چقدر من در زندگی این اشتباه را انجام داده‌ام هر بار که دچار اشتباه یا شکست می‌شدم، برای توجیه اشتباه خودم و ترس از قضاوت دیگران، شروع به معرکه‌گیری می‌کردم. بدون اینکه بدانم برای خودم و دیگران چه تخریب‌هایی به وجود می‌آورم و متوجه نبودم که با این کار فقط صورت مسئله را پاک می‌کنم. نق زدن و در حاشیه بودن به عبارتی همان معرکه‌گیری، یکی از مسائلی است که باعث می‌شود، همسفر و مسافر از هم دور شوند. انجام این کار؛ مثل این است که در باتلاق افتاده‌ام و برای نجات خودم مدام دست و پا می‌زنم در صورتی که بیشتر باعث غرق شدن خودم می‌شدم. کنگره ۶۰ باعث شد که ارزش‌ها و ضدارزش‌ها را به مفهوم واقعی یاد بگیرم. درست است که قبل از کنگره هم این مطالب رو شنیده بودم ولی آیا هیچ وقت توانستم از آن‌ها به درستی استفاده کنم؟ نکته مهم این است که آن وقت یادگیری من به این شکل نبود و فقط مطالب از ذهن من عبور می‌کردند؛ ولی حالا تکرار و نوشتن مطالب، باعث می‌شود که در ذهن من حک شوند و در مواقعی که به آن‌ها نیاز دارم بتوانم از آن‌ها استفاده کنم که مهم‌ترین کار است. یادگیری و معرکه‌گیری مسائلی هستند که در تمام سطوح زندگی می‌توانند، وجود داشته باشند با این تفاوت که یادگیری، نشانه دانایی و آگاهی من و معرکه‌گیری، نشانه جهل و نادانی من است هر قدر  بیشتر به دنبال آموزش باشم؛ قطعاً که از معرکه‌گیری فاصله می‌گیرم، چون هم نسبت به آن‌ آگاهی پیدا می‌کنم و هم اینکه فرصتی برای معرکه‌گیری ندارم و می‌توانم، پله پله از تاریکی خارج شوم و هم به خودم و دیگران کمک کنم. خدا را شکر می‌کنم که کنگره را در مسیر من قرار داد تا بتوانم قوانین درست زندگی کردن را یاد بگیرم. باید سپاس‌گزار آقای مهندس حسین دژاکام باشم که با آموزش‌های کامل و بی‌نقص خودباعث شدند که از بینای نابینا به بینای بینا تبدیل شوم و بتوانم داشته‌های زندگیم را ببینم و تا جایی که می‌توانم از زندگی لذت ببرم.

نویسنده: راهنما همسفر سمیه، عضو لژیون سردار
رابط خبری: راهنما همسفر مریم، عضو لژیون سردار
ویراستار و ارسال: همسفر فاطمه، عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی گوجان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .