فضای یادگیری بسیار وسیع است؛ یادگیری تنها برای امتحان و درس خواندن نیست بلکه برای تمام شئونات مطرح میشود؛ مثل یادگیری ارتباط صادقانه با افراد، یادگیری برخورد با فرزندان و رهایی از تمام ضدارزشها. انسان زمانیکه در باتلاق میافتد دستوپا میزند و بیشتر در باتلاق فرو میرود؛ این موضوع در زندگی من هم وجود داشت؛ وقتی به مشکل برمیخوردم به جای اینکه آرام باشم، آن مشکل را حل کنم و نگاهی به کارهای خودم بیاندازم، عصبانی میشدم، شروع به غر زدن و جبههگیری میکردم و دیگران را مقصر به وجود آمدن مشکلاتم میدانستم؛ مثلاً وقتی با همسرم تماس میگرفتم و او جواب نمیداد با خودم میگفتم: حتماً دوباره در باغ پای بساط منقل و وافور نشسته؛ وقتی به خانه میآمد جبهه میگرفتم و میگفتم تقصیر فلانی است که تو معتاد شدی، عالم و آدم را مقصر میدانستم؛ حتی یکبار متوجه شدم که از چه کسی مواد خریده، با ستاد مواد مخدر تماس گرفتم و آدرس فروشنده را دادم، آنها هم آمدند و آن شخص را بازداشت کردند؛ بهاینترتیب و با معرکهگیری، خودم را بیشتر نابود میکردم. یک روز که سرکار بودم توسط صاحبکارم جرقه ورود به کنگره در ذهنم زده شد و من وارد کنگره شدم؛ اینجا یاد گرفتم که اول باید خودم را اصلاح کنم و خداراشکر زندگیام آرام شد؛ دعواها و درگیریها تمام شد، زندگی من داشت به آرامی سپری میشد، تازه سه سال بود طعم زندگی را میچشیدم که روزگار با من یار نشد و همسرم را از من گرفت؛ آنجا بود که افسوس خوردم که ایکاش زودتر با کنگره آشنا شدهبودم تا بیشتر طعم زندگی را بچشم.
رابط خبری: همسفر نفیسه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ویراستار: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر مینا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
217