جلسه هفتم از دوره چهل و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی امین قم، ویژه مسافران با استادی مسافر مرتضی ، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مجتبی، با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکه گیری" روز سهشنبه 29 آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر،
تشکر میکنم از نگهبان، دبیر جلسه و دوستانی که نوشتارها را خواندند و همچنین آقا مجید راهنمای لژیون چهارم که اجازه دادند من این جایگاه را تجربه کنم تا آموزش بگیرم و خدمت کنم.
دستور جلسه این هفته "رابطه یادگیری با معرکهگیری" میباشد.
من همیشه از اینکه بخواهم در جلسات کارگاهی مشارکت داشته باشم یا استاد بشینم، ترس داشتم. همانطور که مطلع هستید، ترس یکی از اضلاع مثلث جهالت میباشد و همین برای من یک معرکهگیری درونی بهحساب میآمد و نمیتوانستم هیچوقت با آن روبرو شوم، ولی امروز آن ترس را کنار گذاشتم و در کنار شما هستم تا آموزش بگیرم.
کنگره برای ما مکانی است که به آن میآییم تا آموزش بگیریم و آنها را کاربردی کنیم. ما در کنگره دوربینمان باید فقط روی خودمان باشد و کسان دیگر را قضاوت نکنیم تا از مسیر اصلی کنگره خارج نشویم و این هم یک نوع معرکهگیری درونی میباشد که ما میتوانیم خودمان به خودمان ضربه بزنیم.
معرکهگیری هم درونی و هم بیرونی است. کسی که میخواهد معرکهگیری کند اول ذهنش درگیر میشود. مدام واکنشهای دیگران را رصد میکند و به آنها فکر میکند البته در جهت منفی که چرا آن فرد فلان کار را کرد یا فلان مرزبان به من این را گفت یا چرا راهنمایم فلان حرف را زد و همین افکار آغازی برای معرکهگیری میباشد.
حال شخص این معرکهگیری درونی را به بیرون منتقل میکند و با افراد هم حس خود به اشتراک میگذارد و صحبتهایی که آن چند نفر میتوانستند در راستای آموزشهای کنگره باهم انجام بدهند و کسب انرژی کنند، با قضاوت و غیبت و تهمت به دیگران به هدر میرود و سطح انرژی همه افراد آن جمع به سطح پاینی افت میکند.
حال معرکهگیری چگونه به وجود میآید؟ به نظر من این هم میتواند از جهل انسان باشد. بهطور کل افکار منفی، منیت، جهالت، ترس و عدم آگاهی، همه اینها میتواند یک شخص را آماده معرکهگیری کند. من فکر میکنم منیت از تمام در قضیه معرکهگیری میتواند خیلی برجسته باشد، چون شخص خودش را بالاتر از دیگران میبیند و به خودش اجازه میدهد تا درباره دیگران در جمع قضاوت کند.
اینکه یک رهجو به حرفهای راهنمای خود عمل نکند، در لژیون درست وظایف خود را انجام ندهد، به حرف مرزبان گوش ندهد و در کل یک مسافر منظم و مرتب نباشد و به درمان خود اهمیت ندهد، اینها همه یک معرکهگیری درونی محسوب میگردد.
من در سفر قبلی که برگشت خوردم، هیچکدام از این موارد را رعایت نکردم و دوستانی که آن زمان با من هم حس بودند، عدهای از آنها که در کنگره نیستند و چند نفری از آنها نیز در قید حیات نیستند.
طبق صحبتهای جناب مهندس در وادی چهارده، کسانیکه مرتب اشتباه میکنند و اشتباه خود را به گردن دیگران میاندازند، اینها بشدت مستعد معرکهگیری میباشند.
رابطهای که من میتوانم درباره یادگیری و معرکهگیری برداشت کنم، این است که ما هر زمان از کسب علم و دانش و در کل آموزش دور شویم قطعاً وارد معرکهگیری خواهیم شد.
این دستورجلسات و وادیها و آموزشهای کنگره برای یادگیری و کاربردی نمودن آنها در زندگی خودمان میباشد. ما باید به آنها عمل کنیم تا از زندگی خوبی برخوردارشویم.
تایپ: مسافر حسن لژيون دوم
ویراستار و ارسال خبر: مسافر اسماعیل
مرزبان خبری: مسافر محترم جلال
- تعداد بازدید از این مطلب :
155