معرکه گیری به نمایشی گفته میشود که فرد در یک جمع قرار می گیرد و شروع به اجرای نمایش میکند. افرادی دور او جمع میشوند و به نمایش نگاه میکنند اما امروزه شاید کمتر شاهد این معرکهگیریها شده باشیم اما ما با یک نمونه دیگری روبرو هستیم که در صورت پنهان انسان است و انسان را درگیر میکند، میتوان گفت خیلی هم شایع است و شاید مصری هم باشد این که من مثلاً: بدون دلیل از یک صحبتی که در جمع میشود برداشت اشتباهی داشته باشم، ذهن و روح خودم را درگیر کنم و این حال خرابی خودم را به دیگران هم انتقال بدهم. یک معرکهگیری دیگر هم که وجود دارد این است که برگرفته از نفس انسانها است که در این مورد اگر نفس را بتوانیم با آموزش و دانایی ارتقاء دهیم هیچ گاه دنبال معرکهگیری نمیرود.در معرکه گیری آموزشی وجود ندارد ، افرادی که وارد نق زدن می شوند افرادی را که هم حس خودشان هستند به خود جذب می کنند و کارهای نادرست انجام میدهند.
طبق فرمایشات جناب مهندس منظور از معرکهگیری؛ جمعکردن مردم در اطراف خود و صحبت در رابطه با یک موضوع است بهعنوانمثال، بعضی از انسانها که در حاشیه هستند و دیگران را انتقاد میکنند، عدهای را همراه خود جمع میکنند و شروع به نق زدن، غیبت کردن، عیبجویی از فرد یا سیستم موردنظر میکنند که این نیز یک نوع معرکهگیری است.
زمانی که شخص معرکهگیری انجام میدهد، بهجای اینکه مشکل یا خطای به وجود آمده را حل نماید و عذرخواهی کند تقصیر را گردن فرد دیگری میاندازد. در صورتی که خود میداند مشکل را به وجود آورده است. اینجا اگر به خوبی آموزش دیده باشد و در مسیر باشد، متوجه معرکهگیری میشود. کسی که معرکه گیری انجام میدهد ناخودآگاه وارد فضایی میشود. خیلی مهم است که در آن شرایط قرار گرفتم، بدانم که چه کنم؟
یکی از نشانههای معرکهگیری این است که فرد خود را مقصر نمیداند و مسئولیت رفتارهایی که درگذشته انجام داده است را نمیپذیرد، خودش را قربانی فرض میکند و دیگران را ظالم میپندارد.
آیا میدانید معرکهگیری چه آسیبهایی در پی خواهد داشت؟ این فرایند انسان را از جریان اصلی آموزش دور میکند، اگر هر انسانی در مسیر آموزش و یادگیری نباشد، یقیناً در مسیر جهالت، تاریکی و نابودی قرار خواهد گرفت.
علل معرکه گیری اکثراً به دلیل جهل انسان یا حسادت و منیت ایجاد میشود. کسیکه نمیخواهد آموزش ببیند و نمیتواند تولید انرژی مثبت کند میخواهد انرژی دیگران را سرقت کند. کسیکه به علت اشتباهی در حال سقوط کردن یا از دست دادن چیزی است. در جهان بینی، میدانیم که نیروهای الهی و مثبت، تولید انرژی مثبت میکند.
بهترین روش وقتی که با یک موضوعی که دارد در صور آشکار و پنهان تبدیل به حاشیه و معرکه گیری میشود این است که موضوع را در ابتدا رها کنیم، تا بتوانیم بعد از مدتی بهتر پیرامون آن تصمیم بگیریم و در جهت رفع ایراد آن موضوع تلاش کرد. وقتی که موضوع را رها کنیم و دیگر پیرامونش صحبت نمیکنیم اولین اتفاق که میافتد ذهن ما آرام می شود و با ذهن آرام انسان بهتر تصمیم می گیرد.
یادگیری و معرکهگیری چه ربطی باهم دارند؟ کاملاً واضح است هنگامیکه ما به دنبال معرکهگیری هستیم، ذهنمان از نکات منفی که هیچ ارزشی ندارند، پُر میشود و جایی برای یادگیری باقی نخواهد ماند، درنهایت آموزشها را درک نخواهیم کرد و تمرکز ما نیز از بین میرود، در کنگره فراگرفتیم فقط بر روی آموزشها متمرکز شویم و اهل معرکهگیری نباشیم و از فرصتهایی که در مسیر ما قرار میگیرد، کمال استفاده را ببریم.
این نکته بسیار مهم است که تشخیص دهم که یادگیری، معرکه گیری و نحوه برخورد من چگونه باشد. رابطه بین یادگیری و معرکه گیری این است که در ذهن، شهر وجودی و تفکر جای هر دو نیست. در واقع نمیتوان معرکهگیر بود و آموزش هم دید. زمانی که به سمت آموزش بروم از معرکهگیری دور میشوم و زمانی که دنبال حاشیه ومعرکهگیری باشم، قطعا از آموزشها دور خواهم بود.
آقای مهندس دژکام برای جلوگیری از این نوع معرکهگیریها تفکری اندیشیدند و در کنگره گروههای کوچک به نام لژیون تشکیل دادند که این گروههای چند نفرِ تحت حمایت راهنما اداره میشوند و تنها مطالب کنگره در آنها آموزش داده میشود، راهنما در کسوت و نقش معلم و استاد اجازه نمیدهد که شخصی در لژیون و یا کنگره معرکهگیری کند، چراکه هدف؛ تنها آموزش است.
یادگیری در کنگره یک اصل مهم است و ما را به هدف اصلی که همان درمان است، سوق میدهد.
اشخاصی که وارد کنگره میشوند دو دستهاند: یکی افرادی که بهخوبی آموزش میبینند، یاد میگیرند و خدمت میکنند. اینها بازیگران خوبی هستند و میدانند نیرو و انرژی خود را نباید صرف کارهای منفی بکنند. مطمئناً آن دسته از آدم هایی که به خوبی خدمت میکنند وارد مرحله معرکه گیری نمیشوند. ولی یک دسته دیگر هستند ناظر و تماشاگر خدمت دیگرانند. این دسته دوربینشان روی دیگران است و عملکرد دیگران را مورد تجزیه قرار میدهند و در پی این هستند، چگونه میتوانند حاشیه به وجود آورند یا معرکهگیری کنند.ما در زندگی خود نیز سیل عظیمی از جریانات را مشاهده میکنیم که برخی از آنها تحت کنترل ما هستند و برخی دیگر خیر، اما باوجود آموزش و یادگیری میتوانیم مشکلات را صبورانه حل و خود را در تعادل نگهداریم، وجود تعادل در نظام آفرینش مهمترین اصل خلقت است که قدرت مطلق به زیباترین شکل ممکن مخلوقات را از این موهبت برخوردار مینماید.
نویسنده:همسفر سارا رهجوی راهنما معصومه(لژیون اول)
تنظیم وارسال:همسفر فاطمه رهجوی راهنما معصومه (لژیون اول) دبیرسایت
همسفران نمایندگی بروجرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
51