English Version
This Site Is Available In English

معجزه سفر در لژیون تغذیه سالم

معجزه سفر در لژیون تغذیه سالم

سلام دوستان امین هستم مسافر تغذیه سالم.
خداوند را سپاس‌گذارم برای حضورمان داخل یکی از شعبه‌های کنگره ۶۰، همچنین از آقای مهندس و خانواده ایشان تشکر می‌کنیم. فرا‌ رسیدن رهایی ۳ تن از مسافران آقایان حسین، مصطفی و فرهاد عزیز را تبریک می‌گویم. برای ما زمستان ولی برای دوستان بهار شد. خدا را شکر بذری که پارسال کاشتند را حالا با فاصله‌ی یک ساله  توانستد به ثمر برسانند، این حاصل دست رنج خودشان است. جلسه امروز به این سه عزیز اختصاص دارد و می‌توانند مشارکت کنند و از حس و حال و واقعیت‌ها برای ما بگویند تا من مسافر یک نکته از سخنان ایشان برداشت نمایم. خب مشارکت اول را به آقا مصطفی میسپاریم.

سلام دوستان مصطفی هستم مسافر تغذیه‌ سالم.

من با ۹۸ کیلو وارد لژیون جونز شدم مدت حدود ۲ سال اموزش گرفتم از آقای امین اسحاقیان و الان وزن فعلی بنده ۷۹ کیلو می‌باشد، یعنی ۱۹/۵ کیلو کاهش وزن داشته‌ام، ورزش در کنگره ۶۰ شنا . راهنمای گرامی فرمودند از حس و حالت بگو، خوب همانطوری که ما یاد گرفتیم حس مثل همون بوی چمن و بوی گل هست که ما نمی‌توانیم توضیح بدهیم تا خود شخص نخواهد، چیزی که من داخل کنگره ۶۰ و کتاب ۶۰ درجه یاد گرفتم از اهمیت ماندن در قله بیشتر از این است که آدمی بخواهد قله را فتح کند، یعنی اگر من تا قبل از امروز که جمعه‌ها نمی‌توانستم سالادم را آماده کنم و بیایم از امروز اهمیت بیشتری قائل شدم، نیم ساعت زودتر بیدار شدم. من قبلا در مشارکت‌هایم می‌گفتم که من فقط جمعه‌ها سالادم آماده نیست چون زود می‌خواستم به پارک بیایم ولی این انگیزه شد تا از امروز نیم ساعت زودتر بیدار بشوم و الان سالادم درون یخچال آماده است. اگر از حس و حالم برایتان تعریف کنم فقط اینکه که من ۲ هفته‌ی پیش آزمایش خون انجام دادم، منی که غلظت خون بالایی داشتم و قرص می‌خوردم یک مقداری در سفر ایکس و یک مقداری در سفر سیگارم درست شد و باقیمانده مشکل من در لژیون تغذیه سالم درست شد. من شخصی بودم که اگر جایی می‌رفتم یا میخواستم نمازی بخوانم آنقدر می‌گشتم تا یک مبل یا صندلی پیدا کنم و کسی من را نبیند دستم را به آن بگیرم و بلند بشوم ولی الان خدا را شکر این مشکلات را ندارم. خدمت اقای مهندس که رسیدم خودم باورم نمی‌شد که وزنی کم کرده باشم. این ۳ باری که پیش اقای مهندس برای رهایی رفتم هر بارش متفاوت بود، سفر ایکس هم که رفتم گفتم خب حالا کار خیلی مهمی کردم ولی اقای مهندس خیلی عادی یه گل رهایی به بنده دادند. سفر سیگارم را که رفتم دیدم که نه این بقل کردن ایشان هم یک حس و حال دیگه‌ای دارد و این سفری که برای تغذیه‌ی سالم رفتم اصلا خیلی عجیب و غریب بود . تنها چیزی که از من پرسیدند گفتند: مصطفی سخت بود؟ گفتم نه آقا. از آقای امین اسحاقیان سپاسگذارم حالا من اولین بار دفترچه‌ام را اقای مهندس امضا کردن و یک چیزی حدود ۶ الی ۷ کیلو را از آن زمان کم کرده بودم و یاد گرفتم که تکامل همانطور که گفتند داخل جمع درست می‌شود این هم دقیقا مانند همان است، یاد گرفتم که چه بخورم یا چه نخورم و دیدم که نه من در آخر باید به لژیون وصل باشم. خداوند را بابت این کار سپاس‌گذارم که الان حداقل می‌توانم راه بروم آن زمان واقعا نمی‌توانستم، یه زمانی آقای امین اسحاقیان می‌فرمودند که این پیاده روی را داخل برنامه بگذارید و من می‌گفتم نمی‌توانم بروم ولی آرام آرام با همین روش DST توانستم و دیدم خدا را شکر می‌توانم پیاده روی را انجام دهم. جسمم واقعا سالم و خودم واقعا حس میکنم از زمانی که سالاد مصرف می‌کنم و اقای مهندس فرمودند به چشم دارو به آن نگاه کنید یک سری فعل و انفعالات را دیدم که داخل بدنم پیدا شد، بیشتر از این وقت جلسه را نخواهم گرفت و باز هم از اقا امین اسحاقیان سپاسگذارم. آقای مهندس و آقای امین را تشویق کنید.

سلام دوستان فرهاد هستم مسافر تغذیه سالم.

با بیش از ۹۱ کیلو وزن وارد لژیون تغذیه سالم شدم‌ ۱۱ ماه و ۲۰ روز سفر کردم به راهنمایی آقای امین اسحاقیان روش DST ، در حال حاضر هم ۷۶ کیلو هستم و ۱۵ کیلو کاهش وزن داشتم.
به نظر من چیزی که در اصطلاح باید در کنگره به آن توجه کنیم فرمانبرداری می‌باشد. اگر بخواهیم مسیری که طی کنیم که تا به حال نرفتیم به یک راهنما یا کسی که راه را به ما نشان بدهد احتیاج داریم و خوش‌بختانه آقای مهندس کسانی را به اسم راهنما جلوی مسیر ما قرار دادند که بتوانند مسیر را برای ما شفاف سازی بکنند و بتوانند مسیر را از حالت صعب العبور به راحتی عبور بدهند.راهنما چه کسی است؟ راهنما کسی است که بارها این مسیر صعب العبور را رفته و رهجویانی را مانند من برده است و به‌مقصد رسانده است که انشالله خیر و برکتش به تمام این راهنماها برگردد. واقعا جای تشکر دارد که ازشون قدردانی و تشکر کنیم که پا به پای ما می آیند و ما را به مقصد میرسانند و برمی‌گردند که یک شخص دیگری را ببرند، این مستلزم این است که من رهجو، من فرهاد، منی که میخواهم به یک مقصدی برسم فرمانبردار باشم یعنی بدانم که شخص راهنم خیلی بیش از من میداند، خیلی بیش از من معلومات داره که امده و نشسته من را راهنمایی می‌کند، خوش‌بختانه یکی ازتوانمندهای لژیون جونز آقای امین اسحاقیان هستند و کماکان ده‌ها نفر را به رهایی رسانده اند. موضوع جالبی که آقا مصطفی تعریف کردند رسیدن به اوج شاید سخت باشه ولی هر کسی میتونه به اوج برسه ولی در اوج بودن در قله ماندن مه است.
به شخصه به من که سخت نگذشت، ما بهترین خوراک را خوردیم ویتامین ها را مصرف کردیم، ولی زمانش و مقدارش و چه نوع خوراکی را بخوریم را یاد گرفتیم که متاسفانه من بلد نبودم، چی بخورم؟ چه موقع بخورم؟ و چه مقدار بخورم و وقتی که این هارا یاد میگیریم به راحتی میتوانیم این سفر را انجام دهیم، پس زیاد هم به قله رسیدن مشکل نیست.
جا داره خیلی قدردانی کنم از استاد عزیزم که واقعا برای من زحمت کشیدند، مرتب در تماس بودیم با ایشان، مرتب مزاحمشان بودیم در پارک و وقتشان را گرفتیم، خیلی ممنون می شوم که آقای امین اسحاقیان را تشویق نمایید. خیلی مچکرم که به صحبت های من گوش کردید خودتان را هم تشویق کنید.

سلام دوستان حسین هستم مسافر تغذیه سالم.


خدا را شکر میکنم که در جمع شما دوستان هستم و از تک تک شما عزیزان آموزش میگیرم.  از آقای مهندس و خانواده‌ی محترمشان نیز تشکر می کنم.
تشکر می‌کنم که این بستر را برای ما فراهم کردند که من هم بتونم با وزن ۱۰۸.۸۰۰ وارد لژیون تغذیه‌ سالم بشوم ۱۱ ماه و ۲۰ روز سفر کردم با کمک استاد عزیزم امین اسحاقیان و وزن فعلیم ۸۶ کیلو می‌باشد.
جا داره که از تک تک دوستان که در لژیون بودند و من توانستم از آنها آموزش بگیرم همین‌طور ایجنت پارک، مرزبانان پارک و همه‌ی کسانی که خدمت می‌کنند تا این بستر فراهم بشه تا من بتوانم از این بستر استفاده بکنم باید قدر دانی بکنم، همین‌طور از راهنمای محترمم قدردانی می کنم.
آقای امین ساحاقیان که داخل سرما و گرما از فاصله‌ی بیشتری از این محل که قرار داریم تشریف می آورند و به من آموزش می‌دادند خب من زمانی که سفرم را شروع کردم موقع خواب بسیار خر خر می‌کردم یعنی خروپوف نسبتا زیادی نه ولی کسی که یک مقدار خواب سبکی داشت بیدار می‌شد. فشار خون داشتم و فشار خون من گاهی روی ۱۷  قرار میگرفت و هر هفته‌ای که می آمدم بعد از گذشت ۵،۶ ماه در پارک می‌رفتم فشارم را می‌گرفتم ۱۱ الی ۱۲ بود بستگی به خوراک روز قبلم داشت.
قطعا  یک تربیت نفسی بود برای من بعد از آن ۲ سفری که انجام داده بودم که بیام و جسم خودم را بشناسم و ببینم جسم من به چه چیز‌هایی نیاز دارد و به چه چیز‌هایی نیاز ندارد و به دنبال خواسته‌های نفسم فقط نباشم، نفس من مرتب اون خواسته‌ها را به من القا می کند.
از صحبت‌های آقای مهندس، از آموزش ایی که از آقای امین گرفتم تا بتوانم زندگی خوبی داشته باشم، بتوانم الگو باشم برای خانواده‌ام و برای اطرافیان.
خداوند یک سری توانایی‌هایی به من داده بود قبلا ولی من با ان اضافه وزنی که داشتم توانایی خیلی کار‌ها را نداشتم و امروز خدا را شکر می‌کنم که خیلی از توانایی‌هایی که خداوند به من داده بود و خودم از خودم گرفته بودم الان دارم و میتوانم به راحتی از آن استفاده کنم و حال خوبی داشته باشم.
باز هم از اقای امین اسحاقیان تشکر می‌کنم بابت این وقتی که برای من گذاشتند و تک تک شما دوستانی که در کنارتون بودم و توانستم آموزش بگیرم . امیدوارم این جایگاهی که امروز هستم با این حال خوب را بتوانم نگه دارم و انشاالله تک تک شما ها را ببینم که گل رهایی را از دستان اقای مهندس می گیرید و یک حال خوب و یک زندگی بهتری داشته باشید، سپاس گذارم از این که به صحبت های من گوش دادید.

با تشکر و سپاس فراوان از راهنمای محترم لژیون تغذیه سالم پارک شهدای شهرداری مسافر امین اسحاقیان
همچنین از ایجنت و مرزبانان محترم پارک شهدای شهرداری اصفهان

تایپ و نگارش: مسافر شنتیا
دبیر لژیون تغذیه سالم مسافر احسان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .