سلام دوستان رها هستم مسافر نیکوتین
در ابتدا باید بدانیم یادگیری یعنی چه؟ یادگیری عبارت است از تغییر نسبتاً پایدار در احساس، تفکر و رفتار فرد که بر اساس تجربه ایجاد شده باشد. خلقت انسان بر پایه یادگیری بنا شده و از بدو تولد تا هنگام مرگ در حال یادگیری و آموزش است. نقطه مقابل دانایی معرکهگیری است که در اثر جهل و نادانی، منیت، ترس و ناامیدی به وجود میآید. انسانها وقتی اشتباهات خود را نمیپذیرند معرکهگیری میکنند و سعی میکنند تمام مشکلات و اتفاقهای افتاده را بر گردن بقیه بیندازند و دیگران را مقصر بدانند، مدام غر میزنند و همیشه طلبکار هستند.
ما در کنگره یاد میگیریم که خود مسئول تمام مشکلات هستیم و باید مسئولیتپذیر باشیم، یاد میگیریم معرکهگیری مانع یادگیری و آموزش میشود و کسانی که معرکه میگیرند در حاشیه قرار دارند و از هدفشان که بهخاطر آن وارد کنگره شدهاند فاصله میگیرند. من الان میدانم که خیلی از زمانها معرکهگیری میکردم بدون آنکه بدانم چیست و چقدر به من آسیب میرساند، مدام از شرایط ناراضی، در حال شکایت و در حاشیه بودم؛ ولی الان میدانم باید از حاشیهها دوری کنم، کمتر اعتراض کنم و تمرکز خودم را روی یادگیری بگذارم تا بتوانم به هدفم برسم و آرامش را در وجودم تقویت کنم. حال میدانم باید خود را بسازم و برای ساختهشدن باید بیاموزم تا به درجهای که ممکن است برسم.
سلام دوستان مریم هستم مسافر نیکوتین
ابتدا بایستی بدانیم که معرکهگیری یعنی چه و به چه کسی معرکهگیر گفته میشود؟ در زمان قدیم، کسانی که تن به هیچ کاری نمیدادند عدهای را دور خود جمع میکردند و کارشان عربدهکشیدن و جلبتوجه کردن بود که به این اشخاص معرکهگیر میگفتند؛ اما امروزه کمتر شاهد این نوع معرکهگیری هستیم؛ ولی با نمونههای دیگر مواجه هستیم. اگر نفس خود را بتوانیم ارتقا دهیم دیگر به دنبال معرکهگرفتن نیستیم.
چرا در کنگره این سؤال مطرح شده است؟ به این دلیل که ما قبل از ورود به کنگره مسافرانی را میدیدیم که معرکهگیران حاذق و ماهری بودند و با کوچکترین چیزی شروع به معرکهگیری میکردند و روح و روان تمام خانواده را آشفته میکردند. رابطه یادگیری با معرکهگیری یک رابطه متصلبههم هستند. یادگیری دانش و آگاهی زمانی رشد میکند که معرکهگیری بسیار بسیار کمرنگ شده باشد. زمانی که آموزش و آگاهی ما کم باشد حتی برای اینکه خودی نشان دهیم، برای یک سری مسائل ناچیز، سعی بر این داشته باشیم که به دیگران بفهمانیم حرف ما درست است و خطای خود را پنهان کنیم؛ پس شروع به معرکهگیری میکنیم.
مصرفکنندگانی که میخواهند مصرف خود را انکار و حرف خود را به کرسی بنشانند حرفه کارشان معرکهگیری است. از نظر من انسانهای ترسو و کسانی که ضعف دارند شروع به دادوفریاد و معرکهگیری میکنند. به نظر من کسی که آگاهی ندارد باید آگاهی خود را ارتقا دهد و با اراده تمام در نقطه مقابل ترس و ضعف خود قرار گیرد تا دچار معرکهگیری نشود. زمانی که در مسیر یادگیری و عمل سالم باشیم معرکهگیری نمیکنیم.
سلام دوستان سیمین هستم مسافر نیکوتین
من از این دستور جلسه پرمحتوا آموختم که باید با آموزش گرفتن و یادگیری از معرکهگیری فاصله بگیرم. بیدلیل نیست که آقای مهندس این دو مقوله را در کنار هم قرار داده است؛ چراکه این دو مسئله همانند دو کفه ترازو است، هرچه سطح یادگیری، دانش و معرفت من بالاتر بیاید کفه دیگر ترازو که همان معرکهگیری است پایینتر میرود. باید بدانیم که هرگاه بین خودمان و شخص دیگری بحثی پیش آمد و ما مقصر بودیم، باید با یک معذرتخواهی آن بحث را تمام کنیم، نه اینکه حاضرجوابی کنیم و آن بحث را کش دهیم و دادوبیداد کنیم و معرکهگیری کنیم؛ زیرا در معرکهگیری خیلی از نیروهای ما تخریب میشود.
اگر ما آموزشدیده باشیم و ادب و نزاکت را یاد گرفته باشیم هیچگاه معرکهگیری نمیکنیم؛ زیرا ما آمدهایم تا یاد بگیریم. یکی از معرکهگیریهایی که همسفران دچار آن میشوند (معرکهگیری ذهنی) است؛ یعنی در ظاهر و کلام هیچ اتفاقی نمیافتد، فقط در ذهن این اتفاق میافتد که به مشکلات درونی من مثل ترس، منیت و ... برمیگردد. گاهی این معرکهگیری در مورد مسافر اتفاق میافتد؛ مثلاً قضاوتهایی که در موردش میکنیم حتی اگر به زبان نیاوریم، در ذهنمان دچار معرکهگیری شدهایم. امیدوارم هیچگاه دچار معرکهگیری نشویم.
سلام دوستان مرضیه هستم مسافر نیکوتین
یادگیری یعنی؛ فراگرفتن، دریافت و آموزش اطلاعات مثبت و مفید؛ ولی در معرکهگیری یکسری اطلاعاتی ردوبدل میشود که منفی هستند. اگر بخواهم مفهوم معرکهگیری را بیان کنم دقیقاً میتوان گفت که نقطه مقابل مفهوم یادگیری هست و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد. معرکهگیری یعنی وجود سه صفت ترس، منیت و ناامیدی در انسان. فردی که معرکهگیر هست به دلیل وجود منیتش نمیتواند اشتباهات خودش را بپذیرد و میترسد که دیگران آن را مقصر بدانند و از خواستههایش دور شود و همیشه در حاشیه است و گاهی ناامید میشود و نق میزند. به امید روزی که با آموزشهای جامع و کامل کنگره پلههای علم و پیشرفت را طی کنیم. با تشکر فراوان از بنیان کنگره ۶۰، برایشان آرزوی سعادت و موفقیت روزافزون دارم.
سلام دوستان مریم هستم مسافر نیکوتین
یادگیری؛ یعنی آموزش گرفتن، تفکرکردن و تجربهکردن. نقطه مقابل یادگیری همان معرکهگیری است و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد. معرکهگیری از ترس، منیت و ناامیدی میآید. فردی که منیت دارد به دلیل وجود منیتش نمیتواند اشتباهات خودش را بپذیرد و میترسد که دیگران او را مقصر بدانند. معرکهگیری با فرارکردن از مسئولیتهایی که به ما واگذار شده است، رابطه مستقیمی دارد و انسان معرکهگیر یک فرد ناتوان است و برای اینکه قبول نکند به دنبال بهانه میرود.
دقیقاً همین رفتار را من قبل از ورودم به کنگره داشتم که چون مسافرم مصرفکننده است؛ پس فقط او مقصر است و من بدون عیب هستم؛ ولی غافل از اینکه ضربههای سنگینی را به خودم میزدم. اگر من به دنبال یادگیری باشم، دانایی خود را عملی کنم و به فرمان شو شود نزدیک شوم، هم به دنبال معرکهگیری نمیروم هم میدانم با فردی که معرکهگیر است چگونه رفتار کنم.
رابط خبری: همسفر رها رهجوی راهنمای ویلیام همسفر بهناز (لژیون ویلیام)
ویراستاری و ارسال: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
50