مصرفکنندگان مواد مخدر فراوانی دیدهام و دیدگاه من نسبت به آنها این بود که دو نوع مصرفکننده داریم، یکی مصرفکنندهای که بیآزار است، یعنی سر کار میرود، به خانوادهاش اهمیت میدهد، همراه خانواده به مهمانی میرود، پذیرای مهمان است، با خانواده خرید میرود، مواد مصرفیاش را در منزل خودش مصرف میکند و به اصطلاح زندگی عادی دارد. گروه دوم مصرفکنندگانی هستند که مواد مخدر، روان آنها را به شدت تخریب کرده است و دچار آسیبهای روانی شدهاند، این اشخاص هیچ تسلطی روی زندگی خود ندارند، سر کار نمیروند، خانواده برایشان هیچ معنا و مفهومی ندارد، ساعتهای زیادی را در کنار مصرفکنندگان دیگر در مکانهای ناامن وقت میگذرانند و مواد مصرف میکنند و ...؛ درادامه از این تقسیمبندی نتیجه میگرفتم که زندگی کردن با مصرفکننده نوع دوم به شدت سخت و طاقتفرساست و خیلی از همسفران بهواسطه زندگی در کنار مسافران نوع دوم دچار لطمه و آسیبهای روحی و روانی فراوانی شدهاند. با آموزشهای کنگره متوجه شدم جسم، روان و جهانبینی هر دو گروه مصرفکننده و خانواده آنها آسیب دیده است و مصرفکننده گروه اول هم زندگی عادی ندارد، چون حاکمیت بر جسم و جان خود را از دست داده است و هیچ مصرفکنندهای عمداً قصد اذیت خانواده خود را ندارد؛ اعتیاد او را حتی از خودش دور کرده چه رسد به خانواده. ازآنجاکه خانواده گروه دوم علاوهبر اعتیاد با مشکلات دیگری نیز درگیر هستند طبیعی است آسیب بیشتری میبینند، برای همین به قول مهندس دژاکام همسفران بیشتر به آموزشها احتیاج دارند؛ چون ضربات و آسیبهای زیادی به آنها وارد شده است.
روزی که پا به کنگره60 گذاشتم، فکر نمیکردم من همسفر بتوانم اینقدر انرژیهای مثبت و حس خوب از کنگره دریافت کنم و در عرض چندماه اینقدر طرز فکر و رفتارم تغییر کند تاحدیکه حتی از قضاوت کردن افراد در ذهن و خیال خودم بپرهیزم. کنگره به من یاد داد اگر با مصرفکننده مواد مخدر زندگی میکنم، بیدلیل نیست، چون نه از گذشته خودم خبر دارم و نه از آینده، شاید برای رشد و رسیدن به تکامل نیاز من در این بوده که با مصرفکننده زندگی کنم؛ بنابراین باید بهجای درگیریهای ذهنی و دنبال مقصر گشتن، وقت و انرژی خودم را صرف آموزش دیدن کنم. مشکلات از هر نوع که باشند این من هستم که با تفکر و تلاش خودم میتوانم آنها را به فرصتی برای رشد و ارتقاء خودم تبدیل کنم یا اینکه در آنها غرق شوم و روزبهروز مشکل جدیدی به آنها اضافه کنم.
تصور میکردم روش کنگره هم مثل سایر روشهاست و مسافرم بعد از ترک مواد، مثل دفعات قبل دوباره به مصرف مواد مخدر رویمیآورد؛ اما هرچه بیشتر جلو میروم امیدم بیشتر و بیشتر میشود. خدا را هزارانمرتبه شکر میکنم که گرچه بهظاهر دیر؛ ولی بالاخره من و مسافرم هم در مسیر درست و صراط مستقیم قرار گرفتیم، حال میدانم ترکی در کار نیست و اگر از این مسیر دور نشویم به درمان قطعی دست مییابیم. این لطف و عنایتی است از جانب پروردگار، از مهندس دژاکام و خانواده ایشان هم بسیار سپاسگزارم، طول عمر و سلامتی ایشان را از خداوند متعال خواستارم و امیدوارم مسافر من هم به رهایی برسد و ما بتوانیم دینمان را به کنگره ادا کنیم.
نویسنده: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم)
ویراستاری: رابط خبری همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم)
ارسال: راهنما همسفر وجیهه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سیرجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
110