جلسه اول از دور هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی زاهدان با استادی؛ مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر محمد رضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه : "رابطه یادگیری با معرکه گیری" در روز یکشنبه ٢٧ آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در قدیم معرکه گیر به کسان می گفتند که کنج خیابان بساطی پهن میکردند، زنجیر پاره میکردند ،با مار نمایش در می آوردند و از این دست کارها.
توی کنگره آمدند مبحثی را مطرح کردند در باره کسانی که به حاشیه می پردازند و از اصل دور می شوند، حالا این موضوع چه رابطه ای با یادگیری دارد؟ این که دقیقا هر دو شان عکس همدیگر هستند، هر چه یادگیری بالاتر برود معرکه گیری کمتر میشود و فردی که از یادگیری دور شود معرکه گیری اش بیشتر خواهد شد.
معرکه گیر نمی تواند هیچ وقت بخاطر منیتی که دارد اشتباهاتش را قبول کند، چون ترس دارد، ترس مقصر دانسته شدن از طرف مقابلش. بزرگترین شهامت پذیرفتن اشتباهات خودمان است.
اما زمانی که یادگیری بالا میرود، انسان ناخود آگاه از معرکه گیری دور خواهد شد. انسان دانا هيچوقت دنبال حاشیه نمیرود، هر چه دانایی بالا برود از معرکه گیری دور خواهیم شد و همیشه کسی که این کار را می کند نیرو های منفی را کسب می کند .
در کنگره ما مثلت جهالت داریم، ترس، منیت و نا امیدی، در فرد معرکه گیر این مثلث بالاتر است و در دانایی مثلثی داشتیم با اضلاع تفکر، آموزش و تجربه، که بسیار به یادگیری کمک می کند .
استاد امین درباره دانایی موثر صحبت می کنند و میفرمایند که چرا ما در مسائلی دانایی داریم ولی نمیتوانیم به آنها عمل بکنیم؟ پاسخش این است که زمانی که هر کدام از اضلاع این مثلث تفکر تجربه و آموزش از هم دور و نزدیک شوند یعنی یک مثلث متوازی الاضلاع نباشد، این اتفاق خواهد افتاد.
ما اگر تفکر داشته باشیم در هر مبحثی و در مورد آن آموزش ببینیم و يادگيري مان را افزایش دهیم و به دنبالش تجربه را داشته باشیم، می توانیم موفق باشیم. اما نکته مهم این است که دانایی ما با آموزش و یادگیری به دست می آید. در کنگره آموزش و یادگیری علم درست زندگی کردن را به ما یاد می دهد.
از نظر من در وادی چشمه های جوشان و رودهای خروشان همگی به بحر و اقیانوس میریزند، موردی را که داشتم این بود که این آموزش حتما نباید در تحرک و فعالیت باشد، زمانی که دانایی یک نفر بالا برود به طبع قدرت اعتماد به نفس و حرکت در آن خواهد بود و موردی که پیش می آید القا، احیا و تحرک است. اینها با دانایی خیلی رابطه مستقیم دارد، چون تا دانایی بالا نرود هیچ اتفاقی برای کسی نخواهد افتاد و این در هر زمینهای باشد جواب میدهد، چه علم زندگی باشد چه علم تحصيلي باشد .
مثلا جایی مطرح شد اگر میبینید حالتان خوش نیست، بروید زبان جدید یاد بگیرید، موسیقی یاد بگیرید. خوب میدانید که در کنگره علم زیادی برای درست زندگی کردن وجود دارد و این باعث بالا رفتن دانایی ما میشود.
طبق تجربه ای که دارم کار فکری باعث بیدار شدن سیستم خمر طبیعی بدن میشود و اگر یک جاهایی حس کمبود میکنید همین حس یادگیری می باشد که باعث میشود انرژی زیادی کسب کنیم.
یادگیری فواید زیادی دارد مهمترین آنها افزایش قدرت تفکر و تشخيص خوبي از بدی است، یادگیری این چیزها را به انسان عطا خواهد کرد .
بالاترین چیزی که باعث میشود که جوهر و فلز درونی ما عوض شود همین علم و دانایی است .
در پایان عرایضم عرض کنم که زمینه درمان اعتیاد بزرگترین تغییر در ضمیر ناخودآگاه و صور پنهان انسان است که شکل می گیرد.
تایپ : مسافر اسحاق لژیون یکم راهنما آقای جواد
عکس و ارسال: مسافر رامین لژیون یکم راهنما آقای جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
39