فلسفه وجودی یادگیری و خدمت در کنگره ۶۰ چیست؟ باید بدانیم همه برای خدمت و آموزش پا به حیات نهادهایم تا ابتدا آموزش بگیریم و سپس خدمت درست انجام دهیم. نخست لازم است به بررسی مفهوم هر کدام از این واژهها بپردازیم. مسئله یادگیری و آموزش، فقط مختص درس، کتاب و مشق نیست. بلکه خلقت تمامی موجودات بر پایه و اصول یادگیری بنا شده است. یادگیری یعنی قادر باشیم سه مولفه مثلث دانایی یعنی تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم. از آنجا که کنگره ۶۰ جای یادگیری و آموزش است؛ یادگیری به جهت کسب دانش و ایجاد تغییر در رفتار و عواطف با استفاده از آن دانش کسب شده است. پس حیطه یادگیری گسترده و وسیع میباشد.
خوشبختانه سیستم کنگره به گونهای است که یادگیری شامل تمامی سطوح از بنیان کنگره، دیدهبانها، اسیستانت، ایجنت و مرزبانها، راهنمایان، سفر اولیها، دومیها و تازه واردین میگردد. زیرا آموزش بدون یادگیری توانایی تفکر را از افراد سلب میکند؛ چرا که آموزش و یادگیری مفاهیمی هستند که رابطهای مستقیم و تنگاتنگ با یکدیگر دارند.
از آنجا که جهان آفرینش جمع اضداد میباشد، در مقابل و ضد آموزش و یادگیری، معرکهگیری (نق زدن) و در حاشیه بودن قرار میگیرد و رابطه این دو مقوله با یکدیگر در دو جهت مخالف است.
نکته اساسی و مهم این است که، در کنگره ۶۰ اگر کسی در حال یادگیری و خدمت نباشد، از مسیر خارج شده و به مسائل منفی و حاشیهای وارد میشود؛ حاشیههایی که منطبق بر ضدارزشها است. معرکهگیری در رأس این اعمال است در واقع عناصر بسیار زیادی وجود دارند که فرد را به حیطه معرکهگیری میکشانند تا باعث توقف رشد و آگاهی او گردند.
دو مفهوم یادگیری و معرکهگیری هیچ مصداق مشترکی با هم نداشته و همیشه در مقابل هم قرار میگیرند. در معرکهگیری صفات ترس، منیّت و ناامیدی وجود دارد. فرد معرکهگیر به دلیل داشتن منیّت قادر به قبول اشتباهات و خطاهای خود نیست و ترس این را دارد که دیگران او را مقصر بدانند. بنابراین همیشه در حاشیه قرار گرفته و ناامیدانه، مدام در حال نق زدن میباشد. به عبارتی از دنیا و آخرت طلبکار است.
حال باید بررسی نمائیم رابطه بین این دو مقوله متضاد چگونه است؟ اگر فردی خود را با یادگیری عجین نماید و همیشه به دنبال دریافت آموزش و صفات دانایی باشد و بر اساس آموزههایش خدمت صادقانه چه مادی و چه معنوی، مالی و جانی داشته باشد؛ قطعاً از معرکهگیری، نق زدن و در حاشیه قرار گرفتن فاصله میگیرد.
قطع به یقین میدانیم که هرچه سطح یادگیری، دانش و معرفت ما بالاتر باشد، معرکهگیری و در حاشیه قرار گرفتن پایینتر است. انسان معرکهگیر، یک فرد ناتوان است و برای اینکه این موضوع را قبول نکند به دنبال بهانه و معرکهگیری میرود.
خود من تا قبل از اینکه به کنگره بیایم تا حد زیادی انتقادپذیر نبودم و اشتباهاتم را قبول نداشتم و با مشکلات زندگی معمولاً بدین گونه برخورد میکردم که به جای بررسی اشتباه و ناآگاهی خودم، دیگران را باعث و بانی آن مشکلات میدانستم.
در حال حاضر تا حدودی یاد گرفتهام که باید همواره به دنبال یادگیری باشم و دانایی خود را عملی و کاربردی نمایم، تا به فرمان شو،شود نزدیک گردم. با کسب این توانایی قادر خواهم بود تا در مقابل سختیها، فراز و نشیبهای زندگی و انتقاداتی که بر من وارد است، انعطاف پذیر باشم. به امید روزی که با آموزههای جامع و کامل کنگره ۶۰ پلههای فراگیری علم زندگی و جهانبینی را طی نمایم.
نویسنده و رابط خبری: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسفآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
66