در ابتدا آقای مهندس در رابطه با آموزشهای جهانبینی میگویند که هدف ما از آموزش جهانبینی مشخص کردن مسیرمان در زندگی و رسیدن به شناخت است و همانطور که مثلث تشخیص در سیدی قبل بیان شد اگر شناخت ما از هر مسئلهای کامل باشد میتوانیم به نتیجه برسیم. حال اگر ما در اینجا درباره نفس و روح صحبت میکنیم راجعبه شناخت انسان است که ما میخواهیم به آگاهی برسیم و مسیر درست را پیش بگیریم و برای اینکار باید اجزای انسان را بشناسیم. انسان دو بخش دارد یکی صورپنهان و دیگری صورآشکار. ما باید به صورپنهان انسان پیببریم وگرنه نمیتوانیم مسائل روحی و روانی و یا حتی مسائل جسمی را برطرف کنیم. به عنوان مثال ما فقط ۵ درصد از جهان هستی را میشناسیم و برایمان آشکار است اما ۹۶ درصد آن را نمیدانیم. این پوست و گوشت و استخوان در انسان نیز تنها ۵ درصد آن را تشکیل میدهد و ۹۵ درصد آن پنهان است. در تمامی قبایل و ادیان از گذشته تا بهحال به زندگی پساز مرگ و صورپنهان معتقد هستند حتی اینکه انسان هرشب خواب میبیند. جسممان یکجا افتاده اما ما داریم در جایی دیگر زندگی میکنیم نشاندهنده صورپنهان و زندگی پس از مرگ است. باید عمق این مسائل را ببینیم و بسیار مهم است چرا که در این مسائل هم ممکن است سواستفاده شود. اما اینها به چه درد ما میخورد؟ زمانیکه ما آگاه باشیم هر عمل منفی که انجام دهیم بهما برمیگردد آنوقت از انجام آنها جلوگیری میکنیم. دلیل تأکید بر نوشتن سیدی و فراگیری آموزشها هم همین است.
پس گفتیم انسان دارای نفس است و نفس آنچیزی است که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و در باطن و دارای خواسته است، یعنی نفس از بُعد دیگری میآید و تبدیل میشود به انسان یا هرچیزی و پس از مرگ جسم ما از بین میرود اما نفس به بُعدهای دیگر میرود. موجود دارای نفس باید شعور و آگاهی داشتهباشد و مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود زیرا فقط انسان دارای روح است. انسان تغییرپذیر است و میتواند از پست ترین موجود تا بالاترین انسان باشد. تمام موجودات و حیوانات زندگی یکنواختی دارند زیرا نفس دارند اما روح ندارند به همین دلیل مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود و این تفاوت انسان با حیوان است. روح الهی است و باعث تکامل در انسان میشود و پادشاه جسم است. بدون وجود روح انسان نمیتواند در سیر و سلوک موفق شود اما بسیار کار دشواریست تا جایی که انسان مسائل را رها میکند. روح را نمیتوان ارزشگذاری کرد. از طرف دیگر به غیر از روح نیروهای دیگری به موازات آن درحال حرکتاند و این نیروها جلوی انسان را میگیرند و القا میکنند تا کارهای منفی را انجام دهد یا به عبارتی انسان را فریب میدهند. در انتها در وجود همه انسانها روح است و تمامی این اطلاعات برای شناخت و عمل بهتر است. در کنگره۶۰ بخاطر شناخت توانستیم اعتیاد را درمان کنیم. در رابطه با مسئله اضافهوزن هم شناخت باعث درمان چاقی شد و راهی که کنگره۶۰ پیش گرفت این بود که بدن برای روز مبادا انرژی ذخیره میکند و زمانی که ما زبان بدن را فرا بگیریم بدن خودش چربیهارا بیرون میریزد. نکته مهم این است که زمانیکه با روش DST اضافه وزن را درمان میکنیم مسائل و بیماریهای دیگر نیز درکنارش درمان میشوند.
منبع: سیدی مثلث تشخیص ۲
نویسنده و رابط: همسفر نگار رهجوی همسفر اعظم (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نگین رهجوی همسفر عطیه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
73