آقای مهندس در زمینه یادگیری و معرکهگیری فرمودند: مسئله یادگیری همان فراگیری است. اصولاً زندگی خودش یادگیری است، فرضیه خلقت انسان و خلقت موجودات، همه بر پایه اصول یادگیری فراهم شده است. یادگیری در تمام شئون زندگی میباشد. در کنگره۶۰ هر روز ما در حال یادگیری هستیم و به معلوماتمان افزوده میشود. سیدیها بسیار میتوانند فرهنگ شعب را عوض کنند و میتوانند در رهایی مؤثر باشند، همینطور در درگیریهای خانوادگی گرهگشا باشند، از ورشکستگی انسان جلوگیری کنند، به وضع استحکام پایههای مالی افراد کمک بکنند. شعبهای که سیدی استفاده نمیکند یا کم استفاده میکند سقوط میکند. در مقابل یادگیری، معرکهگیری داریم.
جناب آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: این قضیه در کنگرههم وجود دارد، برای ما دو مطلب تجربه شده است: ۱-اگر کسی در کنگره۶۰ روی برنامه باشد و به درمان برسد هیچوقت بدی کنگره۶۰ را نمیخواهد و هیچوقت بدی کنگره۶۰ را نمیگوید ۲-کسی که به درمان رسیده باشد؛ ولی زیر جلدی مواد مصرف میکند شروع میکند به سرزنش کردن و معرکهگیری میکند. برای پنهان کردن خطایی که از او سر زده است. مثلاً به رهایی رسیده ولی گهگاهی شیشه مصرف میکند عذاب وجدان گرفته، شروع میکند به ایراد گرفتن از راهنما، کنگره، مرزبان، از دروس کنگره و از تمام قسمتها؛ این کارها را میکند که بگوید من مشکلی ندارم. اگر الان به رهایی رسیدم و پنهانی مثلاً مواد مصرف میکنم تقصیر کنگره، راهنمایم، مرزبان که آن روز، اینطور به من نگاه کرد یا...است؛ بنابراین ما همه نگهبانها، دیدهبانها و راهنماها باید متوجه باشیم، وقتی یکی از رهجوهای ما نق میزند و حاشیه را پیش میکشد نشانه این است که روی برنامه نیست و معرکهگیری میکند چون پاکی و رهایی گوهر خیلی خیلی قیمتی و گرانبهایی است، این گوهر گرانبها به این زودیها، نصیب هر مصرف کنندهای نمیشود. کسی که رهایی به معنای واقعی پیدا میکند خیلی مسائل کوچک کنگره و یا متلکگویی دیگران در نظرش جلوه نمیکند و اهمیتی ندارد. کسی که گوهر شب چراغ گرانقیمت را دارد دنبال دو تومان و سه تومان نیست؛ ولی کسی که ظاهراً میگوید گوهر دارد در حالی که هیچ ندارد تا دلش را به آن خوش کند.
به نظر من، به عنوان یک رهجوی سفر اولی در قسمت همسفران، رابطه بین یادگیری و معرکهگیری این است که هر زمان از آموزش و خدمت فاصله بگیرم به سمت معرکهگیری نق زدن و حاشیه کشیده میشوم. این را خوب میدانم که یادگیری و معرکهگیری هیچ وقت با هم وجود ندارند، معرکهگیری، نق زدن ،حاشیه در اثر جهل و ناآگاهی به وجود می آید. در آغاز هر جلسه از جلسات کنگره ۶۰ قبل از شروع جلسه نگهبان میخواند: «برای رهایی خودمان از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است ۱۴ ثانیه سکوت میکنیم و به خداوند بزرگ پناه میبریم.»
آنچه که دشمن ماست در درون ما قرار دارد و عامل بیرونی ندارد و تمام آن ریشه در جهل و ناآگاهیمان دارد، برای همین است که باید آموزش ببینیم و بیاموزیم و بعد به آن عمل کنیم تا زمانی که عشق به آموزش در انسان شعله ور نشود از آموزش و انجام هر فرمانی که آن را آموخته باشیم لذت نمیبریم. بنابراین سه مؤلفه مثلث دانایی تفکر، تجربه و آموزش را باید با آموزشهای جهانبینی، سیدیها و کتب در دسترس کنگره ۶۰ به تعادل برسانیم. تعالیم کنگره۶۰ همان مهارتهای زندگی سالم هستند و هر انسانی لازم است این مهارتها را بیاموزد و بکار ببندد. تنها در این صورت است که بر ترس، منیت و ناامیدی خودمان که سبب معرکهگیری است غلبه پیدا میکنیم و اشتباهاتمان را قبول کرده به گردن دیگری نمیاندازیم. انشاالله خدای مهربان توفیق آموزش صحیح و یادگیری را تا هر زمان هستم به من عطا فرماید. حدیث شریف از پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) به یادگار مانده است که« زگهواره تا گور دانش بجوی» زندگی یعنی آموزش و حرکت. لذت و آرامشی که با آموزش به آن دست خواهیم یافت در یک جا در جا زدن هیچگاه پیدا نخواهیم کرد.
نویسنده: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ویراستاری و رابط خبری: همسفر عارفه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
55