مشارکت مکتوب از لژیون چهارم، راهنما همسفر ستاره
همسفر ملیکا
یادگیری و معرکهگیری تکتک روزهای عمر ما در جهت یادگیری، آموزش، پرورش و تعالی روح ما بوده است و ما با غفلت از این موضوع به دنبال دلیل و بهانهای برای توجیه مشکلات و پیش آمدهای زندگی هستیم چقدر در زندگی با چالشهایی روبهرو شدم که در مقابلشان ضعیف بودم و اولین جمله در ذهنم این بود که چرا من؟ چرا من باید این نوع چالش را تجربه کنم؟ کجای زندگی اشتباه کردم که این مشکل سر راه من قرار گرفت؟ بهجای تغییر دیدگاه، بهجای آموزش با گله و شکایت از زندگی از کنارشان گذر کردم؛ اما زندگی مدام در حال تکرار است تکرار چرخهای که از آن آموزش نگرفتهایم چرخهای که با مقصر دانستن دیگران، آوردن دلیل و بهانهتراشی آن را گذراندهایم؛ زیرا درسی که باید را نگرفتهایم و روح تعالی پیدا نکرده است. این چرخه با تکرار مداوم و هر بار دردناکتر از قبل درس را به تو میآموزد و چقدر با ناآگاهی خود این چرخه را دردناک آموختم؛ اما پس از هر چالش انسان به مرحلهای بالاتر از خود قبلی صعود میکند و این تنها با یادگیری، پذیرش و عدم بهانهجویی مؤثر است و باید دانست هیچ مشکلی را نمیتوان با همان سطح آگاهی که ایجادش کردهایم حل نمود و تا وقتی مطمئن نشدهایم که از تجربهٔ حاصل از یک درد آموزش گرفتهایم آن در را نبندیدم و بدانیم هر مشکلی موهبتی به همراه دارد که در پایان آن را خواهیم آموخت البته اگر با بهانهتراشی مسیر این یادگیری را طولانیتر و پر پیچ خم نکنیم و یاد بگیریم بدون معرکهگیری ادامه بدهیم.
همسفر مریم
وقتی میگوییم یادگیری، فقط برای درس و امتحانات نیست اصولاً زندگی خود یادگیری است و همه چیز در دنیا بر پایه یادگیری شروع میشود و فضای یادگیری خیلی وسیع است. انسانها هر روز در حال یادگیری هستند و در نتیجه به معلومات ما انسانها اضافه میشود. میتوانم اینجا از تجربهٔ شخصی خود عرض کنم که در بخش درس و کتابخواندن معلوماتم خیلی کم بود و طوری بود که من در جمع هیچ صحبتی نمیتوانستم کنم و ترجیح میدادم ساکت بمانم و این مرا آزار میداد خدا را هزاران بار شکر برای وجود آقای مهندس که کنگره را تشکیل دادند و من تقریباً دو سال است که به کنگره میآیم و با آموزش راهنمای عزیزم که به من فرصت دادند در جمع مشارکت داشته باشم تا کمکم بتوانم این نقطهٔ تاریک خود را کنار بزنم. معرکهگیری به این معنا است که من با ناآگاهی به اشتباهات خود پروبال بدهم و از دیگران هم انتظار داشته باشم مرا همراهی کنند. در معرکهگیری سه صفت، ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد. فردی که معرکهگیر است به دلیل وجود منیت نمیتواند اشتباهات خود را قبول کند؛ زیرا ترس آن را دارد که دیگران او را مقصر دانسته و از خواستههایش دور شود؛ بنابراین همیشه در حاشیه قرار گرفته و همیشه ناامید بوده و اکثر اوقات در حال نقزدن است.
همسفر زهرا
دوکلمه یادگیری و معرکهگیری دقیقاً مقابل یا همان متضاد یکدیگر هستند. اگر انسانی دائماً به دنبال آموزش گرفتن یا یادگرفتن باشد هر روز به علم و دانشش افزوده میشود و دانایی و آگاهیاش بالاتر میرود. در مقابل آن معرکهگیری قرار دارد، زمانی انسان وارد معرکهگیری میشود که منیت داشته باشد و ریشه این معرکهگیری همان جهل و ناآگاهی انسان است. وقتیکه به انسانها یک مسئولیتی سپرده میشود برای فرار از آن مسئولیت یا سپردن آن به دیگران وارد معرکهگیری میشود تا ذهن افراد دیگر را از آن قضیه دور کند. هرچقدر شخص کمتر درگیر حاشیهها باشد و بیشتر آموزش بگیرد روزبهروز به داناییاش افزوده میشود و از معرکهگیری دور میشود. من خودم بشخصه بارها درگیر معرکهگیری شدهام، وقتی یک کاری را اشتباهی انجام میدادم برای فرار از عواقب آن هر کاری میکردم و یا به قولی معرکه میگرفتم که کسی متوجه اشتباه من نشود و با این کار هر روز بیشتر در باتلاق جهالت فرومیرفتم. امیدوارم که من هم روزبهروز زندگیام با آموزشهای کنگره عجینتر شود تا از معرکهگیری دورباشم.
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون یکم)
ویراستاری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر پریسا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
126