دهمین جلسه از دوره دوم سری کارگاه های آموزشی مجازی کنگره ۶۰ همسفران نمایندگی بروجرد با دستور جلسه «رابطه یادگیری با معرکه گیری» وبا استادی راهنما همسفر خندان روز شنبه ۲۶آبان۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سپاسگزارم از خداوند و بنیان محترم کنگره ۶۰ بابت اجازه حضور در کنگره ۶۰. همچنین سپاسگزارم از راهنمای عزیزم که به من آموختند آنچه نمیدانستم. از خانم فاطمه عزیز هم بابت فرصت آموزشی که در اختیارم قرار دادند سپاسگزارم.
هرچند ایجاد یک ساختار مهم است؛ اما مسئله مهمتر حفظ و مراقبت از آن ساختار است و اگر مراقبت به درستی انجام شود هم ساختار حفظ میشود و هم به واسطه تولیدی که دارد گسترش پیدا میکند. اما مراقبت چگونه انجام میشود؟ باآگاهی و کسب علم و دانش. به عبارتی اگر میخواهیم ساختار به وجود آمده را حفظ کنیم باید دائما در حال یادگیری باشیم.آموزش علمی راستین که خوشبختانه به واسطه استاد بزرگ، جناب مهندس دژاکام در اختیارمان قرار گرفته است.
اعضای کنگره ۶۰ به واسطه سیدی های هفتگی که به صورت هماهنگ در سراسر کشور در اختیارشان قرار میگیرد در لژیون آموزش میگیرند تا ابتدا به خودشان کمک کنند و از بند جهل و نادانی نجات یابند و در ادامه، در جهت گسترش شعاع کنگره ۶۰ قدمی بردارند. اگر کسی روی برنامه باشد، به درستی حرکت کند و فرمان بردار محض راهنمای خود باشد، قطعا به رهایی و حال خوش میرسد و آن «یاقوت جاودان» را در دست میگیرد و تحت هیچ شرایطی حاضر نمیشود این کالای باارزش را ارزان بفروشد. اما فردی که درست حرکت نمیکند، هر جا به نفعش است با کلام راهنما پیش میرود و هر جا به نفعش نیست، با سر خودش تصمیم میگیرد،به تدریج از دور خارج شده و طلبکار میشود، از راهنما، هملژیونی، ایجنت، مرزبان و … ایراد میگیرد، نق میزند و دیگران را باعث و بانی مسائل و مشکلات خود میداند؛ چراکه خود به خوبی به کمکاری و خودفرمانی خود آگاه است اما توان پذیرش اشتباه و اصلاح آن را ندارد. به همین دلیل موفقیت و پیشرفت دیگران او را آزار میدهد.
کمبود دانش، انواع تاریکی و جهالت مثل حسادت، منیت، ترس، ناامیدی، پوچی، شکست و … شخص زمینه را برای معرکهگیری آماده میکند. هر چیزی نقطه شروعی دارد و نقطه آغاز معرکهگیری هم عدم هماهنگی با جمع است. وقتی فردی که درگیر تاریکی است، نتواند چهارچوبها و قوانین مشخص شده را رعایت کند و همگام با جمع پیش برود، ناگهان خود را بر سر یک دوراهی میبیند. به دلیل اطلاعات و آگاهی کم، کوچک ترین شکستی باعث معرکهگیری میشود و در نتیجه فرد فرسنگها از عمل سالم فاصله میگیرد.
معرکهگیری هم مثل هر چیز دیگری در این کره خاکی، به مرور و به صورت مرحله به مرحله انجام میشود. فرد معرکهگیر با شکست و ناکامی خودش یا دیدن موفقیت دیگران از بقیه جدا میشود، با تکتک افراد جمع به صورت جداگانه پچپچ میکند. به بهانه درددل هر روز در نقض حرمت بیشتر پیش میرود. یارگیری میکند، تماس تلفنی با دیگران برقرار میکند، دیگرانی را که موفق هستند را توطئهگر و متجاوز و خودش را قربانی نشان میدهد و تمام توانش را به کار میبرد تا آنها را به مسلخ (قربانگاه) ببرد؛ اما از آنجایی که: «هرچه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی» خودش قربانی میشود.
اما وظیفه دیگران هنگام معرکهگیری چیست؟ آیا افرادی که فرد معرکهگیر توان دیدن موفقیتشان را ندارد باید دست روی دست بگذارند و شاهد این بازی باشند؟ به نظر من اگر این افراد به درستی آموزش نگرفته باشند و متوجه رسالت خود نباشند و درگیر بازیهای نفس خود بشوند، وارد بازی فرد معرکهگیر میشوند. این افراد هر چند در ابتدا ممکن است بخواهند حقانیت خود را ثابت کنند یا فرد را متوجه اشتباهاتش کنند؛ اما در اصل به خرابی بیشتر فرد معرکهگیر کمک میکنند و او را به سمت این باتلاق هل میدهند؛ اما اگر افراد حاضر در جمع به درستی آموزش دیده باشند و به فرمایش استاد: «ساکنینی آباد باشند»، متوجه خرابههای درون فرد معرکهگیر میشوند و با درایت و تدبیر جلوی خرابی بیشتر وجود او را میگیرند و اجازه نمیدهند ذبح شود و کمکم با هوشمندی او را از مسیر ضد ارزشی نق زدن دور و به سمت صراط مستقیم هدایت میکنند؛ چرا که به گفته شاعر:
گر بر سر نفس خود امیری، مردی
بر کور و کر ار نکته نگیری، مردی
مردی نبود فتاده را پای زدن
گر دست فتادهای بگیری، مردی
و این ممکن نمیشود مگر با نوشتن مرتب و واو به واو سیدیها و حضور مرتب در لژیون. به عبارتی اگر با جریان کنگره همراه شویم قطعا وارد وادی معرکهگیری نخواهیم شد، چون یادگیری و معرکهگیری، دو پادشاهی هستند که در یک اقلیم نگنجند. به بیان دیگر توقف یادگیری مساوی است با خروج از مسیر و به حاشیه رفتن.
کنگره ۶۰ توسط تئوریسین و موسس آن جناب مهندس دژاکام به بهترین شکل به سلامت جسم و روان و جهانبینی ما میپردازد و اسباب و لوازم این کار را به زیباترین شکل ممکن برای تکتک ما فراهم کرده است. کافی است کنگره و آموزشهایش اولویت ما باشد. اگر فرمانهای راهنما و جناب مهندس را به گوش جان بشنویم و با تمام توان و عشق و ایمان اجرا کنیم نه تنها درگیر حاشیه نمیشویم و هر لحظه حال خوش را تجربه میکنیم بلکه سهمی هر چند کوچک در رشد و توسعه این سازمان مردم نهاد که هدف آن کاستن درد و رنج بشر است خواهیم داشت.
تایپ:راهنماهمسفر خندان
تنظیم وارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما معصومه (لژیون اول) دبیرسایت
همسفران نمایندگی بروجرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
173