همسفر فاطمه لنوشته ارائه کردند که در ادامه میخوانید.
خیلی بابت دلنوشته ارزشمندم احساس خوب دارم؛ زیرا میتوانم درمورد حسم به کنگره، برای شما عزیزان مطالبی بگویم. در کنگره که برای من سراسر، معجزه بود، آموختم زمانیکه در صراط مستقیم قرار بگیرم و ایمان داشته باشم، نیروهای الهی به یاری من خواهند آمد و متوجه شدم هیچ فردی بیدلیل پا به این مکان امن و مقدس نمیگذارد، گویی انسان توسط خداوند برای رسیدن به کمال، برای رفتن به سمت قدرت مطلق و راه درست انتخاب میگردد. با ورود به این سیستم، مشغول به نوشتن سیدیها و مشارکت شدم، نمیدانستم قرار است برای قرار گرفتن در یک مسیر دیگر، آماده بشوم.
ظرف مدت زمان کوتاهی پس از ورود به کنگره، توانستم در مقطع فوق لیسانس قبولی داشته باشم که این آرزوی قلبی من بود. به خاطر دارم خانم هانیه راهنمای عزیزم در آموزشها از داشتن خواسته، صحبت میکردند، آن هنگام با وجود امید کم که برای قبولی در این آزمون داشتم، این آرزو را بهعنوان یک خواسته قرار دادم. به یاد دارم یک نذر کوچکی هم برای خودم کردم و در کمال ناباوری محقق شد. من تشنه یادگیری مطالب کنگره بودم از تعامل و مشارکتی که قبلا برایم بسیار سخت بود، اکنون لذت میبردم. واقعا روزهای برگزاری جلسات من به سمت شعبه کشیده میشدم و بهتر است بگویم به سمت نور.
موضوع دیگر ارتباط با پدرم بود که پس از مدتی این رابطه عالی شد. اینجا فهمیدم سیستمایکس پدر و خودم دچار مشکل بوده است و علت بیحوصلگی گذشته و پیوند عاطفی فعلی ما، مشکل در سیستمایکس ما بود که پدرم در اثر مصرف موادمخدر و من نیز بخاطر افکار منفی و حسی که از اعتیاد و دیگر مسائل داشتم بهوجود آمده بود و معجزهوار تخریب به حس عاطفی پدر، فرزندی مبدل شد و حتی اکنون با مسافت طولانی هم این ارتباط و محبت برقرار است تا جایی که گاهی ساعتها تلفنی با پدرم صحبت میکنم تا آموزش و انرژی بگیرم؛ پس ایمانم به این سیستم بیشتر و بیشتر شد.
اکنون با آموزشها، نوشتن سیدیها در تحصیل، روابط خانوادگی و ابعاد دیگر زندگی، چیزی جز عشق دریافت نمیکنم. همچنین لازم است بگویم با وجود دوری، سختی راه و مسائل مربوط به تحصیلم، پیوند من با کنگره قطع نشد. این عشق و حس ارزشمند کاری کرد که من هر زمانی بتوانم به سمت دفتر و مطالب ارزشمند آقای مهندس کشیده میشوم و سعی میکنم بنویسم و آموزش ببینم تا دستاوردهای زیادی داشته باشم. امیدوارم بتوانم خدمت بگیرم و خدمتگزار و فرمانبردار لایقی بشوم تا بتوانم همیشه در این مسیر باشم. در پایان از راهنمای خوب خودم خانم هانیه که با وجود زحمات زیادی که به ایشان دادم همچنان از محبت و یاری دریغ ننمودند، سپاسگزارم.
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
143