در ابتدا خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که مرا با کنگره آشنا کرد و به من قدرتی بخشید تا قدم در این راه بگذارم و آموزش بگیرم و به سلامتی و درمان برسم. همه انسانها میدانند که مصرف سیگار و مواد مخدر مضراتی دارد؛ ولی وقتی کسی در دام بیفتد، به دلیل عدم آگاهی و غرق شدن در تاریکیها متوجه این مضرات نمیشود. مصرف سیگار باعث بروز خیلی از بیماریها و مشکلات میشود، هورمونها را بههم میریزد، سموم زیادی از طریق مصرف سیگار وارد بدن میشود؛ ولی از همه اینها که بگذریم، کشیدن سیگار یک کار ضدارزش است. زمانیکه مصرفکننده سیگار بودم توجهی به این مسائل نداشتم، چرا که در دنیای سیاه و تاریک خودم و در جهل و ناآگاهی غوطهور بودم. سیگار را دوست داشتم و با لذت سیگار میکشیدم و به نوعی اوقات فراغتم را با این سیاهی میگذراندم؛ چون به سیگار اعتیاد داشتم و همیشه به خودم میگفتم: کاری ندارد، هروقت خسته شدم و نخواستم کنار میگذارم اينکه مواد مخدر نیست که اذیتم کند؛ ولی نتوانستم.
همانطور که میدانیم در مغز انسان بهصورت طبیعی نیکوتین ترشح میشود؛ ولی من با مصرف سیگار باعث شدم این عملکرد طبیعی از کار بیفتد و نیکوتین از بیرون جایگزین شود و ادعا داشتم هروقت بخواهم سیگار را ترک میکنم. کافی بود چند ساعت نتوانم سیگار بکشم، عصبی و پرخاشگر میشدم و بههم میریختم؛ اما کافی بود یک نخ سیگار بکشم، دوباره آرام میشدم. چندین سال درگیر مصرف سیگار بودم تا اینکه واقعاً خسته شدم و تصمیم گرفتم وارد لژیون ویلیام وایت شوم. وقتی به لژیون ویلیام رفتم و استارت سفرم را زدم فهمیدم سیگار هم یک کار ضدارزشی است، چرا که نه تنها به جسم خودم و به طبیعت آسیب میزدم بلکه تمام سیستم جسمی و فکری من بههم ریخته بود. من 9 سال مصرفکننده سیگار بودم که طی این چند سال مشکلات زیادی را برای خود بهوجود آوردم. مشکلات تنفسی، بههمریختگی عصبی، استرس، گرفتگی عضلات بدنم، کدر شدن پوستم و خیلی چیزهای دیگر. من با انجام این کار ضدارزشی دقیقاً تحت نیروهای شیطانی و افکار منفی بودم. در برخورد با مشکلات؛ ترس، استرس و افکار منفی تمام وجودم را احاطه میکرد بهطوری که اصلاً تمرکز ذهنی نداشتم و یک دوره دچار افسردگی و مشکل خودبیمارانگاری شدم.
یک سال زمان برد تا به حالت قبلم برگردم، خیلی دکتر رفتم و همه یک حرف را میزدند که مشکل شما عصبی است. زمانیکه به کنگره آمدم و فقط همسفر مسافرم بودم با خودم فکر میکردم مسافرم سفر میکند، درمان میشود و به رهایی میرسد؛ اما من همسفر هنوز در جهل خود دست و پا میزنم و تا زمانیکه سیگار میکشم نمیتوانم یک همسفر کامل باشم؛ بنابراين فهمیدم مسیر نور، انرژی خوب و مثبتی که از سفر مسافرم در زندگیم جریان پیدا کرده را من همسفر با مصرف سیگار و انجام کارهای ضدارزش مسدود میکنم و حتی شاید خواسته یا ناخواسته مانع ادامه سفر مسافرم شوم. تصمیم گرفتم برای درمان سیگار اقدام کنم؛ چون واقعاً از مصرف سیگار خسته شده بودم. وارد لژیون ویلیام وایت شدم و سفرم را شروع کردم و خیلی خوشحالم و حس خوبی دارم. الآن حال مسافرم را بهتر درک میکنم، نگاهم نسبت به پیرامونم تغییر کرده و برخوردم با فرزندم بهتر شده است. فهمیدم باید برای خودم ارزش قائل شوم و همه اینها را مدیون آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان هستم که چنین بستری را فراهم کردند و مسبب آرامش، نور، صلح و سلامتی در زندگی یکایک ما شدند. از راهنمایانم همسفر مریم و همسفر زهرا (راهنمای ویلیام وایت) بینهایت سپاسگزارم و برای این عزیزان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
تایپ: مسافر نیکوتین همسفر بهاره رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
ویرایش: رابط خبری همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
141