من هم مانند بسیاری از افراد درگیر با اعتیاد عمر زیاد خود را در این راه از دست دادم بیماری من زمانی شدت گرفت که روشهای دیگری را امتحان کردم و چون هیچ کدام مسیر درستی نبود به مسلخ منتهی میشد و بیماری با شدت بیشتری عود میکرد. شیشه سالهای زیادی را با من بود و کاملاً حول محور آن زندگی من میچرخید، اولویت من در کل زندگی شده بود مصرف شیشه و به تبع آن اعمال ناشی از آن.
در این سالها چون خودم هم میدانستم کاری بسیار اشتباه و غلطی انجام میدهم ولی از انجام آن لذت میبرم، مجبور بودم همیشه مخفیانه کارم را انجام دهم، چون زندگی کردن من کاملاً وابسته به آن داشت که مصرف کنم یا نه.
به خیال خودم بود که از دیگران پنهان کردهام، از همان روز اول خانواده من متوجه همه چیز شدند. با هر روشی که بلد بودند و وجود داشت اقدام کردند ولی نشد تا اینکه کنگره ۶۰ را شناختم، درست هست که بار اول به درمان نرسیدم ولی از این مطمئن شدم که هیچ کجا درمان و رهایی از مواد وجود ندارد به جز کنگره. چون معجزات کنگره را از مشارکتها و سفر دومیها که مشارکت میکرد میشنیدم. اکنون من ۷ ماه است که از سفر اولم گذشته و من در صلح و آرامش در حال زندگی هستم و درکی که از کنگره ۶۰ پیدا کردم را میخواهم به اشتراک بگزارم: کنگره ۶۰ به طور اساسی بر روی اعتیاد تسلط دارد و میتواند اعتیاد به هر نوع مخدری را درمان کند، چون صورتمسئلهی اعتیاد را پیدا کرده و آن را حل نموده است.
کنگره ۶۰ جسم را به یک شهر تشبیه کرده که فرد با اعتیاد خودش شهرش را بمباران کرده و باعث نابودی آن شده است و بایستی با در نظر گرفتن زمان و تلاش و کوشش و طی کردن پلههای ۲۱ روزه شهر خود را آباد نماید. مواد مخدر بروی سیستم ایکس تخریب ایجاد میکند یعنی باعث تخریب تولید مخدرهای طبیعی بدن میشود و بدن را از تعادل خارج میکند، ما باید این سیستم را به تعادل برسانیم تا خودش مواد شبه افیونی نیاز جسم را که همان سیستم ایکس است را تولید کند.
شیشه هم بروی جسم هم روان و هم جهانبینی فرد تخریب ایجاد میکند و کنگره با جایگزین کردن شیشه با شربت تریاک که همان مواد شبه افیونی مورد نیاز بدن فرد است او را به حالت تعادل نسبی میرساند که فرد در آرامش این زمان و پلهها را همراه با آموزش و دانایی سپری کند تا جهانبینی خود را نیز تغییر دهد این فرایند یا سفر تقریباً ۱۰ ماه زمان لازم دارد تا در کنار بازسازی جسم خود جهانبینی فرد نیز تغییر کند و در راستای این دو، روان او هم به تعادل خواهد رسید و فرد در سفر دوم هیچگونه احساس نیاز به هیچ نوع مادهای از بیرون نداشته باشد و در تعادل و آرامش به زندگی خود ادامه دهد.
نویسنده: مسافر فرید لژیون دوم
خدمتگزار سایت: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
81