سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر.
خدای بزرگ را سپاس که در کنگره ۶۰ قرار دارم. از آقای مهندس، خانواده محترمشان و راهنمایان بزرگوارم کمال تشکر را دارم.
در رابطه با سیدی؛ (مثلث تشخیص۲) از آقای مهندس باید عرض کنم، هدف از تدریس جهانبینی رسیدن به شناخت میباشد، تا بتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم. در هر موضوعی عدم شناخت کامل ابعاد آن، باعث ایجاد مشکلات زیادی میشود. ما در تمام هستی، انسان و حتی اشیاء صور آشکار و پنهان داریم. برای برطرف کردن مشکلات روحی، روانی و حتی جسمیِ انسان نیازمند شناخت صور پنهان هستیم.
موضوع مهم دیگری که آقای مهندس مطرح میکنند؛ اعتقاد به جهان پس از مرگ است. از انسانهای اولیه تا انسانهای امروزی، تمامی ادیان و فلاسفهی بزرگ به جهانِ پس از مرگ باور دارند. از جهان خواب میتوان به جهان بعد از مرگ پی برد، چیزی که ما همیشه در حال تجربه آن هستیم. در ضمن ما باید به عمق مباحث فکر کنیم و ببینیم چه افراد بزرگی در اینباره صحبت کردهاند. در کتابهای آسمانی، گفتههای بزرگان و حتی نمایشنامههای شکسپیر، همه و همه یک مطلب نغز نهفته است؛ ذرهای کار خیر یا شر در زندگی انسان اثرش را نشان میدهد و اگر راجع به نفس و جهانبینی صحبت میشود برای این است که بدانیم ذرهای کارِ اشتباه، ما را نابود میکند. بنابراین باید بهطور یقین به این باور برسیم که، اعمال شیطانی به ضرر ما تمام میشود، پس تا میتوانیم از آنها دوری کنیم.
انسان دارای نفس است و نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند، چه در ظاهر و چه در باطن، چه در خواب و چه در بیداری. جسمی که ما در خواب میبینیم نیز بخشی از نفس ماست، در قرآن شریف هم میفرماید: فرشتگان مرگ، نفس شما را تحویل میگیرند. هر موجودی یک میزان از آگاهی و شعور دارد که مرتبه نفس او را تعیین میکند. مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود چراکه انسان فقط دارای روح میباشد.
آنچه باعثِ القای علم، معرفت و کارهای درست در انسان میشود همین روح میباشد که حیوانات فاقد آن هستند. این مطلب در هیچ جایِ تاریخ و ادبیات ما نیامده و فقط، توسط آقای مهندس و اساتید ایشان به وضوح تفاوت نفس و روح شکافته شده. در حیوانات چون تکاملی اتفاق نمیافتد، روح نیست پس وجود روح در انسان برای تکامل اوست.
اگر انسانها به دنبال سیر و سلوک باشند، بدون روح نمیتوانند به مقامِ واقعی خود برسند، از این رو کار انسان بسیار سخت میباشد زیرا در این سفر مشکلات و سختیهای بیشماری پیش رو دارد. به دلیل وجود همین موانع است که بعضی انسانها در میانه راه از ادامه باز میمانند. به همان میزان که روح القای مثبت میکند، نیروهای دیگری به موازات آن انسان را فریب میدهند و زمان را از دستش میربایند.
نتیجه اینکه؛ شناخت، در صور آشکار و پنهانِ انسان باعث میشود ما بتوانیم مسائل را یکیک حل کنیم و به نتایج مطلوب دست پیدا کنیم. برای مثال؛ آقای مهندس با شناخت زبان بدن، توانستند مشکل چاقی را حل کنند به طوریکه جسم خودش، چربیهای انباشته شده را دور میریزد و به آرامی مشکل اضافه وزن در فرد حل میشود.
تهیه و تایپ: مسافر مرتضی لژیون یکم
تنطیم و ارسال: مسافر حسن لژیون دوم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
293