پنجمین جلسه از دورهی دوم از سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگرهی60 نمایندگی ابهر با استادی ایجنت همسفران خانم مریم، نگهبانی مسافر محمدباقر و دبیری مسافرامیررضا با دستور جلسهی * گلریزان * روز پنجشنبه 17 آبانماه 1403 رأس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان مریم هستم همسفر مهدی: خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. وظیفه خودم میدانم که خوشحالیمان را با شما تقسیم کنم.تبریک میگویم به آقا محمود عزیز بابت قبولی های نمایندگی ابهر که واقعا خیلی خوشحال کننده است.یازده نفر از مسافران و سه نفر از همسفران عزیز قبول شدهاند به تک تکشان تبریک میگویم و به آقا محمود یک تبریک و خداقوت ویژه میگویم که واقعا خیلی زحمت کشیدید برای نمایندگی ابهر و امیدوارم که من هم زیر سایه ایشان خدمتگزار باشم و به تک تک عزیزان دوباره تبریک میگویم. اما درمورد دستور جلسه که گلریزان هست که خب چند جلسه درمورد جشن گلریزان صحبت شده که جشن گلریزان یکی از جشن های بزرگ ما کنگرهای ها و در کنگره ۶۰ یکی زیباترین و بهترین جشن ها هست که وقتی من به کنگره آمدم، همه چیز آماده بود تا من و مسافرم اینجا به درمان برسیم.یعنی هیچ دغدغهای نداشتیم که پول بدهیم یا صندلی نباشد یا نیروهای متخصص نباشند.وقتی که ما به کنگره آمدیم،همه چیز آماده بود و آنهایی که قبل از ما آمدهبودند،همه چیز را برای ما آماده کرده بودند و من این را وظیفه خودم میدانم،منِ مریم،منِ همسفر، چه مسئولیتی دارم در قبال جشن گلریزان و چه کمکی باید بکنم؟ حالا ما در حد وسع خودمان به کنگره داریم کمک میکنیم،خب کنگره خیلی هزینه های زیادی دارد و در کنگره وقتی که میبخشیم، کنگره به ما این را آموزش میدهد که بخشش دو بخش دارد،یک بخش که دلی هست و یک بخش هم بخشش حسابگرانه هست. حالا بخشش دلی چی هستش؟بخشش دلی این است که ما داریم با خدا معامله میکنیم،وقتی که ما داریم میبخشیم انتظار داریم که آیا خدا عوض این را به من خواهد داد یا نخواهد داد؟دارم با خدا معامله میکنم و چه جایی بهتر از کنگره ۶۰ ویک بخشی هم که بخشش حسابگرانه هست که من با خودم حساب میکنم،آیا من این بخشش را میکنم خداوند به من فلان چیز را میدهد یا نمیدهد. یعنی من انتظار دریافت را دارم در بخشش حسابگرانه و چه جایی بهتر از کنگره که ما ببخشیم.وقتی مرگ عزیزانمان پیش میآید، یک تلنگری به ما میدهد که وقتی من به اینجا میآیم و اختیار مال خودم را دارم،تا آنجایی که میتوانم از مالی که دارم باید ببخشم، و وقتی که جناب مهندس در یک سیدی میگفتند ما نباید نگهبان مالمان باشیم.ما میآییم در این دنیا و خداوند این مال را به ما داده است و ما باید از آن استفاده کنیم،یعنی من بیایم انگار کنار مالم مانند مار بایستم و امانتداری کنم و این ها همه دست من امانت است و بدهم به ورثه بعدی که او هم نتواند استفاده کند،تا وقتی که خودم هستم،تا وقتی که خودم میتوانم ببخشم ،باید ببخشم و چه جایی بهتر از کنگره.از ته دل ببخشیم،برای کنگره ببخشیم،برای حال دل خودمان ببخشیم و یک چیز دیگری که در کنگره اتفاق میافتد خداوند میگوید که وقتی میبخشید دیگر انتظار نداشته باشید که من چند برابرش را بدهم،کسانی که با خداوند معامله میکنند،خداوند یک حسابگر حرفهای هست که عوضش را ده برابر به ما میدهد. وقتی که ما به کنگره میآییم، خب میدانیم با آموزش هایی که در کنگره میگیریم،وقتی من یک هدف داشته باشم و برای آموزش بیایم دنبال اهداف جناب مهندس هم هستم.جناب مهندس چه اهدافی در کنگره ۶۰ دارند؟خب همه میدانیم جناب مهندس برای تأسیس آکادمی و تأسیس دانشگاه بینالمللی دارند تلاش میکنند که در رشته های روانپزشکی و پزشکی دارد برای درمان اعتیاد و بیماری های لاعلاج و صعبالعلاج دارند خدمت میکنند به تمام انسانیت که خودتان هم میدانید چقدر هزینهبر است وقتی این آزمایشات را انجام میدهند،چه مقالاتی دارند برای کشور های اروپایی کار میکنند و حتما این هارا گوش کردید و مطالعه کردید که همیشه بهترین مقالات،مقالات جناب مهندس هست و این ها را همه کنگره خودش از نظر مالی خودش را حمایت میکند،یعنی کس دیگری به ما کمک نمیکند. کنگره ۶۰ از هیچ کسی پول نمیگیرد،از دولت پول نمیگیرد،فقط پول های ما هستش که میتواند به کنگره ۶۰ کمک کند و وقتی که من دارم میبخشم نگویم من لژیون سردار شدم ۶ میلیون دیگر پولی نیست،شاید یک کمک کوچکی باشد ولی میتواند به اهداف بزرگ کنگره که واقعا جناب مهندس خیلی دارند زحمت میکشند،خودشان خانواده محترمشان دارند جانی و مالی و علمی همه جوره دارند خدمت میکنند، من هم باید یک جزئی از آن باشم و بتوانم خدمت کنم.
حالا منی که آمدم کنگره و حال دلم خوب شد،من قبل از اینکه به کنگره بیایم،انقدر حالم بد بود که وقتی به کنگره میآیم،من همسفر من مریم میگویم که خدا مسافر من حالش خوب بشود من صدبرابر این پول هارا میآورم و میدهم و وقتی که میآیم و حال مسافرم خوب میشود، مانند همان جناب مهندس که میگویند نگهبان مالم هستم،محکم نگهداشتهام و نمیتوانم ببخشم و بخشش هم این نیست که من یک پول کلانی دارم و نمیتوانم ببخشم،این بخشش نیست بخشش این است کهمن ۱۰۰ تومان دارم و میتوانم ۵۰ تومان ببخشم،این در نظر خداوند خیلی به نظر من عزیز هستش وکسانی که به کنگره میآیند و خدمت میکنند راهنماها و همه عزیزانی که دارند زحمت میکشند،جناب مهندس و خانواده محترمشان هیچکدام پولی نمیگیرند،واقعا پولی نیست اگر بخواهیم یک همسفر یک مسافر به رهایی برسد با هزینه الان صدمیلیون میخواهد که یک نفر به درمان برسد آنجا هم بگوییم که کنگره پولی است نه کنگره اصلا پولی نیست،از ما اصلا پولی نمیگیرند حتی اعلام کردند تا وقتی که حال دلمان خوب نشده ما نمیتوانیم لژیون سردار بشویم و کمک مالی بکنیم.پس چه جایی بهتر از کنگره بیایید اینجا حال دلمان خوب بشود با آموزش هایی که از کنگره میگیریم،و بیاییم در کنگره کمک کنیم،و آن روز که جشن گلریزان در قسمت همسفران بود،من نشسته بودم و همه همسفران حمایت کردند خیلی از آنها ممنونم خیلی تشکر میکنم،هرچقدر که در کارتشان بود،هرچقدر که پول نقدی جمع کرده بودند،با تمام وجودشان آمده بودند و میگفتند کارت بکشید،واقعا خیلی خوشحالم از این که دلی میبخشیدند.مطمئنا وقتی دلی میبخشید خداوند هم به شما دلی کمک میکند حتما حساب این هارا خداوند با شما میکند.انگار یک کسی پول دارد میبخشد و یک کسی هم هیچ چیزی ندارد،حالا ما چگونه میتوانیم ببخشیم؟ما میتوانیم از نظر مالی ببخشیم،از نظر محبت عشق از این ها هم میتوانیم ببخشیم مثل کنگره مثل راهنمایان کنگره مثل اعضایی که در کنگره دارند خدمت میکنند.هیچ کدام از راهنماها پولی نمیگیرند،فقط میآیند اینجا چون حال خودشان خوب شده،حال دل دیگران را هم خوب کنند. در آخر امیدوارم که جناب مهندس به اهدافی که در کنگره ۶۰ دارند به همهشان برسند ماهم زیر سایه شما خدمتگزار باشیم و همسفران با مسافران دست در دست همدیگر بدهیم،انشالله یک شعبه خوبی داشته باشیم با کمک همدیگر،خیلی ممنونم از اینکه به صحبت های من گوش دادید.
مرزبان محترم کشیک: مسافر احمد
عکاس: مسافر مرتضی
صدابردار: مسافر امیررضا
تایپ: همسفر یلدا
ثبت: مسافرسعید
نمایندگی ابهر ( مسافران و همسفران )
- تعداد بازدید از این مطلب :
216