جلسه اول از دوره اول جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی ارگ با استادی دنور همسفر شهناز، نگهبانی همسفر کوکب و دبیری همسفر فرحناز با دستورجلسه «سیستم ایکس» روز دوشنبه ۲۱ آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا شکرگزار خداوند هستم که مسیر و راه کنگره را به ما نشان داد که توانستیم بیاییم و به درمان برسیم. تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان بهخاطر این بستر مناسب که به وجود آوردند. تشکر میکنم از ایجنت خانم سمیه و مرزبانان عزیز شعبه ارگ و از خانم کوکب که این اجازه را به من دادند که بتوانم در این جایگاه باشم و بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم. همچنین از راهنمایان بزرگوار مسافرم آقا محسن نقدی و آقا مجید زنگیآبادی و راهنمایان بزرگوار خودم خانم سلیمه عزیز و خانم حمیده عزیز راهنمای لژیون جونز تشکر ویژه دارم. تبريک میگویم به شما عزیزان جشن گلریزان را و اینکه توانستید عضو لژیون سردار باشید.
دستورجلسه سیستم ایکس است. از کودکی همه ما اوایل مدرسه چیزی به نام ایکس شنیده بودیم، هرچیزی که مجهول بود میگفتند ایکس و این را آنجا یاد گرفته بودیم؛ اما به کنگره که آمدیم فهمیدیم که بدن انسان هم چیزی به نام ایکس دارد، یک سیستم در بدن انسان است که ناشناخته است و اسم آن سیستم ایکس است و این به علت همان ناشناخته بودن آن است. سیستم ایکس شامل مغز، نخاع، غدد کلیوی، تمام غدد، هورمونهای درونریز و برونریز میباشد و همه اینها تأثیر متقابل روی هم دارند. این سیستم ناشناخته انسان و ربط آن به مواد شبهافیونی بدن و مواد مخدر را برای اولین بار آقای مهندس دژاکام فهمیدند و طراح و ابداع کننده آن هستند. درباره رابطه سیستم ایکس و مواد شبه افیونی بدن و اعتیاد گفتند: مواد مخدر بیرونی، جایگزین مواد افیونی بدن شده است و سیستم ایکس را دچار اختلال کرده است. فکر میکنم همه ما از این موضوع تجربه و خاطر داریم که مسافرانمان وقتی سیستم ایکسشان دچار اختلال شده بود چگونه اخلاقها و رفتارهایشان عوض میشد.
سیستم ایکس به کلی جسم و روان را مختل میکند. آقای مهندس با متدDST و داروی OT توانستند سیستم ایکس مصرفکنندگان را درمان کنند. اگر کسی مصرفکننده باشد و به کنگره بیاید برای درمان سیستم ایکس او ۱۰ الی ۱۱ ماه زمان نیاز است. با توجه به اینکه با استفاده از متدDST، داروی OT، فرمانبردار بودن که خیلی مهم میباشد، آموزش گرفتن و سیدی نوشتن میتواند هم به درمان برسد و از دام اعتیاد رها شود، هم اینکه بتواند سیستم ایکس و جهانبینی خود را درست کند. درست است مواد مخدر سیستم ایکس را مختل میکند ولی منِ همسفر که مصرفکننده نبودهام سیستم ایکس من هم خراب شده است؛ چرا؟ آن افکار و اندیشههای غلط، استرس و اضطراب باعث شده است، سیستم ایکس من هم خراب شود. من قبلاً که اعتیاد در خانوادهام بود تنها هدفم این بود که روزی برسد که مسافرم خوب شود و همیشه چراغی در دلم روشن بود که درست میشود.
تنها جایی که سیستم ایکس درست میشود همین کنگره است. چون من تجربه یک NGO دیگر را دارم و همیشه به بچههای خودم میگفتم یک روز میرسد که بابای شما خوب میشود و پسر بزرگم همیشه یک لبخند میزد ولی من دلم روشن بود که درست میشود. یک مدت رفتم به NGO دیگر که دوسال طول کشید؛ ولی اصلاً حالش خوب نبود و همین خراب بودن سیستم ایکس، جهانبینی، جسم و روان باعث شد که دوباره برگردد. برای منِ همسفر هم به همین شکل است که جسم و روانم به علت همان اعصاب خوردیهایی که داشتم خراب شده است.دیدهاید که زمانیکه پیش دکتر میروید و آنها متوجه نمیشوند که تو چهطور هستی و میگویند بهخاطر اعصاب تو است، این همان سیستم ایکس است که هنوز شناخته نشده است تا بتوانند آن را درمان کنند.
من فکر میکنم همانطوری که مواد و الکل از سدخونیمغز عبور میکنند، استرس، اضطراب و ضدارزشها هم از این سد عبور میکنند و تا زمانیکه من نتوانم آموزشها را بگیرم و مداوم در کنگره حضور داشته باشم؛ نمیتوانم سیستم ایکس خود را درمان کنم. برای درمان سیستم ایکس باید بهطور مداوم همه جلسات باشم و به خود کمک کنم. برای کسی کم و زیاد ندارد، برای اینکه به خودم کمک کنم و خودم درمان و خوب شوم باید بهطور مرتب در جلسات کنگره باشم که بتوانم ذرهذره سیستم ایکس خود را درست کنم. سیستم ایکس هم با تزکیه و پالایش درست میشود. اینکه من در صراطمستقیم قرار بگیرم، فرمانبردار باشم، حسهای من باز شود و امروزِ من، بهتر از دیروزم باشد با فرمانبرداری، سیدی نوشتن و آموزش گرفتن و ... است. اینکه بتوانم از قهر به مهر، محبت و عشق برسم. زمانیکه اینطور شد تازه میفهمم سیستم ایکس چیست، نفرت از بین میرود و من ذرهذره به روشنایی وارد میشوم. شب راحت میخوابم، راحت بیدار میشوم و میتوانم کارهای خود را انجام دهم تازه آنموقع است که عشق، عقل و ایمان من به کار میافتد.
اگر عشق، عقل و ایمان من درست بهکار افتاد آنوقت خط خمر من هم بهکار میافتد. وقتی خط خمر بهکار افتاد آنوقت معنای واقعی عشق را میفهمم. میخواهم بگویم سیستم ایکس، همان معنای واقعی عشق است و در کنگره سیستم ایکس یعنی عشق. زمانیکه این اتفاق افتاد باید تلاشم را بکنم که مجری وادی چهاردهم باشم و بتوانم بیقید و شرط دیگران را دوست داشته باشم. زمانیکه دیگر درد نگفتنی ندارم؛ چون اعتیاد برای من یک درد نگفتنی بود و دیگر پنهان کاری ندارم آنوقت است که عشق در من جاری میشود و میتوانم به دیگران هم این عشق را بدهم. حالا میخواهم بگویم بهای همهی اینها چند؟ بهای حال خوب، درمان اعتیاد، اینکه شب راحت بخوابی، چند؟ اگر بخواهیم همهی اینها را قیمت بگذاریم آیا میتوانیم؟
اگر بخواهم لژیون سردار را به سیستم ایکس ربط دهم، آیا کسی میتواند روی همهی اینها قیمت بگذارد و بگوید چند؟ اگر من ۱۰ سال، ۱۰۰ سال و اصلاً تا ابد هم در کنگره باشم کسی از من ریالی نمیخواهد ولی این به درک و فهم خودم بستگی دارد. اینکه در کنگره میگویند: سردار، دنور و پهلوان اینها برای طبقهبندی نیست، برای این است که من صد خودم را بگذارم . از حاتم طائی پرسیدند: آیا کسی بخشندهتر از خودت دیدهای؟ گفت، بله. گفتند چهکسی؟ گفت یک شب مهمان کسی شدم که فقط یک گوسفند داشت و همان یگ گوسفند را برای من قربانی کرد. گفتند: تو خودت هرشب هزار گوسفند قربانی میکنی، گفت: نه، من از چندتا، هزارتا قربانی میکنم؟ من میلیونها گوسفند دارم ولی او یکی داشت و همان یکی را قربانی کرد؛ پس او بخشندهتر از من است، پهلوانتر از من است. مهم این است که ما پهلوان خودمان باشیم حالا با هر مبلغی.
راهنمای بزرگوارم خانم سلیمه همیشه این را در لژیون میگویند که بخشش من در کنگره بخشیدن نیست، اگر چیزی هم میدهیم آن را پسانداز میکنیم. پسانداز با درصد سود خیلی بالا. در کنگره بخشیدن عین زکات دادن است. کسیکه زکات میدهد، سال اول صد گوسفند یا هزار تن گندم نمیدهد، یک گوسفند، چهار گوسفند، صدکیلو گندم میدهد ولی سال بعد چهار گوسفند او میشود چهلتا و میتواند آنها را ببخشد. ۱۰۰۰تن گندم، ۲۰۰۰تن گندم را میتواند ببخشد. در کنگره هم همین است. من سال اولی که عضو لژیون سردار شدم در سفر اول بودم. میگفتند؛ اما من اصلاً نمیفهمیدم لژیون سردار چیست و فقط دوست داشتم عضو شوم و پرداختی داشته باشم که به من اجازه ندادند تا ۶ماه سفر شدم و عضو لژیون سردار شدم و جشن گلریزان هم یکی از فرزندانم را عضو کردم و دو سهم، عضو لژیون سردار شدم. سال دوم، دو سهم، شد سه سهم و امسال که سال سوم بود توانستم دنور بشوم و این پسانداز است.
اینکه میگویم با سود چندین برابر، این است. سال اول، قدرت تو پایینتر است یا شاید ترس تو بیشتر است یعنی قدرت بخشش تو پایین است یا تو ترس داری یا اینکه به جیبت همینقدر میخورد که میپردازی. بالاخره سال بعد سود بیشتری به واسطهی آن پساندازی که داشتی به تو تعلق میگیرد. همیشه در لژیون سردار همسفران شعبه گنجعلیخان صحبت میکنند که وقتی ما به شعبه ارگ میرویم حالمان خیلی خوب است و حس میکنیم اسم ما روی یکی از آجرهای شعبه ارگ نوشته شده است و شعبه ارگ برای خودمان است و این حس خیلی خوبی به ما میدهد و میخواهم بگویم عضویت در لژیون سردار خیلی خوب و عالی است؛ چون ما جزء مدعوین استاد سردار هستیم. لژیون سردار لژیونی است که راهنمای آن خودِ آقای مهندس هستند. استاد سردار از ما دعوت کرده است که بیاییم و در این لژیون بنشینیم که خیلی عالی است، اما حضور در آن مهمتر است؛ اینکه هردفعه که لژیون سردار برگزار میشود حضور داشته باشیم. این خیلی بهتر است و بهتر میتوانیم آموزشها را بگیریم و استاد سردار خود حاضر و ناظر هستند. انشاءالله بتوانیم همیشه عضو لژیون سردار باشیم و هر سال بتوانیم تمدید کنیم و بهتر از سال قبل بخشش و پساندازمان را داشته باشیم.
تایپ: مرزبان خبری همسفر رقیه
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
138