ما در کنگره، چهارده وادی از کتاب عشق را در طول یک سال فرا میگیریم و به عقیده من آزمون عملی گذراندن این چهارده وادی را، در هفته گلریزان میدهیم. دستور جلسه گلریزان، تمام وادیهای کتاب عشق را در خودش دارد. از وادی اول که با تفکر ساختارها آغاز میشود و ما با فکر کردن میتوانیم ساختاری نو برای خود رقم بزنیم و بهترینها را روزی خود کنیم؛ تا میرسیم به وادی چهاردهم که میگوید عشق؛ یعنی گذشتن از خویش و گلریزان؛ امتحانی است هم سخت و هم سهل، سخت برای این که اگر یک وادی را خوب یاد نگرفته باشی ممکن است در آن قسمت نمره نگیریم یا صدِ خود را در آن روز نگذاریم و بعد حسرت بخوریم، سهل برای این که اگر نکته به نکته کتاب را با گوشت، پوست و خون خود لمس کرده باشیم، در این روز عاشقی میکنیم.
در جشن گلریزان باید تفکر کنیم و به خویش خویشتن فکر کنیم و دیوارههای زندان ذهن که از ترس و ناامیدی ساخته شده است، را خراب کنیم و از رهایی لذت ببریم و طعم آزادی را بچشیم و به ایمان که همان تجلی نور و صفات خدا است، در خود برسیم و این جز بخشیدن امکان پذیر نمیشود. من در روز گلریزان صدای قلب خود را شنیدم. بارها صدای قلبم را از استرس، ترس و درماندگی ... شنیده بودم؛ اما این بار فرق میکرد. تپش قلب من که میگفت زنده و مفید هستم، انرژی و نیرو دارم، پرتوان و قوی هستم و خواسته و هدف دارم و من گنکره را مانند یک درخت میدانم با بینهایت میوه و شیرینترین، خوشمزهترین و بالاترین میوه آن که لژیون سردار است و برای رسیدن به آن باید به عقل و ایمان برسیم.
خدا را شاکرم که به من توفیق و لیاقت حضور در گلریزان را داد و توانستم در لژیون سردار عضو شوم و وقتی در جایگاه قرار گرفتم احساس قدرت، بزرگی و نزدیکی به خدا کردم و در آخر از آقای مهندس و خانواده محترمشان بینهایت سپاسگزارم که اجازه ورود به لژیون سردار را به من دادند تا بتوانم طعم آن را بچشم.
نویسنده: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
143