سلام دوستان علی هستم مسافر از لژیون دهم به راهنمایی آقا داوود پناهی خدا را شکر میکنم که در کنگره حضور دارم میتوانم از آموزشهای ناب کنگره در جهت ساختن زندگی خودمثبت و مثمر ثمر باشم و بگویم امروز من، از دیروزم بهتر است. زمانی که به عمق تفکر فرومیروم قلمم تاب دویدن روی کاغذ را ندارد آن موقع است که میفهمم وقتی میگوییم سفر هزار فرسنگی با قدم اول آغاز میشود من در قدم اول خود ماندهام و به نظاره نشستهام. موضوعی که خیلی وقت است افکارم را به خود مشغول کرده است وقتی میگویم مسافرم یا وقتی میگویم من یک کنگرهای هستم آیا با تمام وجود، گوشت و پوستواستخوان کنگرهای هستم؟ درسته مهندس همیشه تأکید میکنند عجله نکنید dst بهمرورزمان اتفاق میافتد و پلهپله است ولی آیا درخت بدون آب بدون غذا رشد میکند؟ آیا در جهت خلاف نور دویدن به نور رسیدن اتفاق میافتد؟ و هزار آیاهای دیگر، آری؛ در تاریکی هیچ سایهای اتفاق نمیافتد؟ فتح قلهها بدون عبور از تپهها امکانپذیر نیست بایستی تپهها را پیمود و به قله رسید موقع رسیدن به قله بایستی از خود نشانی بگذاریم و چقدر زیباست، در قله ماندن جایز نیست ما در قله مهمانیم و مهمان رفتنی است اگر در قله بمانیم خواهیم مرد و به فنا خواهیم رفت.
تعبیر مهمان: مهندس اشاره میکند مانند اکسیژنی هست که ما تنفس میکنیم اگر بیاید و نرود ایجاد خفگی میکند.
در پس هر قله، قله دیگری است. باید یاد بگیرم این سفر ادامه دارد و انسان مسافر است کلید کاشانهای که امروز در دستان من است طولی نخواهد کشید در دستان دیگری قرار خواهد گرفت. زندگی جاری است و همهچیز در جریان؛
امروز آموختم رهایی فقط رهایی از بند مواد نیست پرونده اعتیاد کاملاً بستهشده است. باید تلاش کنم پرونده دروغ را، پرونده غیبت را، پرونده دزدی، پرونده بدچشمی و هزاران هزار پرونده دیگر که هرکدام نیاز به تفکر عمیق دارد را با سفر dst ببندم
«فاصله رسیدن و نرسیدن یکقدم است» انسان میتواند در این سفر به بالاترین نقطه و یا پایینترین نقطه انسانی نزول و یا صعود کند و این اتفاق سفری است از قهر به مهر از ظلمت به نور و درنهایت رسیدن به معبود که همان عشق است و رسیدن به جاودانگی و این سفر انتهایی ندارد
فرصت حیات و فرصت ورود به این دنیا به من داده شد تا آموزش بگیرم و خدمت کنم این امانت تنها امانتی هست که میتوانم از آن به بهترین وجه استفاده کنم و ببخشم و در ادامه در پس پرده نقاب از چهره برداشته خواهد شد و این گنج به صاحبان اصلیشان برگردانده خواهد شد.
همه اعضای بدنم دستبهدست هم میدهند تلاش میکنند که من زنده باشم، قلب مغز و سلول هرکدام وظیفهای دارند کنگره هم مانند سیستم و ساختار وجودی انسان میباشد و همه دست در دست هم تلاش میکنیم تا این سیستم در جهت احیای انسان و انسانیت رشد کند روزی برسد که هیچ انسانی در هیچ بندی قرار نداشته باشد و همه آزاد و رها و با عشق و محبت در کنار هم و در آرامش زندگی کنند
«بیایید تا این آتش ویرانگر را با عشق و محبت مهار کنیم»
هفته گلریزان را به همه تبریک میگم خوشا به حال کسانی که از سفره عشق برداشت میکنند
هر دست که دادند همان دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند
با سپاس مسافر علی
ارسال مطلب:مسافر محمد لژیون دهم
مربان خبری: مسافر رامین
- تعداد بازدید از این مطلب :
200