جلسه پنجم از دوره اول سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژهی مسافران نمایندگی دلیجان با استادی راهنما مسافر محمد ، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسه: «گلریزان»، روز چهارشنبه ۱۶ آبان ماه ۱۴۰۳درساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
قبل از اینکه سخنانم را شروع کنم پیام لژیون سردار را قرائت مینمایم: اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن خراب باشند، بنا هم کم کم رو به خرابی و ویرانی میرود؛ اما ساکنین آباد در بناهای خراب و ویرانهها میتوانند آنها را احیا نمایند. بایستی بدانیم که ما بدون پشتوانه و بدون داشتن پول نمیتوانیم هیچ قدمی برداریم. اما افراد در این مکان به درمان قطعی میرسند و این شگفتانگیز است. چه بسیار زندگیهایی که باید نابود و ویران میشدند اما در کنگره ۶۰ شکل گرفتند و به سامان رسیدند. این پیام آسمانی است که اگر یک انسان را احیا نمایی گویی تمام انسانهای کره خاکی را احیا کردهای. در این مکان انسانها و خانوادهها پیوسته احیا میشوند، پسرها و دختران جوانی که در حال خاکستر شدن و پرپر شدن بودند، در کنگره ۶۰ به درمان رسیدند و به زندگی برگشتند. پس این نکته را بیپرده و بدون تعارف بگویم که هستند کسانی که در حد دنور یا پهلوان به کنگره کمک مالی کردهاند. اما من هنوز کسی را ندیدهام که در سطوح بالا بتواند از سرمایهاش دل بکند مثلاً ۲۰۰ میلیارد سرمایه دارد و ۲۰ میلیارد از آن را به کنگره بدهد، یا با ۵۰ میلیارد سرمایه ۵ میلیارد به کنگره خدمت نماید. «بنیان کنگره ۶۰»
شاکر و قدردان خداوند هستم که به من قدرت و اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم، آموزش بگیرم و خدمت کنم.همانطور که همه عزیزان میدانند امروز جشن گلریزان است. در طول این هفته حتماً در مورد جشن گلریزان صحبت شده است. همه به خوبی میدانیم که گلریزان از سنتهای بسیار خوب ایران بوده است که در این سنت انسانهای بزرگ و پهلوان جمع میشدند و به انسانهای دردمند و نیازمند و کسانی که خواسته نجات و رهایی داشتند کمک میکردند. متأسفانه با گذشت زمان این رسم رفته رفته به حیطه فراموشی سپرده شد. به لطف خداوند در کنگره ۶۰ این سنت الهی مجدداً احیا شد. هدف از گلریزان همان گونه که گفتم کمک به انسانهای دردمند و خواستار رهایی است و چه قشری نیازمندتر و نیازمند خواهان رهایی است جز مصرفکننده مواد مخدر؟ و همه ما این مسأله را با گوشت و پوست و استخوان لمس کردهایم زمانی لمس کردیم که در دنیای تاریک غوطه ور بودیم.
در جامعه بدترین دردی که مثال میزنند مثلاً درد سرطان است، وقتی شخصی دچار این بیماری میشود تمام دوستان آشنایان خانواده سیستم پزشکی و هر کسی که میتواند کمک میکند تا آن شخص به درمان برسد تا بتواند به زندگی برگردد. حتی اگر بدانند برگشتنی نیست کمک میکنند تا این چند صباحی که از عمرش باقی مانده است را به خوبی زندگی کند، اما متأسفانه در رابطه با مواد مخدر که استفاده از مواد مخدر نیز کاملاً بیماری است، وقتی در جامعه متوجه میشوند شخص معتاد است اولین کسی که او را طرد میکند خانوادهاش است. جایی که کسی به درد مصرفکننده نمیرسد کنگره قدم پیش میگذارد. همه ما که در اینجا جمع شدهایم هم درد تاریکی و بدبختی را کشیدهایم و هم طعم شیرین رهایی و سلامتی را لمس کردهایم. به جمله این رهایی و سلامتی دور یکدیگر جمع میشویم و جشن میگیریم و در این جشن کمک میکنیم همانطور که این پیام به ما رسید و به ما کمک شد تا ما به این مرحله برسیم ما هم بتوانیم دست به دست یکدیگر بدهیم تا انسانهای دردمند دیگر نیز این حال خوش و رهایی را تجربه کنند. این افراد ممکن است در آینده پدر ما باشد یا شاید مادر ما باشد و حتی برادر یا خواهر یا یکی از نزدیکان ما باشد.
باید کمک کنیم تا سیستم کنگره ۶۰ بتواند روز به روز شعاع اضافه کند تا بتواند به انسانهای بیشتری کمک کند. تا قبل از کنگره در هیچ جشن گلریزانی شرکت نکرده بودم. روزی یکی از دوستانم به من گفت میخواهیم به کمک چندین نفر یک زندانی را در گلریزان از بند زندان رها کنیم تو هم همراه من در این مراسم شرکت کن. من نیز چون طعم گلریزان را در کنگره چشیده بودم همراه او رفتم. اتفاقاً یکی از دوستان کنگرهای هم با ما همراه شد و با هم به راه افتادیم. وارد باغی شدیم که سرتاسر آن را میز و صندلی چیده بودند و بر روی میزها انواع و اقسام خوراکیها و نوشیدنیها هر آن چیزی را که فکر میکنید قرار داده بودند. به عنوان تنقلات ماست و خیار و چیپس و بطری مشروب گذاشته بودند. بزرگ آنها وارد شد، و بر صدر مجلس نشست. به سلامتی او خوردند و نوشیدند.
وقتی این صحنه را دیدم خیلی ناراحت شدم و خواستم آنجا را ترک کنم چون حالم بد شد. با خود گفتم حتماً حضورم در این مکان برای یاد گرفتن مطلبی آموزشی است پس نشستم تا ببینم چه میشود. وقتی که از حالت تعادل طبیعی خارج شدند کارتخوان را آوردند. بزرگ مجلس بلند شد تا دیگران را تهییج کند تا آنها کمک مالی کنند و کارت بکشند. از قضا متوجه شدم کسی که به زندان افتاده است مرتکب قتل شده است و اینها دوستان نزدیک او هستند. بزرگ مجلس ۵ میلیون تومان اعلام کرد اما کارت او موجودی نداشت. کسی را فرستاد تا کارت او را بیاورند که تا آخر مجلس نیامد. پولی که آن شب جمع شد حتی هزینه خوراکیهایی که آورده بودند نشد. این قضیه متأسفانه تاریکی در داخل تاریکی بود و متأسفانه گاهی اوقات راه و روش را میبینیم که قصد کمک هست اما جای نادرست انجام میشود. ما باید شاکر و سپاسگزار خداوند و ممنون آقای مهندس باشیم که این بستر را با این آگاهی رای ما فراهم نمودهاند که ما بتوانیم به خودمان کمک کنیم. امیدوارم امروز هر کس به اندازه سهم خودش بتواند از این موهبت برخوردار شود. متشکرم.
در ادامه گزارش تصویری از جشن گلریزان
عکس:راهنما مسافر محمد(لژیون دوم)
تایپ و ارسال خبر:مرزبان خبری
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
430