سیزدهمین جلسه از دوره هشتم از هفته گلریزان کنگره۶٠، نمايندگي پروين اعتصامي اراک با استادی راهنمای محترم پهلوان مسافر حامد، نگهباني دنور مسافر محسن و دبیری دنور مسافر ولی با دستور جلسه «گلریزان» سهشنبه، پانزدهم آبانماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حامد هستم یک مسافر؛ سپاسگزار خداوند هستم که امروز لیاقت و اجازه حضور در این جایگاه را به من داد. هفته گلریزان را به همه عزیزان تبریک میگویم. تبریک به پهلوان عباس بابت کسب جایگاه نشانی در بینشانی و یک تبریک به آقا حبیب بابت کسب جایگاه ایجنتی، امیدوارم که موفق باشند و خدا قوت به آقا مهدی، بابت دو دوره ایجنت بودن ایشان و زحمات فراوانی که برای شعبه کشیدند. سپاسگزاری ویژه از جناب مهندس و خانواده ایشان که با این حرکت ذرهای، امروز موج عظیمی از گلریزان به وجود آمده است.
داشتم به این موضوع فکر میکردم که امروز چه چیزی در گلریزان و بحث کمکهای مالی، باعث شده که در کنگره این میزان اتفاقات بزرگ بیفتد؟ کسی که مصرف کننده بوده به این درجه برسد! آقا عباس گفتند، دیروز در شعبه آکادمی صف عظیمی بود. چه اتفاقی میافتد که آدمها اینطور صف میکشند؟ برای اینکه گذشت کنند، برای اینکه ببخشند و یک مبلغی را پرداخت کنند. تا قبل از اینکه وارد کنگره شوند تنها تمنای گرفتن داشتند و حالا که در کنگره هستند، تمنای پرداخت دارند. چه اتفاقی افتاده است؟
در سیدی آفت، جناب امین میفرمایند: ذره ذره، موج ذرهای اتفاق میافتد و تمام ذرهها در یک ساختار یا در یک ساختمان در کنار یکدیگر قرار میگیرند و یک سری اتصالات به وجود میآید که سر جای خودشان به درستی، به اندازه و با مقاومت یکسان هستند تا آن ساختمان تحمل وزن بار را داشته باشد. حالا در کنگره ۶۰ میبینیم که بخشش، یکی از اصلیترین و مهمترین فونداسیونهای یک ساختمان میباشد.
وقتی وارد کنگره میشویم، خیلی از مرزبانان، راهنمایان و خدمتگزاران دارند ذره ذره خدمت میکنند و بخشش از آنجا شروع میشود. به این دلیل در کنگره حالمان خوب هست که آن بخشش و انفاق وجود دارد. هر کسی به نوعی، یکی در مورد مشکلی که داشته و آن راه حلی که در کنگره به دست آورده و مشکل خودش را حل کرده است، مشارکت میکند، شاید ده نفر از آن موضوع نتیجه میگیرند، این یک باور است. اینکه من اگر مشارکت نکنم، صحبت نکنم و خدمت نکنم هیچ اتفاقی برای من نمیافتد، به خودم بگویم من که مشکلم حل شده است، نیازی نیست به دیگران بگویم تا مشکل آنها هم حل شود. در کنگره ۶۰ اینطور نیست، در مورد مشکلات به راحتی مشارکت میکنند. بیرون از کنگره اگر چیزی را بلد هستند، اگر چیزی را یاد گرفتهاند به کسی نمیگویند و باید بهای آن موضوع را دریافت کنند، تا آن چیزی که یاد گرفتهاند را انتقال بدهند. ما در کنگره یکدست و یکدل هستیم، جناب مهندس یک بذر را کاشتند، حالا به سرداری، دنوری، پهلوانی و نشانی در بینشانی رسیده و خود را نشان داده است، این راه ادامه دارد، این یک قالب است.
جناب مهندس میخواهند به ما یاد بدهند، آموزش بدهند که انسان هر کاری که بخواهد یا هر چیزی که بخواهد میشود، این موضوع امکان دارد. اینطور نیست که انسان همان مصرف کننده باقی بماند، در وادی دهم میگوید، صفت گذشته در انسانها تغییر پیدا میکند. در کنگره برای ما به توسط جهانبینی، خیلی اتفاقات افتاده و آن هم به وسیله حرکت ذرهای میباشد. ما نمیتوانیم یک موج را یک دفعه به حرکت در بیاوریم، نمیتوانیم بگوییم یک نفر در آن واحد درمان میشود، باید آن ذره ذرهها جمع شوند و آن اتصالات به وجود بیاید، در بحث بخشش هم باید از مشارکت، سبد و صندلی جابجا کردن شروع کنیم تا بخشندگی، درون ما رشد پیدا کند. وقتی دقت کنیم میبینیم، درون انسان فراتر یا همانند هستی میباشد، آنقدر پیچیدگی درون انسان و هستی وجود دارد که برای ما ناشناخته هستند و ما آنها را نمیشناسیم. چه اتفاقی درون کنگره رخ میدهد که ما اینقدر نسبت به همدیگر محبت و لطف پیدا میکنیم؟ همان آموزشهایی هست که در کنگره میبینیم، همان زمانی که راهنمایان برای ما گذاشتهاند تا یاد بگیریم و حرکت کنیم و امروز هم نتیجه حرکتی هست که آقای مهندس، شروع کردند و این خودش موج بزرگی هست. بیرون از کنگره نمیتوان باور کرد که شخصی میآید، اعلام پهلوانی یا نشانی در بینشانی میکند. جناب مهندس به راحتی این موضوع را از هر کسی نمیپذیرند. باید زمان آن رسیده باشد یا شخص شرایط این کار را داشته باشد، این خود یک آموزش است، تک تک این موضوعات و حرکات یک قالب است. ما هنوز استارت و شروع کنگره هستیم و باید قالب باشیم، مانند مثال کتاب ۶۰ درجه که میگوید: قالبی باشیم در صنعت. در واقع ما باید قالبی باشیم جهت حرکتی بزرگ! الان عمل عظیمی اتفاق افتاده است، من برای یک بست تریاک که رفیقم از جلوی من برمیداشت، دعوا میکردم ولی حالا مبلغ یک میلیارد در کنگره پرداخت کردم، نه اینکه بگویم من هزینه کردم. جناب زرکش میگفتند: که تصمیم با ماست ولی انجام با ما نیست. من خودم وقتی که به گذشته نگاه میکنم، میبینم که واقعاً انجام با ما نبود، ما تصمیم گرفتیم که به کنگره بیاییم و راهنما فرمان داد، شاید پله اول سخت بود ولی فرمان انجام شد، سیدی نوشتن سخت بود ولی روان شد، تنظیم زمان سخت بود ولی روان شد.
موضوع دیگر اینکه خداوند در قرآن فرمودهاند که به همدیگر ببخشید به هم انفاق کنید. نمیگویم کل دنیا، ما فقط شهر خودمان یا محله خودمان را در نظر بگیریم، اگر بخشش باشد آیا فقیری باقی میماند؟ یک مصرف کننده به این دلیل رها میشود که یک سریها میبخشند، وقتشان را، علمی که آموزش دیدهاند را. این موضوع را اینجا تمرین میکنیم تا اینکه بیرون از کنگره هم انجام دهیم، وقتی آنچه که یاد گرفتهایم بیرون اجرا میکنیم، در حیطه خانواده، محل کار و محل زندگی، آنجایی که ما هستیم فقر از بین میرود، چون آنچه ما در کنگره یاد گرفتهایم، بخشش و محبت هم در آن بوده است.
این اتفاق را مدیون جناب مهندس و خانواده محترم ایشان هستیم که با تمام وجود و تمام توانشان، تلاش کردهاند تا به ما یاد بدهند. همین که جناب مهندس دو میلیارد تومان چک دادهاند، شاید برای ما دور از باور باشد ولی ایشان میخواهند به ما یاد بدهند که ما هم میتوانیم و ما هم توانش را داریم. خود من باور نداشتم، فکر میکردم اگر روزی برسد که بخواهم راهنما شوم، احتمال دارد شرایط شغلی من به هم بریزد، شاید من در خیلی چیزها محدود شوم، ولی این اتفاقات نیفتاد.
جناب مهندس میفرمایند: انجامها، انجام میگیرند. در بحث لژیون سردار واقعاً انجام میشود و باید ما نترسیم، باید باور در درون ما وجود داشته باشد، باید ایمان پیدا کنیم نسبت به این موضوع، که بتوانیم حرکت کنیم. آن باور و ایمان هست که من میتوانم این کار را انجام دهم، به واسطه تمنای دلم، من دلم میخواهد که انجام بدهم. مثال اینکه میگویند: مصرف کننده اگر در شیشه هم باشد کار خودش را میکند، باز مصرف میکند. دلش میخواهد به آن نیاز دارد. ما هم به این مسئله و حرکت نیاز داریم، سعی کنیم نترسیم باید پا روی ترسهایمان بگذاریم و این اتفاق مهم را رقم بزنیم. سعی کنیم همه ما در گلریزان، به نحو احسن شرکت کنیم و بدانیم که خیر و برکتش به زندگی ما برمیگردد.
ممنون که به حرفهای من گوش دادید.
در ادامه، جشن گلریزان با شکوه هر چه تمامتر برگزار شد، شما را به دیدن لحظاتی زیبا از برگزاری جشن گلریزان نمایندگی پروین اعتصامی اراک دعوت میکنیم؛
تایپ: مسافر معین(لژیون یازدهم)
عکس: مسافر مهدی (لژیون پانزدهم) و مسافر امیر(لژیون هشتم)
تنظیم و ارسال خبر: مسافر محسن (لژیون یازدهم)
(مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک)
- تعداد بازدید از این مطلب :
589