جلسه اول از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر احمد اراک با استادی دنور همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری دنور همسفر مهدیه با دستور جلسه «گلریزان» روز دوشنبه ۱۴ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:٠٠ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
شاکر خداوند و سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم. از راهنمای خوبم همسفر محبوبه تشکر میکنم. جشن گلریزان را خدمت تکتک شما دوستان تبریک میگویم. بسیار خوشحال هستم که امروز در این جشن بزرگ حضور دارم. انشاءالله با کمک هم بتوانیم جشن باشکوهی را برگزار کنیم. با فرا رسیدن اسفندماه همه مردم شهر در هیاهو هستند، طبق آداب و رسوم ما ایرانیها خانهتکانی میکنند و همه جوره خودشان را برای استقبال از عید نوروز آماده میکنند. پولهایی که در طول یک سال کار و تلاش پسانداز کردهاند را هزینه میکنند، وسایل جدید میخرند و سعی میکنند بهترین پذیرایی را از مهمانان خود داشته باشند. برای ما اعضاء کنگره آبانماه چنین حال و هوایی دارد؛ چون بزرگترین جشن کنگره۶٠، جشن گلریزان در آبانماه برگزار میشود. جشن گلریزان در واقع عید کنگره است، اعضاء کنگره از ماهها قبل پسانداز میکنند تا بتوانند با بیشترین توان خودشان در این جشن بزرگ شرکت کنند. گلریزان روز شکرگزاری از خداوند است که مسیر کنگره را برای ما باز کرد. گلریزان روز قدردانی از ساختار کنگره، روز قدردانی از بنیان کنگره «آقای مهندس»، روز قدردانی از متد DST، روز قدردانی از داروی OT، روز قدردانی از D.sap است و روز شکرگزاری به خاطر حال خوب خودمان، مسافرمان و حال خوب زندگیمان است. امروز روز مقدسی است. من فاطمه به شکرانه حال خوبی که دارم وظیفه دارم که با بالاترین توان خود در این جشن شرکت کنم.
اگر من فاطمه به عقب برگردم و حال و روز خودم را قبل از کنگره نگاه کنم، زمانی که فهمیدم مسافرم مصرف کننده هست چه حس و حالی داشتم؟ چقدر ناامید بودم و زندگی کردن برایم معنایی نداشت، با اینکه آن وقت مسافرم تخریب زیادی نداشت، مشکل مالی نداشتم، مستاجر نبودم ولی حس و حال خوبی نداشتم. آرامش فکری نداشتم. همین که فهمیده بودم همسر یک مصرفکننده هستم باعث شده بود اعتماد به نفس خودم را از دست بدهم، ترس از آینده داشتم نگران آینده دخترم بودم. همین ترسها باعث شد که تصمیم به جدایی بگیرم و میخواستم قبل از اینکه عواقب بد اعتیاد رو ببینم از زندگی فرار کنم. خودم دنیای تاریکی داشتم پر از کینه، قضاوت، نفرت و... بودم، دوست نداشتم با کسی رفتوآمد کنم و تنهایی را ترجیح میدادم. خدا را شکر دو سال بعد از این جریان وارد کنگره شدم. بعد از اینکه آموزش گرفتم حس و حال من بسیار تغییر کرد، افراد زیادی در کنگره به من و مسافرم کمک کردند تا به حال خوب برسیم. وقتی مسافرم سفرش را شروع کرد ناخودآگاه بسیاری از ضدارزشهای من کم شد؛ چون گاهی مجبور بودم به خاطر حفظ زندگیمان به دیگران دروغ بگویم. وقتی مادرم تماس میگرفت و حال مسافرم را میپرسید میگفتم سر کار است در صورتی که هنوز خواب بود، یا باعث شد که من دیگر در موبایل مسافرم تجسس نکنم که ببینم با چه کسی صحبت کرده و پیامهاش را چک نکنم.
قبل از ما افراد زیادی کمک کردند تا چراغ این مکان مقدس روشن بماند از مال و جان خود بخشیدند که من بتوانم به درمان برسم دیگران کاشتند ما استفاده کردیم حالا نوبت ماست. ما اعضای کنگره بسیار خوشبخت هستیم؛ چون آقای مهندس همه جور حواسش به ما هست علاوه بر اینکه میخواهد ما از نظر جسمی، روحی و روانی به تعادل برسیم و زندگی خوبی داشته باشیم به فکر بُعدهای بعد ما هم هست، پسانداز کردن را یاد گرفتیم که اگر من فاطمه روزی ۱۷ هزار تومان کنار بگذارم طی یک سال میتوانم به راحتی عضو لژیون سردار بشوم. چی قشنگتر از این است که من عضو لژیونی باشم که راهنمایش آقای مهندس و استاد سردار است، قطعا همه دوست دارند. آقای مهندس این موضوع را در سیدیها خیلی قشنگ برای ما باز کردند، اگر من در زندگی فقط به فکر جمع کردن مال باشم، به نیازمندان کمک نکنم نگهبانی بیش نیستم؛ چون صاحب مال کسی است که بتواند از آن مال استفاده کند. ما بعد از مرگ اموالمان را نمیتوانیم با خود ببریم فقط کارهای خیری که انجام دادهایم بخششهایی که داشتهایم به درد ما میخورند و این امکان در کنگره برای ما فراهم شده است. پولی که ما به دست میآوریم همه آن پول برای ما نیست. بخشی از این پول سهم دیگران است که در جیب ماست، باید سهم دیگران را پرداخت کنیم که در قرآن هم به عنوان خمس و زکات آمده است. گاهی خداوند ما را واسطه رساندن روزی دیگران قرار میدهد.
ما باید بهای چیزهایی که دریافت کردهایم را پرداخت کنیم. من فاطمه باید بهای حال خوبی که دارم، آرامشی که دارم را پرداخت کنم قبلاً گاهی نصف شب از خواب بیدار میشدم و میدیدم مسافرم جلوی تلویزیون بیدار است به حدی حالم خراب میشد، صبح هم که از خواب بیدار میشدم میدیدم مسافرم تازه خوابش برده و روزم با دیدن این صحنه خراب میشد، الان خدا را شکر مسافرم ساعت ۱۰ شب به راحتی خوابش میبرد ۵، ۶ صبح بیدار میشود.اینها چقدر ارزش دارد؟ چیزهایی که ما در کنگره به دست میآوریم با سردار شدن، دنور شدن و پهلوان شدن قابل جبران نیست؛ چون ارزش زیادی دارند. اگر بخشش بدون چشمداشت و با حس خوب باشد قطعاً خداوند توان به دست آوردن مال بیشتر را به ما میدهد. برداشتن قدمهای بزرگ باعث رشد و ارتقاء خود ما میشود. هدف آقای مهندس هم این است که ما رشد کنیم. افراد زیادی را در کنگره میشناسنم که بعد از رهایی ادامه تحصیل دادند و شاغل شدند. در واقع ما با آموزش های کنگره خود را پیدا می کنیم به تواناییهایمان پی میبریم، اعتماد به نفس از دست رفته خود را پیدا میکنیم و ترقی میکنیم. روز چهارشنبه آقای مهندس گفتند: همسفرها برای پهلوان شدن نباید طلای خود را بفروشند، خودتان را قوی کنید. مهم خواسته است اگر من خواسته سردار،دنور،پهلوان شدن را داشته باشم و تصمیم بگیرم سردار، دنور، پهلوان بشوم و حرکت کنم راه برای من باز میشود. پارسال که دنور شدم شاید فکر نمیکردم به راحتی بتوانم تعهد خودم را اجرا کنم اما خدا را شکر خیلی زودتر از آن تاریخ تعهد خود را انجام دادم، البته با کمک مسافرم.
وقتی سفره باز میشود هر کسی که از غذاهای داخل سفره بخورد بُرد کرده است. در گلریزان هم سفره الهی باز است و این فرصت در اختیار اعضای کنگره قرار داده شده است، شاید من سال دیگر نباشم پس الان که هستم باید از این فرصت استفاده کنم و صد خودم را وسط بگذارم با تمام توانم شرکت کنم. به نظر من پهلوان کسی است که در گلریزان صد خودش را میگذارد با تمام توانش شرکت میکند. شاید صد یک نفر یک میلیون تومان باشد ولی همان یک میلیون را پرداخت میکند این واقعا ارزش دارد. نگذاریم نیروهای منفی مانع از پیشرفت و حرکت ما شوند قطعاً نیروهای منفی به سراغ ما میآیند و به ما میگویند تو از دنور شدن واجبتر هم داری، فقط تو که نیستی بگذار دیگران هم کمک کنند، بله درست است افراد زیادی هستند که کمک میکنند و خیلیها برای گرفتن اجازه پهلوانی نزد آقای مهندس میروند ولی ایشان قبول نمیکند. اما من باید بدانم که فقط به خاطر خودم در گلریزان شرکت میکنم که باعث میشود اتفاقهای خوبی در درون برای من رخ دهد.امکان ندارد کسی چراغی برای دیگران روشن کند و خودش در تاریکی بماند این وعده خداوند است، البته که وعده خدا دروغ نیست
نمایندگی دکتر احمد یک نمایندگی تازه تاسیس است و نیاز به کمک من و شما دارد تا زمین خریداری شود و ساخته شود تا دغدغه جابهجا شدن را نداشته باشیم.
مسافر و همسفر در دوران اعتیاد ناخواسته به فرزندان خود آسیب های زیادی وارد کردهاند که میتوانند با سردار کردن، دنور کردن آنها جبران خسارت کنند. شرکت در گلریزان نباید از روی شور باشد بلکه باید با آگاهی و تفکر باشد و وفای به عهد داشته باشیم.
تصاویری زیبا از جشن گلریزان
مرزبان کشیک: همسفر الهام
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه(لژیون اول)
عکاس: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهره نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
326