بالا بردن نقطه تحمل به صورت تدریجی و پله پله و آرام آرام شکل می‌گیرد

سومین جلسه از دور ششم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران به نمایندگی پرند با استادی مسافر اسماعیل و نگهبانی مسافر کیانوش و دبیری مسافر اکبر با دستور جلسه وادی نهم و تاثیر آن روی من در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷ آغاز به  کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر از ایجنت محترم لژیون مرزبانی و نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم و اما در مورد  دستور جلسه وادی نهم وD.SAP چرا اینها در کنار هم قرار گرفتند؟ و به دلیل مهم بودن D.SAP این هفته هم در مورد آن صحبت می‌کنیم.

آقای مهندس برای ما دو تا دارو معجزه کرده‌اند که یکی از آنها شربت OT بوده است و دومی آنها D.SAP آنهایی که D.SAP را استفاده کردند این را می‌دانند که همه نوع مریضی را جوابگو  است و درمان می‌کند .

من خودم بیماری‌های زیادی را داشتم که به وسیله D.SAP درمان شد مثل واریس پاهایم یا نقرس من درد خیلی شدیدی داشتم که به وسیله D.SAP از بین رفت.

صحبت‌های هفته گذشته جناب آقای مهندس را که گوش می‌کردم می‌فرمودند که D.SAP مانند نفت خام می‌ماند همه جوره فرآوری می‌شود برای همه بیماری‌ها استفاده می‌شود، من هم خودم استفاده می‌کنم و هم خانواده‌ام استفاده می‌کنند هر ماه ۵ لیتر D.SAP سیب و ۵ لیتر D.SAP انگور میگیرم.

در مورد وادی نهم نقطه تحمل من در سفر اولم شاید نیم ساعت هم نمی‌توانستم روی صندلی بنشینم می‌رفتم از جلسه بیرون و زمانی که جلسه تمام می‌شد برمی‌گشتم
ولی آرام آرام که جلوتر آمدم متوجه شدم که صحبت‌های استاد و مشارکت‌ها به درد من می‌خورد و به من کمک  می‌کند.

ذره ذره نقطه تحمل من بالا رفت و تمام صحبت‌های بچه‌ها را گوش کردم تا توانستم به رهایی برسم، یکی از چیزی که در کنگره به ما آموزش داده می‌شود بالا بردن نقطه تحملمان به صورت تدریجی و پله پله و آرام آرام است، من در گذشته حتی حوصله گوش کردن به حرف‌های پدرم را هم نداشتم و به دلیل اشتباهاتی که انجام می‌دادم وارد تاریکی‌ها شدم و چند سال در تاریکی بودم تا به وسیله یکی از دوستانم به کنگره معرفی شدم و راه کنگره را پیدا کردم .
وارد کنگره شدم و در کنگره متوجه شدم که وادی اول تا وادی چهاردهم برای هر انسانی نیاز است، هفته آینده هفته گلریزان است یعنی جشن گلریزان است من در سفر اولم زمانی که ۶ ماه سفر بودم هفته گلریزان بود و از راهنمایم سوال کردم که گلریزان به چه معناست ایشان گفتند که در این هفته پول  جمع می‌کنیم برای اینکه شعبه‌های دیگری اضافه کنیم که انسان‌ها بیایند و در آنجا به رهایی برسند.
من در همان سفر اولم دنور شدم و بعد از دو سال که از رهایی‌ام گذشته است هفته گذشته با خواهش از جناب آقای مهندس اجازه پهلوانی را گرفتم .
آرزوی من این است که شعبه‌های کنگره افزایش پیدا و تمام انسان‌ها که مثل گذشته من حال خرابی دارند بیایند و حالشان خوب شود از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما ممنون هستم.

تایپ: مسافر ابوالفضل از لژیون یکم

تنظیم و بارگذاری: مسافر هادی از لژیون یکم