English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_ حل معمای پیچیده اعتیاد

گروه خانواده_ حل معمای پیچیده اعتیاد

چهارمین جلسه از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره60 نمایندگی دلیجان با استادی راهنما همسفر مژگان، نگهبانی همسفر صدیقه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «صورت‌مسئله اعتیاد» روز چهارشنبه ۴ مهرماه 1403 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: 

خداوند را سپاسگزارم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم، از ایجنت همسفر الهام، نگهبان جلسه همسفر صدیقه و دبیر بسیار تشکر می‌کنم که این اجازه و فرصت را به من دادند که بتوانم خدمت کنم، اما دستور جلسه امروز صورت‌مسئله اعتیاد است؛ قبل از این‌که دستور جلسه را باز کنیم، اول ببینیم صورت‌مسئله چیست؟ ما بسیاری اوقات، خیلی از کارهایی را که انجام می‌دهیم یا در زندگی به مشکلی برمی‌خوریم، اولین راه حل این است که آن را پاک و نابود کنیم و از بین ببریم، ولی تا زمانی که آن مشکل را حل نکنیم و صورت‌مسئله‌اش را باز نکنیم، هیچ وقت نمی‌توانیم آن مسئله را برای همیشه برطرف کنیم.

آقای مهندس دستور جلسه را صورت‌مسئله اعتیاد گذاشته‌اند که برای ما بشکافند که چرا می‌گوییم درمان قطعی اعتیاد در کنگره60 اتفاق می‌افتد. تجربه‌ای که خودمان داشتیم این بود که مسافرم چندین بار به‌طور مداوم ترک‌های متعددی داشت و حتی چند ماهی هم بدون مصرف مواد به زندگی خود ادامه می‌داد، وقتی ما ازدواج کردیم، حتی چندین سال بود که مواد مصرف نکرده‌ بود‍، ولی بعد از مدتی دوباره به سمت مصرف برگشت و همیشه در فکرم این بود که من می‌توانم چه کاری انجام بدهم که مسافرم مصرف نکند و راه حلی پیدا نمی‌شد؛ همیشه در ذهنم می‌گفتم مسافر من بی‌اراده و بی‌غیرت است یا من و خانواده را دوست ندارد یا از مصرف موادش لذت می‌برد، در‌صورتی‌که این‌گونه نبود؛ وقتی ما وارد کنگره شدیم، صورت‌مسئله اعتیاد برای ما گشوده‌شد، فردی که سیستم ایکسش به صورت طبیعی کار بکند و در تعادل باشد، هیچ نیازی به مصرف مواد بیرونی ندارد.

در کنگره مثلث درمان جسم، روان و جهان‌بینی است که باید این اضلاع کنار یکدیگر رشد کنند تا ما به تعادل برسیم. اعتیاد بیماری است که این سه ضلع را درگیر کرده‌است‌. درنظر بگیرید من دندان‌درد دارم و از شدت درد دیگر راه به‌جایی نمی‌برم، در این حالت وقتی در لژیون می‌نشینم، آیا می‌توانم حرف استادم را متوجه شوم؟ آیا احساسم نسبت به هم‌لژیونی‌هایم همان چیزی است که وقتی دندان‌درد نداشتم؟ قطعا جواب این سولات منفی است؛ وقتی من به‌شدت دندان‌درد دارم و سر لژیون بگویند که هیچ کاری نمی‌شود انجام داد، فقط باید تحمل کنی تا این درد خوب شود، دقیقاً این همان کاری است که قبل از ورودمان به کنگره، برای اعتیاد به ما می‌گفتند؛ وقتی به مصرف‌کننده گفته می‌شد که هیچ کاری نمی‌تواند بکند و این درد همیشه با او باقی خواهد ماند؛ درصورتی‌که مسافران ما به‌دنبال راهی بودند که از این درد رهایی یابند و جسم خود را بازسازی کنند. ما به کنگره آمدیم و فهمیدیم اگر جسم یک نفر خراب باشد، هیچ‌وقت روان و جهان‌بینی‌اش نمی‌تواند به تعادل برسد و آموزش ببینید.

اعتیاد در ابتدا یک بیماری جسمی است که بعد روی روان و جهان‌بینی اثر می‌گذارد، اعتیاد مسمومیت مزمن نیست؛ بلکه جایگزینی مواد مخدر بیرونی با مواد مخدر درونی بدن است.بدن مثل یک کارخانه است، قبل از مصرف مواد، این کارخانه به‌طور مداوم و به‌خوبی کار می‌کرده، ولی وقتی کم‌کم و در طی زمان مواد از بیرون وارد این کارخانه شده، آهسته‌آهسته از بین خواهد رفت و دیگر قادر به تولید مواد مورد نیاز خود نخواهد بود و وابسته به بیرون می‌شود. جسم یک بیمار هم این‌گونه است؛ وقتی مواد مخدر وارد بدن شود، دیگر بدن نیازی احساس نمی‌کند که برای خودش مواد شبه‌افیونی تولید کند و به این ترتیب با گذشت زمان به یک فرد مصرف‌کننده تبدیل خواهد شد.

آقای مهندس صورت‌مسئله اعتیاد را برای من همسفر باز کردند تا بدانم اعتیاد یعنی چه؟ بدانم رابطه جسم، روان و جهان‌بینی با یکدیگر چیست و باید چه کاری برای مسافرم انجام بدهم؟ اگر من همسفر به این درک رسیده باشم که در بدن مسافرم مواد بیرونی‌ جایگزین مواد درونی شده‌است، هیچ وقت غر نمی‌زنم و شکایت نمی‌کنم که چرا مسافر من خوب نمی‌شود، چرا مسافر من یک ماه است آمده و تغییری نکرده، چرا هنوز نیاز دارد که مواد مصرف کند، چرا گاهی اوقات گریز می‌زند، زیرا آموختم که بدنش هنوز تولید کافی مواد شبه‌افیونی را ندارد، اگر تولید کافی داشته باشد، هیچ‌گاه نیازی نمی‌بیند که از بیرون مواد را وارد بدنش کند. ما همسفران هم در مسائل و مشکلاتمان باید از این صورت‌مسئله درس بگیریم، اگر مسئله‌ای برایمان به‌وجود می‌آید، قرار نیست همیشه صورت‌مسئله را پاک کنیم، بلکه قرار است آن را باز کنم و ببینم مشکل از کجاست، این‌که می‌گویند همسفر در طی سفر باید سکوت کند تا مسافرش حرکت کند، برای چه این را می‌گویند؟ زیرا مسافر خودش راهنما دارد، همسفر هم خودش راهنما دارد و اگر بخواهند کنار یکدیگر رشد کنند، باید سفر آرامی را داشته باشند تا بتوانند به درمان و تعادل و آرامش برسند.

تایپ و ویرایش: راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی دلیجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .