English Version
This Site Is Available In English

یادگیری بخشش با صورت‌مسئله اعتیاد

یادگیری بخشش با صورت‌مسئله اعتیاد

جلسه پنجم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی سلمان فارسی با استادی اسیستانت همسفر شیما، نگهبانی پهلوان همسفر وجیهه و دبیری پهلوان همسفر سمیه با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» روز دوشنبه ۲ مهرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

قبل از این‌که در مورد دستور جلسه صحبت کنم باید بگویم که هیچ‌چیز اتفاقی نیست و همه موضوعات دست‌به‌دست هم داده‌اند که امروز در کمال ناباوری در نمایندگی سلمان فارسی باشم. همان‌طور که شما همسفران می‌دانید، آغاز سال تحصیلی کنگره۶۰ هم‌زمان با سال تحصیلی دانشگاه‌ها و مدارس است و عنوان این دستور جلسه لژیون سردار «صورت‌مسئله اعتیاد» است. برای رسیدن به هر مجهول باید صورت‌مسئله درستی از موضوع داشته باشیم. حدود ۲۷ سال پیش آقای مهندس باوجود شناخت و تجربیاتی که از ترک‌های ناموفق خود در زمینه اعتیاد داشتند، در ادامه با تحقیق و بررسی در این زمینه مسیری را یافتند و راهی برای ایشان نمایان شد که نه‌تنها مسیر زندگی ایشان، بلکه مسیر زندگی افراد بسیاری را تغییر داد. صورت‌مسئله اعتیاد کشف شد و درواقع با این متد کشف‌شده متوجه شدیم که اعتیاد چه تأثیری روی یک فرد دارد و انسانی که وارد جهان تاریک اعتیاد می‌شود، اعتیاد به کدام‌یک از بخش‌های جسم و کدام بعد از ابعاد چندگانه او آسیب وارد می‌کند. این‌گونه صورت‌مسئله کشف شد؛ در حقیقت پاسخ بسیاری از سؤالات در دل صورت‌مسئله است و در زندگی نیز با یافتن صورت‌مسئله متوجه می‌شوم که آسیب از کجا به من واردشده و کمک می‌کند تا آن را برطرف کنم.

پس‌ازآن مثلث درمان یعنی مثلث جسم، روان و جهان‌بینی مطرح شد و درمان جسم و آموزش جهان‌بینی و هم‌زمان درمان روان انجام گرفت. لطف خداوند باعث شد که آقای مهندس صورت‌مسئله اعتیاد، درمان و راه‌حل آن را مطرح کنند. با درایت و تدبیر آقای مهندس، دستور جلسات لژیون سردار با دستور جلسات هفتگی هم‌زمان‌شده و من به این نتیجه می‌رسم که دستور جلسه جدید چه پیامی برای لژیون سردار دارد. به نظر من پیام این دستور جلسه به دو بخش تقسیم می‌شود: یک بخش صور آشکار است و اتفاق مهمی که در گوشه‌ای از جهان به اسم درمان اعتیاد می‌افتد. همه تلاش آقای مهندس و افراد درمان‌نشده، چه مسافر و چه همسفر این است که هدف آقای مهندس را دنبال کنیم تا این هدف عظیم به سرانجام برسد؛ هدف، جهانی‌شدن کنگره۶۰ است. چرا؟ به این دلیل که انسان‌های بیشتری از این روش بهره‌مند شوند و به درمان برسند؛ زیرا مقوله اعتیاد یکی از مواردی است که گریبان کل دنیا را گرفته و واقعاً جهان پزشکی و کل دنیا از این مسئله به‌زانو درآمده‌اند. آن‌ها فکر می‌کنند اعتیاد درمان ندارد؛ درحالی‌که در کنگره درمان صورت گرفته و ما می‌توانیم آن را جهانی کنیم. به چه شکل؟ با تأسیس دانشگاه‌ها، ارائه مقالات علمی و مجلات بین‌المللی که صدای ما را بشنوند و این موضوع نیازمند منابع مالی است.

هر ساختاری برای ادامه فعالیت خود لازم است اول ساختار خود را توسعه و حفظ کند و برای این رشد و توسعه نیازمند منابع مالی است. حداقل یک بخش آن منابع مالی، نیروی انسانی و آموزش است؛ ولی ما به‌عنوان اعضاء لژیون سردار بیشتر در قسمت منابع مالی تمرکز و تلاش می‌کنیم تا صدای ما به گوش جهانیان برسد و حضور من در لژیون سردار باعث می‌شود که حداقل این صدا زودتر به گوش جهانیان برسد. بخش بعدی به درمان خودمان مربوط می‌شود و لازمه این‌که عضو لژیون سردار شوم و خدمت مالی انجام دهم بخشش است. برای یادگیری بخشش به صورت‌مسئله اعتیاد برمی‌گردیم. با تعریف صورت‌مسئله اعتیاد به جواب می‌رسیم. گاهی از خودمان می‌پرسیم که من چگونه بخشش را بیاموزم؟ بخشش مانند بقیه صفات درون انسان‌هاست. ما این موضوع را در کنگره آموختیم و می‌توانیم آن را درون خود پرورش دهیم.

بخشش درون همه ما وجود دارد؛ اما بخشش درون ما همسفران به‌واسطه غبار افکار منفی، ناامیدی و ترس پوشانده شده و حتی نمی‌توانیم خودمان، مسافرمان و اطرافیان خودمان را ببخشیم؛ درنتیجه بخشش مالی نیز نمی‌توانیم داشته باشیم. آموزش در کنگره به‌آرامی اما با مداومت و بسیار زیبا اتفاق می‌افتد. ما با آموزش و تقویت جهان‌بینی به بخشش و بخشندگی دست می‌یابیم تا از خشم دور شویم، انتظار و توقع را کنار بگذاریم و بدون چشم‌داشت قدردان داشته‌های خود باشیم. اگر توقع دارم گاهی برای انجام کارم پاداش بگیرم به درون من برمی‌گردد. انتظار، خشم ایجاد می‌کند و باخشم نمی‌توانم ببخشم. در کنگره آموختم که محبت و عشق بلاعوض و بدون انتظار داشته باشم. این توقع آرام‌آرام ایجاد می‌شود؛ یعنی من به‌عنوان یک همسفر وارد کنگره می‌شوم و افرادی که من را نمی‌شناسند با آغوش باز از من استقبال می‌کنند و لبخند می‌زنند و به من کمک می‌کنند. اگر سؤالی دارم پاسخ می‌دهند و ذره‌ذره محبت بلاعوض و بدون توقع را می‌آموزم. خشم من کم می‌شود و حالا می‌توانم ببخشم و قدردان باشم. رسیدن به بخشش اتفاقی بسیار زیبا و مهم است؛ بخشش از جانم و مالم تا در این زمینه نقطه تحمل پیدا کنم و به درجات بالاتر برسم. دستور جلسه امروز برای من این آموزش را داشت که نباید دنبال موضوعی بیرون از خودم باشم، هرچه که هست درون من است؛ بنابراین باید تلاش کنم که نعمت‌ها را بیشتر ببینم، قدردان آن‌ها باشم و بخشش را تمرین کنم تا بتوانم در زمینه بخشش به خواسته‌های خود برسم.

مشارکت اعضاء لژیون سردار:

مشارکت راهنما همسفر مهدیه:

امروز لژیون سردار به برکت حضور شما که با عشق آمده‌اید حس بسیار خوبی دارد. همچنین به دلیل مهمان‌های زیادی که داریم و مطمئناً این دستور جلسه فراخوانی برای افرادی است که دوست دارند در این لژیون حضورداشته باشند. من فکر می‌کنم ما در کنگره نیاز داریم که به تفکر آقای مهندس نزدیک شویم و مانند ایشان نگاه کنیم و شاگردان خوبی برای ایشان باشیم. باایمان به این‌که استاد می‌گویند، در حد امکانات خود فرمان‌بردار کلام استاد باشیم.

در این چند سالی که عضو لژیون سردار هستم تغییرات زیادی کرده‌ام. شاید جسارت و شجاعتی که درگذشته نداشتم را کسب کرده‌ام تا در این مسیر رشد کنم. امیدوارم این اتفاق برای اعضاء لژیون سردار و خودم بیفتد، زیرا فکر می‌کنم بیشترین نیاز ما این است که صورت‌مسئله‌ای که در زندگی داریم را حل کنیم، مانند مسئله مالی؛ ولی هنوز نتوانسته‌ایم صورت‌مسئله مالی خود را حل کنیم؛ اما به برکت بخشش، مطمئنم که این اتفاق برای من خواهد افتاد.

آقای مهندس در پیام لژیون سردار می‌فرمایند: «من هنوز آدمی را ندیده‌ام که از میلیاردها سرمایه‌اش پنج میلیارد آن را به کنگره کمک کند.» این تفکر را به من می‌دهد که مهدیه دنبال انباشتگی نباش، زیرا انباشتگی اجازه بخشش را به تو نمی‌دهد. شاید بخواهیم لذت ببریم یا بگوییم دارم و می‌خواهم انجام دهم؛ اما انباشتگی این اجازه را به ما نمی‌دهد. قبل از این‌که بخواهم پول روی پول یا ملک روی ملک بگذارم؛ باید حواسم به مسائل دیگری باشد، مانند این‌که چه طور بخشش را درون خودم ایجاد کنم.

محتاج‌ترین انسان‌ها به بخشش افرادی هستند که بیدارند و به دلیل احساس نیازی که دارند عضو لژیون سردار می‌شوند. طبق صحبت ایجنت همسفر نرگس هرسال به خواب نمی‌روند که اگر امسال بودم، سال دیگر هم همان مقدار عضو باشم؛ بنابراین تمام تلاشم را از آغاز سال مالی انجام می‌دهم که برای سال جدید چه‌کار کنم و چه هدفی داشته باشم. همه ما بیشترین دریافت‌ها را داشته‌ایم که در قالب مشارکت نمی‌آید، اما فردی که در لژیون سردار می‌نشیند این حس را دریافت می‌کند که مهم‌ترین شکافنده است. ان‌شاءالله برای همه ما بهترین اتفاق‌ها بیفتد و از حضور در لژیون سردار بهره‌مند شویم.

مشارکت همسفر مریم:

کلام زیبا و روی خوش شما بی‌نهایت دل‌نشین است و در بندبند وجود ما رسوخ می‌کند. صورت‌مسئله اعتیاد و لژیون سردار با یکدیگر درآمیخته است؛ زیرا افراد در لژیون سردار با شناخت صورت‌مسئله اعتیاد به حال خوش رسیده‌اند. شما بسیار زیبا بیان کردید که با آغاز سال تحصیلی جدید، سال تحصیلی کنگره نیز آغاز می‌شود و درس اول کنگره، صورت‌مسئله اعتیاد است. ما در کنگره سیستم ایکس و درمان اعتیاد را شناختیم. آقای مهندس در سی‌دی نامه ۷ چند مرتبه بغض می‌کنند و به‌ندرت در مورد اعتیاد صحبت می‌کنند. تمام کلام ایشان این است که مسیر برای درمان‌ها مشخص‌شده و منِ مریم که در این مکان به آرامش رسیده‌ام، به این معناست که روان من، درمان و صورت‌مسئله، برای من نمایان شد. اکنون باید صورت‌مسئله بخشش نیز برای من مشخص شود تا این موضوع جهانی شود. همه ما دعا می‌کنیم کنگره جهانی شود؛ اما شما بیان کردید که این ساختار به کمک‌های مالی نیاز دارد و اگر تک‌تک افراد از سرمایه خود نبخشند، این ساختار شکل نمی‌گیرد. تنها در کلام می‌گوییم که می‌خواهیم جهانی شود. در حال حاضر ما در بحث درمان هستیم و این موضوع واقعاً نیاز به جهانی‌شدن دارد. کنار ما عزیزانی در بستر هستند که برای ما بسیار ناخوشایند است. همیشه تفکر ما درگذشته تنها درمان یک مصرف‌کننده بود و اکنون در نقطه‌ای هستیم که بیماری‌های مختلف درمان شوند و صورت‌مسئله آن شناخته‌شده است؛ بنابراین من باید در این مسیر حرکت کنم و ان‌شاءالله این هفته درس بزرگی برای ما داشته باشد تا امسال گل‌ریزان بسیار خوبی برگزار کنیم و باعث شادی آقای مهندس شویم و گامی در جهت تحقیقات برای درمان و دانشگاه ایجاد شود. ان‌شاءالله از دعای خیر انسان‌هایی که در این مسیر درمان می‌شوند به موفقیت برسیم.

مشارکت همسفر زهرا:

با نوشتن سی‌دی نامه ۷ به معنای واقعی کنگره و خدماتی که به انسان‌ها می‌کند پی بردم و از این‌که در این مکان هستم به خود می‌بالم. وظیفه قلبی خود دانستم حتی با گذشتن از حلقه نامزدی یا گوشواره دخترم به کنگره کمک کنم و قدمی برای آن بردارم، زیرا ازنظر علمی، دانایی ندارم که خدمتی به کنگره کرده باشم. به دلیل سرطان، چهار نفر از اقوام خودم را ازدست‌داده‌ام و این بیماری بسیار به اعضاء خانواده ما نزدیک است. آقای مهندس با علم خود توانستند این بیماری‌ها را درمان کنند، همچنین سرطان سینه که برای یک خانم بسیار سخت و غیرقابل‌باور است؛ بنابراین بر خود واجب می‌دانم که از خواسته‌های نه‌چندان ضروری خود بگذرم و قدمی سازنده در این مسیر بردارم. شاید کمک کوچکی در مسیر جهانی‌شدن این پروسه برداشته باشم.

مشارکت مرزبان همسفر مریم:

به نمایندگی سلمان فارسی خوش‌آمدید. از صحبت‌های شما بسیار بهره بردم. به زیبایی صورت‌مسئله اعتیاد را با سال تحصیلی ارتباط دادید. در مورد صورت‌مسئله اعتیاد می‌توان گفت: «معما چو حل گشت آسان شود.» تمام دنیا درگیر این موضوع هستند و متأسفانه برخی افراد باوجود نظریه‌های خود، باعث تخریب جسم و روان دیگران می‌شوند. به لطف خدا ما در این برهه از حیات با آموزش‌های ناب کنگره آشنا شده‌ایم و این برای ما افتخار بزرگی است.

چند روز پیش درجایی بودم و همسفری از مسافر خود صحبت می‌کرد که سال‌ها قبل در کنگره حضور داشتند، اما به درمان واقعی نرسیده‌ بودند. در حال‌ حاضر آن مسافر باحالی آشفته، ایمان خود را نسبت به کنگره ازدست‌داده و راه دیگری به آن‌ها پیشنهادشده بود که همراه با قارچ درمان شوند. بعد از تحقیق در مورد آن روش، متوجه شده بودند که فرد با افزایش این قارچ شروع به کندن پوست خود می‌کند و این کار با تخریب‌های فراوانی همراه است. گاهی فرد به حدی در تاریکی‌ها غوطه‌ور می‌شود که ایمان خود را نسبت به آموزشی که دریافت کرده از دست می‌دهد؛ باید بدانیم که هر چیزی ظرفیت مخصوص خود را می‌طلبد و درمان با متد DST با کمترین کنش و به‌سادگی انجام می‌شود که گاهی ما قدر آن را نمی‌دانیم. همه‌چیز از درون من مریم شروع می‌شود و ما قادر هستیم از درون خود آغاز کنیم، حتی اگر در تاریکی فرورفته باشیم.

به داستانی از ملانصرالدین اشاره می‌کنم: روزی زیر نور چراغ به دنبال چیزی می‌گشت و آن را پیدا نکرد. رهگذری که او را در تلاش می‌بیند به کمک او می‌رود و پس از تلاش بسیار، چیزی پیدا نمی‌کنند. آن فرد از ملانصرالدین می‌پرسد: «آیا چیزی که دنبال آن هستی را اینجا گم‌کرده‌ای؟» ملانصرالدین در پاسخ می‌گوید: «نه در خانه گم‌کرده‌ام، اما خانه من تاریک است و در اینجا که نور دارد به دنبال آن می‌گردم.» ما هم گاهی به دلیل تاریکی‌های درون خود چیزی پیدا نمی‌کنیم، اما با شخم زدن درون خود به نتیجه خوبی می‌رسیم. جایگاه دنوری را کسب کرده‌ام و آرزومندم خداوند توفیق قرار گرفتن در جایگاه پهلوانی را به من بدهد.

تایپ و ویرایش: اعضای سایت همسفران
عکس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون چهاردهم)
تنظیم و ارسال: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی سلمان فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .