English Version
This Site Is Available In English

مسیر سعادت

مسیر سعادت

جلسه چهارم از دوره چهل و یکم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین با استادی ایجنت محترم شعبه کاسپین، راهنما مسافر محمد، نگهبانی مسافر داود و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه " از سایت و اینستاگرام در کنگره 60 چگونه استفاده می کنم؟(مقاله نویسی)" پنجشنبه 29 شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:
خدای خودم را شاکرم که یک‌بار دیگر این فرصت نصیبم شد تا بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم. از نگهبان جلسه و دبیرشان تشکر می‌کنم بابت فرصتی که به بنده دادند تا در این جایگاه کسب آموزش نمایم. به این موضوع فکر می‌کردم چنین ساختاری چگونه می‌تواند این‌همه باشکوه و باعظمت باشد که در دنیا نامش این‌گونه پیچیده باشد، چه کسی می‌تواند پشت این عمل عظیم باشد، واقعاً تفکر بزرگی می‌خواهد که بتوانیم این‌همه انسان مصرف‌کننده را دور یکدیگر جمع کنیم و به آن‌ها آموزش  بدهیم تا بتوانند راه درست زندگی کردن، راه سعادت و راه خوشبختی را پیدا کنند. رسیدن به کمال چیز ساده و کوچکی نیست ولی ما شاید بدون اینکه خیلی به آن توجه کنیم در کنگره‌داریم از آن بهره‌مند می‌شویم و این خیلی ارزشمند است ولی برای اینکه بخواهیم سعادتمند بشویم به خیلی از چیزها نیاز داریم، به یک سری ابزارها نیازمندیم و یک سری نیروها را باید بشناسیم. علمی مثل اینترنت و استفاده از فضای مجازی یک‌چیزی است که همه انسان‌ها باید فرابگیرند، آقای مهندس این را دارد ثابت می‌کند که برای درمان اعتیاد، حتی برای یک معتاد یا مصرف‌کننده که می‌خواهد سروسامان پیدا کند،  فضای مجازی بسیار مهم است و با همین تفکر بزرگشان بود که از همان سال‌های آغازین کنگره دستور دادند که سایت راه‌اندازی شود. علمی که به‌عنوان فضای مجازی ما آن را می‌شناسیم، قدرت انتقال اطلاعات را بالاتر می‌برد، ما شاید در دنیای به‌اصطلاح واقعی یا حقیقی نتوانیم به‌سرعت همدیگر را پیدا کنیم ولی در فضای مجازی به‌صورت آنی می‌توانیم همدیگر را پیدا کنیم. در مورد درمان اعتیاد هم همین‌طور است و ما برای اینکه بتوانیم درمان اعتیاد و این حال خوشی که تک‌تک ما داریم از آن بهره‌مند‌ می‌شویم را به بقیه انسان‌ها هم اطلاع‌رسانی کنیم، حتماً باید یک ابزار و یا یک علمی مثل سایت، مثل فضای مجازی و یا مثل اینستاگرام راه‌اندازی می‌شد که این انتقال اطلاعات بتواند سریع‌تر اتفاق بیفتد. درزمانی که من در سایت خدمت می‌کردم این قسمتش برایم خیلی جذاب بود که یاد می‌گیری که تصویربرداری را آموزش بگیری.  کسی که در سایت خدمت می‌کند، یکی از هنرهایی که با آن روبرو می‌شود، هنر عکاسی است. ما در گذشته به خاطر چهره‌های نامناسبی که داشتیم، دوست نداشتیم عکس بگیریم ولی وقتی وارد کنگره می‌شویم دوست داریم عکس ما مرتب در درون سایت باشد زیرا وضعیت ظاهری ما به‌کلی فرق کرده است یا زمانیکه در حال تایپ دستور جلسات هستیم مهارتی به دست می‌آوریم که گفتار را به نوشتار تبدیل می‌کنیم و هرکسی از این هنر بهره‌مند نمی‌شود اما خدمتگزاران سایت با عشقی که دارند، با تلاشی که دارند در سایت انجام می‌دهند و راه را برای ما هموار می‌کنند و هم خودشان آموزش می‌گیرند. هرکدام از ما باید بدانیم که خیلی‌ها دارند تلاش می‌کند تا پیام درمان اعتیاد، پیام حال خوب و پیام تعادل به خیلی‌ها برسد. این اتفاق و این کار خوب و مثبت به کمک بچه‌های  زحمتکشان سایت انجام می‌شود.

قسمت دوم دستور جلسه؛ تولد مرزبان مسافر رحمان:
اگر بخواهم درباره رحمان صحبت بکنم باید بگویم که بسیار خدمتگزار است. رحمان عزیز درگرفتن جایگاه‌های خدمتی بسیار خودجوش بود. خودش دنبال خدمت می‌گشت. خودش دنبال راه درمان و رهایی‌اش گشت. من خیلی از مواقع متوجه نمی‌شدم که چگونه خدمت گرفته است. تا چشم‌باز می‌کردم می‌دیدم که رحمان عزیز در پارک خدمت گرفته است یا در تهران در قسمت مالی خدمت گرفته  است.خلاصه خیلی متوجه نشدم که چطور سفرش به پایان رسید.  چون رهجویی نبود که اذیت کار باشد. در حال حاضر هم مرزبان نمایندگی کاسپین است. به او تبریک می‌گویم. قلب بسیار پاکی دارد. اهل دین و تدین است و خیلی دوست دارد که هرماه یک‌بار مشهد باشد. درجاهای مختلف خدمت کرده است. در ماه رمضان در قسمت آشپزخانه و خرید کمک‌حال بچه‌ها در شعبه بود. الآن هم در قسمت مالی ساختمان سیمرغ در تهران دارد خدمت می‌کند و هم  مرزبانی دارد خدمت می‌کند. در آزمون راهنمایی شرکت کرد. انشالله که نتیجه‌اش به‌گونه‌ای باشد که هم برای خودش خوب باشد و هم برای ما.  به او تبریک می‌گویم. به خانواده محترمشان تبریک می‌گویم. به دختر کوچکش زهرا خانم تبریک می‌گویم. به پسر گلش محمدحسن عزیز  تبریک می‌گویم. به راهنمای همسرش تبریک می گویم.

اعلام سفر مسافر:
آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک. مدت‌زمان سفر اول 10 و 2 روز به راهنمایی محمد آقا ، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، ورزش در کنگره تنیس. رهایی از بند مواد ۱ سال و ۴ ماه.

سخنان مرزبان مسافر رحمان:
سلام دوستان رحمان هستم یک مسافر
ابتدا خدای خودم را شاکرم هستم و تشکر می‌کنم از بنیان کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان. از همه‌ی اعضای کنگره ۶۰ تشکر می‌کنم و از راهنمای خوبم محمد آقا تشکر می‌کنم که برای من زحمات زیادی کشیدند. از راهنمای همسفرم خانم ندا تشکر می‌کنم. از همسفرم تشکر می‌کنم. از آقا هادی مقدم و آقا هادی عسگری تشکر ویژه دارم که درراه این خدمتی که در تهران دارم به من کمک فراوانی کردند و مشوق و راهنمای من بودند.
من ۱۴تیرماه قرار بود که تولدم باشد اما هم‌زمان با اهدای شال شد و یعنی این‌که هر چیزی به‌موقع انجام می‌شود. ورود من به کنگره بی‌ارتباط با سایت نیست؛ تکرار خاطره‌های ناراحت‌کننده برای انسان واقعاً غم‌انگیز است اما اگر این خاطرات باعث آن شود که یک نفر الگوبرداری کند و یک پالس مثبتی از این خاطره بگیرد، از دید من مشکلی ندارد. من در بدترین لحظات زندگی خودم فقط به این فکر می‌کردم که خودم را از این زندگی خلاص کنم و به‌نوعی خودم را از بین ببرم و این تفکر مناسبی نبود و به فکر آینده خانواده‌ام نبودم، در این لحظات من با یک نفر از بچه‌های کرمانشاه آشنا شدم که پستی گذاشته بودند که در آن نوشته بود؛ پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. در آن موقع من با کنگره آشنایی نداشتم و نمی‌دانستم که یکی از وادی‌های کنگره است؛ اما حسی به من گفت که این فرد مثل من گرفتار بوده و به رهایی رسیده است؛ به این فرد پیام دادم و کمتر از ۳۰ ثانیه با من تماس تصویری در واتساپ نمودند، همین‌که من را دیدند گفتند که وضع تو خیلی مناسب است. ایشان به من گفتند که اوایل سفرشان وضعیت مناسبی نداشتد و زمانی که به شعبه می‌رفتد زیر پهلوهایشان را می‌گرفتند و می‌بردند. ایشان از مزایای کنگره ۶۰ برای من گفتند و من وصل شدم به کنگره ۶۰ و سفر خوبی داشتم و آرزو داشتم همسفرم به کنگره بیاید و این اتفاق افتاد.
همه‌ی این وادی‌ها برای آموزش ما هستند و جایی از این وادی‌ها از جبران خسارت صحبت می‌کند که این بخش  در همه‌ی ما صادق می‌باشد و یکی از واجب‌ترین جبران خسارت‌ها، جبران خسارت از خانواده می‌باشد زیرا همسفر من بودند که تمام سختی‌های زندگی را تحمل نمودند.
ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

سخنان راهنما همسفر ندا:
خداوند را شاکر هستم که امروز در این جشن حضور دارم. از راهنمای عزیزم خانم مریم تشکر می‌کنم، هر حس و حال خوبی که دارم مدیون زحمات ایشان هستم. من هم به‌نوبه خودم این تولد را به آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان تبریک عرض می‌کنم. به آقا محمد، آقا رحمان، خانم صدیقه عزیزم و فرزندان ایشان تبریک می‌گویم و برای این عزیزان بهترین‌ها را آرزو می‌کنم.
تولدها نوید تحقق رویاها است. امروز همسفرانی که در سالن هستند هرکدام برای خودشان تصویرسازی می‌کنند. من خودم شخصاً یک روز در سالن می‌نشستم و به ازای هر تولد، آرزو می‌کردم کاش یک روز تولد یک سال رهایی ما باشد. این اتفاق افتاد و امروز شاهد تولد رهجوی خود هستم؛ پس عجله نکنید، در صبر خود بی‌صبری نکنید، تولدها به شما این امید می‌دهند که زمانش برسد بهترین موقعیت برای شما اتفاق می‌افتد.
خانم صدیقه چند ماهی هست که وارد لژیون بنده شده‌اند. از همان اول که وارد لژیون شدند فرمان‌بردار بودند، مرتب سی‌دی‌های خود را می‌نویسند، مشارکت می‌کنند و خدمتگزار هستند. بسیار انسان با درایت و باانرژی طوری که بچه‌های لژیون خیلی ایشان را دوست دارند، خودم هم خیلی دوستشان دارم و برای ایشان بهترین‌ها را آرزو می‌کنم.
سخنان همسفر زهرا:
از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم. از راهنمای پدرم آقا محمد و راهنمای مادرم خانم ندا خیلی ممنونم برای همه اعضای کنگره ۶۰ شادی و خوشحالی را آرزو دارم.
سخنان همسفر صدیقه:
یک تولد دیگر یعنی همسفر زندگی‌ات بهتر شده، امیدوارم مسیرت پر از موفقیت باشد و به عشق هدایت شود، بهترین آرزوها را برایت دارم.
به آقای مهندس و مسافر عزیزم تبریک عرض می‌کنم. از مسافرم ممنونم که خوب سفر کردند. از راهنمای مسافرم آقا محمد و راهنمای خودم خانم ندا تشکر می‌کنم. خدا را شکر که خداوند این مکان مقدس و زیبا را برای ما ایجاد کرد تا مسافرانی که به مشکل برمی‌خورند بتوانند راه راست و درست زندگی را پیدا کنند و به رهایی برسند. از تمام کسانی که در این مکان مقدس خدمت می‌کنند سپاس و تشکر فراوان دارم.

مرزبان کشیک: مسافر رضا
تایپ: مسافر احمد، مسافر میثم
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیه‌شده در سایت مسافران کاسپین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .