جلسه دهم از دوره اول کارگاههای آموزشی مجازی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی ابنسینا با استادی راهنما همسفر نورا با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» روز شنبه ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
صورت مسئله اعتیاد مطلبی است که کنگره ۶۰ با آن متولد شده است؛ وقتی از صورت مسئله اعتیاد صحبت میکنیم؛ یعنی از اولین خشت بنای علمی کنگره ۶۰ صحبت میکنیم. کنگره ۶۰ برای بیان کامل موضوع اعتیاد و چگونگی آن بنای عظیمی را ساخته است، به گونهای که دیگر اعتیاد یک موضوع ساده و در حاشیه نیست؛ بلکه اعتیاد خود یک علم و رشته تخصصی است و جالبتر اینکه برای کامل شدن علوم اعتیاد بایستی کلیه علوم و رشتهها به کمک آن بیایند. به عبارت دیگر برای درک کامل موضوع بیماری اعتیاد و چگونگی درمان آن به تمامی رشتههای علمی به نوعی احساس نیاز میشود.
هزاران سال است که بیماری اعتیاد وجود دارد و در سالهای اخیر بسیار شدت پیدا کرده است و هیچ جواب واقعی برای آن وجود ندارد. برای اثبات این موضوع کافی است سری به NGOهای ترک مواد مخدر، کمپها و کلینیکهای ترک مواد بزنیم و یا از پزشکان و روانپزشکان و متخصصین حوزه درمان اعتیاد سوال کنیم که همه اینها یک پاسخ دارند که اعتیاد درمان ندارد. یکی از مشکلات اصلی اعتیاد مشخص نبودن مبدا بود و هزاران سوال مجهول که هیچکس نتوانست به آن پاسخی بدهد و نتیجه آن کلاف سردرگمی شد که همه جهانیان را گمراه نمود و هیچکس نتوانست راه منطقی برای آن بیابد، از شدت گمراهی و نبود آگاهی، عدهای به جایی رسیدند که گفتند اعتیاد درمان ندارد و عدهای دیگر ادعای درمان اعتیاد در کوتاه مدت و در عرض چند ساعت را مطرح کردند.
یکی از مهمترین اقداماتی که آقای مهندس انجام دادند این بود که تمام این مجهولات و سؤالات بیربط و گمراهکننده را کنار گذاشتند و یک معادله با هزاران مجهول را به یک معادله و یک مجهول تبدیل کردند. مجهول این بود که چرا یک فرد مصرفکننده هر قدر تلاش میکند، با هر شیوه و متدی مصرف مواد مخدر را کنار میگذارد حالش خوب نمیشود و به تعادل نمیرسد؟ چرا این فرد مانند سابق قادر به ادامه زندگی و انجام درست مسئولیتهای خود نیست؟ چرا میل و وسوسه مصرف مواد را دارد؟ اشکال و ایراد کار کجاست؟ اینجا بود که صورت مسئله اعتیاد را بیان کردند. در واقع مبدأ شروع درمان و آن را مورد تحقیق و کاوش قرار دادند؛ اما چه کسی میتوانست این صورت مسئله را حل کند؟ حل این صورت مسئله برای کسی اتفاق میافتد که سالیان سال در اقیانوس اعتیاد غرق شده و پس از چندین بار شکست و تلاشهای بیوقفه و تحقیق، موفق به بیرون آمدن از آن اقیانوس شده است و در این کار بسیار سخت و کارآزموده شده است و تنها او است که اقیانوس، طوفان و خطرات آن را تجربه کرده است و میتواند راه نجات از اقیانوس را نشان دهد.
آقای مهندس قبل از ورود به درمان اعتیاد کارشان پیدا کردن ایرادات دستگاههای پیچیده مخابراتی بود. دستگاههای بسیار غول پیکر و عظیم پر از سیمها و قطعات الکترونیکی که باید از بین هزاران سیم، سیم معیوب را پیدا و جستجو میکردند و ایراد آن را برطرف میکردند که این کار مستلزم زمان و حوصله بسیار زیادی است. در مورد درمان اعتیاد هم با این نگاه واقعبینانه و نافذ مهندسی به مطالب نگاه کردند تا دریابند اشکال کار در کدام قسمت نهفته است. پس از تحقیق فراوان در مورد صور آشکار و پنهان انسان بیان کردند در تمام بیماریها و مسائل پزشکی درمان در اثر تشخیص قسمت آسیبدیده انجام میگیرد؛ ولی در اعتیاد به این صورت نیست؛ اگر از یک روانپزشک سوال کنیم که شما کدام قسمت یک معتاد را میخواهید درمان کنید، پاسخ قانعکنندهای به شما نمیدهد؛ چون نمیداند خرابی در کجاست؛ چون از بطن ماجرا خبر ندارد. میگویند اعتیاد یک رفتار ناهنجار و یک بیماری چند وجهی است و راهحل آن درمان علائم است؛ یعنی شخص دارای یک بیماری است که آن را نمیشناسیم؛ ولی میدانیم بیماری او باعث بیخوابی، شکمروی، اضطراب و .... شده است.
نمیدانیم علت آن کجاست؛ ولی برای بیخوابی، قرص خواب و برای شکمروی، قرص مختص به خودش و برای اضطراب هم مقدار دارویی آرامبخش میدهیم و این روش غلطی است برای درمان اعتیاد؛ چون نمیدانند اشکال کار کجاست و ایشان با ترسیم مثلث صورت مسئله اعتیاد که شامل جسم، روان و جهانبینی است مطرح کردند که اشکال کار در اثر از کار افتادن سیستمهای تولیدکننده مواد شبهافیونی و مخدرهای طبیعی بدن که بعدها آن را سیستمایکس نامگذاری کردهاند است. در اثر مصرف مواد این سیستم دچار اختلال شده و کارش را درست انجام نمیدهد و عملکرد آن به مواد مخدر بیرونی محول شده است. هر وقت که مصرف مواد قطع شود ناکارایی این سیستم هزاران مشکل و اختلال برای فرد ایجاد میکند خماری شدید ناشی از قطع ناگهانی مواد یا همان سقوط آزاد تخریب بسیار زیادی به این سیستم وارد میکند که گاهی تا آخر عمر نیز این تخریبها درمان نمیشود. در اثر مصرف فیزیولوژی و جسم تماما دچار اشکال میشود و همه اعضای بدن شخص تحت فرماندهی مواد مخدر قرار میگیرد. در قسمت روان هم که همان خلق و خوی فرد است، همان صور پنهان کاملا دگرگونی و بهمریختگی ایجاد میشود و حالتی به فرد دست میدهد که شبیه یک بیمار روانی میشود؛ مثل افسردگی، گوشهگیری، گریه کردن و جالب اینجاست که هیچکدام از آنها منشا روانی ندارند؛ بلکه در اثر عدم مصرف مواد و نداشتن تعادل در جسم است که روان هم از تعادل خارج شده است.
موضوع دیگر تفکرات و دیدگاه شخص یا همان جهانبینی فرد است که در اثر همان اختلال در سیستمایکس شخص است که قادر به فکر کردن و تصمیم گرفتن نیست و از همه طلبکار و متوقع است و همه را مقصر میداند جز خودش. آقای مهندس برای مطرح کردن مثلث جسم روان و جهانبینی برای هر کدام از مسائل پروتکل درمانی به وجود آوردند. اینکه مصرفکننده در جلسات و لژیون حضور پیدا میکند درمان در بخش روان است. متد DST و داروی OT درمان در بخش جسم است و در نهایت مشارکت، خدمت کردن و نوشتن سیدیها درمان در بخش جهانبینی است. در مجموع با درمان همه قسمتهای جسم، بیماری اعتیاد بعد از حدود ۱۰ الی ۱۱ ماه به درمان میرسد و شخصی که در سرزمین ظلمات اعتیاد گرفتار بوده با درمان در کنگره شخص به چشمههای حیات برسد.
نویسنده: راهنما همسفر نورا (لژیون هفتم)
تایپ: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم)
عکاس خبری، ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
64