هفته سایت را به همسفر ملیکا مسئول سایت نمایندگی ابنسینا و تمام خدمتگزاران سایت تبریک میگویم. الان که دارم این دلنوشته را مینویسم یاد دورانی میفتم که پر از حسهای بد بودم. الهامی بودم که از خودش به شدت ناراضی بود و هر مشکلی که برایش به وجود میآمد، خودش و مسافرش را مقصر میدانست، ناامید و بینظم بود.
مسافر من شیشه، تریاک، حشیش و انواع قرص را مصرف میکرد و من از آن روزها خسته شده بودم و دلم میخواست بروم؛ ولی از طرفی هم با خودم میگفتم که اگر بروم مسافرم خیالش راحت میشود و این منم که غصه میخورم یا میگفتم اگر از این زندگی بروم خانوادهام چه میگویند و هزاران دلیل میآوردم؛ حتی اقدام به خودکشی کردم؛ ولی خدا نخواست و مرا به زندگی برگرداند و بابت این از خدایم ممنونم که ماندم و ادامه دادم و دنبال راهی میگشتم که حال من و زندگیام خوب بشود و خدا را شکر کنگره را پیدا کردم.
سفر کردیم و مسافرم سفر خوبی نداشت، رها شدیم؛ ولی مسافرم بعد از مدت کوتاهی برگشت خورد و آنجا بود که باید آموزشها را کاربردی میکردم و ناامید نشدم و ادامه دادم؛ وقتیکه از همسفر ملیکا مسئول سایت درخواست خدمت کردم و ایشان هم قبول کردند، خیلی خیلی خوشحال بودم که منم یک خدمتی در کنگره دارم و یادم میآید ویس یکی از مرزبانها را تایپ میکردم و خیلی انرژی گرفتم و با خودم گفتم الهام تو هم باید باشی و ادامه بدی.
در سایت نظم داشتن را یاد گرفتم و به نظر من نظم در زندگی خیلی مهم است و اینکه همه کارها باید به موقع انجام بشود و مسئولیتپذیر باشم و این در زندگی شخصی خودم باعث شد که به خودم بگویم الهام زندگی پنجاه پنجاه نیست؛ بلکه صد به صفر است و اگر مسافرم حالش خوب نیست، تو باید آنقدر قوی باشی که با حال بد او، تو هم بد نشوی و من همینجا خیلی خیلی سپاسگزارم که در کنگره هستم. از همسفر نسرین راهنمای خودم و همسفر ملیکا ممنون و سپاسگزارم که آموزشهای خوبی از آنها گرفتم.
نویسنده و تایپ: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون دهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
44