جلسهی دهم از دوره بیست و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر یزدان و دبیری مسافر بهروز با دستور جلسه " وادی هفتم و تأثیر آن روی من " سهشنبه 20 شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر محترمشان تشکر میکنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و در کنار شما آموزش بگیرم. دستور جلسه ما شامل دو بخش است که بخش اول آن مربوط به وادی هفتم و تأثیر آن روی من می باشد. شاید بتوان گفت یکی از موضوعاتی که باعث شد ما درگیر اعتیاد شویم همین وادی هفتم بود؛ زیرا بسیاری از ما قدم در راههایی نهادیم که ما را به بیراهه سوق داد چه بسیار مصرفکنندگانی که بهواسطه انتخاب راه غلط اعتیاد جان خودشان را از دست دادند. داشتم به این موضوع فکر میکردم که پیدا کردن بعضی از راهها و انتخاب آن مسیر بر عهده ما نیست، بهعنوانمثال پیدا کردن راه درمان اعتیاد بهگونهای نبود که در توان ما باشد و قطعاً انسانی را میطلبید که برگزیده باشد یا از جایگاه بالایی برخوردار باشد.، درنهایت آقای مهندس بودند که موفق شدند راه درمان اعتیاد را کشف نمایند و در اختیار جهانیان قرار دهند. حال باید بدانیم که در کنگره 60 راه پیداشده است راهی که ما نمیتوانستیم آن را پیدا کنیم ولی قسمت دوم که برداشت از آن مسیر است کاملاً مربوط به من میشود. بایستی بدانیم برای طی کردن این مسیر و رسیدن به رهایی و تعادل چه چیزی باید برداشت نماییم. گاهی اوقات ما چیزی برداشت نمیکنیم ولی باید بدانیم برداشت نکردن ما خیلی بهتر از برداشت غلط از آن موضوع است، برای مثال من با ورود به کنگره با داروی OT آشنا میشوم ولی رفتهرفته استفاده نادرستی از این دارو میکنم، برای اینکه یک رهجوی سفر اولی دچار این برداشتهای غلط نشود بایستی حرف راهنمای خودش را گوش کند و کاملاً فرمانبردار او باشد. همه ما برای رسیدن به درمان در کنگره دورهم جمع شدهایم؛ یعنی یک مبدأ داریم به نام اعتیاد، یک مقصد داریم به نام درمان و یک هدفداریم به نام تعادل که باید به آن برسیم و برای رسیدن به تعادل نیازمند برداشت مناسب هستیم.
قسمت دوم دستور جلسه؛ تولد مسافر علی:
اگر بخواهم موضوع دستور جلسه را به تولد علی عزیز ربط بدهم باید بگویم که برداشت ایشان از کنگره برداشت درستی بود؛ زیرا در سفر اول خودش کاملاً فرمانبردار بود، سیدیهایش را بهموقع مینوشت و تمام چیزهایی که از او میخواستم بهدقت انجام میداد. علی عزیز همیشه یک جمله را به من گوشزد میکرد که من در کنگره به این باور و ایمان رسیدم که میشود به حال خوش رسید، همین باور و ایمان او به کنگره بود که باعث شد تا به رهایی و درمان برسد. همیشه رهجوی خدمتگزاری بود و درمجموع رهجوی شایستهای بود، البته هنوز موفق نشده است که همسفرش را به کنگره بیاورد، امیدوارم در ادامه بتواند با عملکرد خوبش ایشان را نیز جذب کنگره کند. امسال بنا به شرایط نتوانست در آزمون راهنمایی شرکت نماید. اما امیدوارم سال آینده بتواند در این آزمون شرکت کند و موفق باشد.
اعلام سفر:
آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک. مدتزمان سفر اول 10۱ و 10 روز به راهنمایی آقا محمد، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، ورزش در کنگره شنا. رهایی از بند مواد ۱ سال و 6 ماه.
آرزوی مسافر علی:
آرزو میکنم از مسیر کنگره فاصله نگیرم.
مرزبان کشیک: مسافر رمضان
تایپ: مسافر احمد، مسافر میثم
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیهشده در سایت مسافران کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
284