جلسه هشتم از دوره سی و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین؛ با استادی راهنما مسافر محمد، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر علی با دستور جلسه " از فرمانبرداری تا فرماندهی " یکشنبه 11 شهریور 1403 ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و کموکاستیهای خودم را برطرف کنم. در ابتدا به گروه مرزبانی بابت اتفاقات خوب عمرانی که در شعبه رخداده است تبریک عرض میکنم. به تمام عزیزانی هم که به مرزبانان کمک رساندند تا این کارها به بهترین شکل انجام شود هم خدا قوت عرض مینمایم. امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که چقدر آقای مهندس باهمت هستند. من همیشه به این موضوع افتخار میکنم که در کنگره حضور دارم و رهجوی آقای مهندس هستم. وقتی در سی دی نامه 6 شنیدم که آقای مهندس بهعنوان بهترین سخنران هم ازنظر مطالب ارائهشده و هم ازنظر فن بیان انتخاب شدند بسیار خوشحال شدم. بااینکه این مقاله در مورد بیماری ام اس بوده و ارتباط چندانی با مقوله اعتیاد ندارد اما باید بدانیم که آقای مهندس دنیای پزشکی و علم پزشکی را متحول کردهاند و صحبتهای ایشان برای کل جامعه پزشکی باارزش و دارای اهمیت است. داشتم با خودم فکر میکردم اگر قرار است از آقای مهندس فرمانبرداری نکنیم پس از چه کسی باید فرمانبرداری کنیم. چیزی که باعث شده است تا کنگره 60 به این مرحله از بالندگی برسد همان بحث فرمانبرداری کردن است. این دستور جلسه در دل تمام جایگاههای خدمتی هم وجود دارد؛ زیرا تمامی افراد حاضر در شعبه در هر جایگاهی که قرار داشته باشند یک راهنما دارند که بایستی از او حرفشنوی داشته باشند؛ یعنی بایستی یک شخص در وهله نخست رهجو باشد و بعدازآن فرمانبردار خوبی باشد تا بتواند در یک جایگاه، خدمت داشته باشد. همگی ما به این ایمان در کنگره رسیدهایم که راهی جز فرمانبرداری کردن نداریم. در دستور جلسه هفته قبل یاد گرفتیم که برای تبدیل دانایی به دانایی مؤثر باید قدرت اجرا کردن داشته باشیم. بایستی بهگونهای فرمانبرداری را اجرایی نماییم که در حال خوش امروزمان تأثیرگذار باشد. حال باید بدانیم فرمانبرداری کردن از کجا آغاز میشود. آقای مهندس میفرمایند برای رسیدن به فرمانبرداری بایستی اولازهمه فرماندهی شهر وجودی خودت را به دست بگیری. پس در سفر اول باید تلاش کنیم تا جسممان را به درمان برسانیم. در ادامه مسیر هم باکار روی روان و کسب آموزشهای جهانبینی پروسه درمان ما کامل میشود. وقتیکه توانستیم به درمان و تعادل برسیم راحتتر میتوانیم فرمانبردار باشیم. همه ما باید فرمانبردار راهنمای خودمان باشیم؛ زیرا هر آنچه در کنگره آموزش داده میشود بهواسطه راهنمایان به ما انتقال داده میشود. پس چیزی که میتواند من را به هدفم نزدیک کند همان فرمانبرداری کردن است. پس من رهجو باید بدانم که راهنمای من بهترین الگوی من است و باید قدر راهنمای خودم را بدانم و فرامین راهنما را بدون کم و کاستی به اجرا دربیاورم.
قسمت دوم دستور جلسه؛ تولد مسافر بهمن:
این تولد را در رأس به آقای مهندس تبریک میگویم. به خانواده محترم ایشان بهویژه همسفر و راهنمای همسفرشان تبریک میگویم. هرچند که در حال حاضر همسفر ایشان در کنگره حضور ندارند ولی بههرحال به ایشان تبریک میگویم. به مرزبانان شعبه و به خودش و همه شما این روز زیبا را تبریک میگویم. بهمن بسیار پرتلاش و دور از حاشیه است. همیشه سعی کرده است که عمل سالم را انجام دهد و از حواشی به دور باشد. انتظارم از او این است که بیشتر خدمتگزار باشد. هرچند در انجام کارهای عمرانی شعبه همیشه روی او حساب ویژهای بازکردهایم. البته باید بگویم که در لژیون همیشه کمکحال من بوده است. روابط اجتماعی و عمومی بهمن بسیار خوب است و همین امر باعث شد تا خدمتهای زیادی را در داخل لژیون به او بسپارم. امسال بهواسطه مشغلهای که داشت نتوانست در آزمون راهنمایی شرکت کند اما امیدوارم برای سال آینده برنامهریزی کند تا بتواند در این آزمون شرکت کند.
آرزوی مسافر بهمن:
آرزو میکنم تمام سفر اولی ها این جایگاه را تجربه نمایند.
سخنان مسافر بهمن:
سلام دوستان بهمن هستم یک مسافر. خدا را شکر میکنم که در کنگره ماندم و این جایگاه را هم تجربه کردم. از بنیان کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان خیلی تشکر میکنم که چنین بستری را فراهم کردهاند تا من به حال خوش و به درمان برسم و این حس آرامش را در کنار خانوادهام داشته باشم. از راهنمای عزیزم آقا محمد مجیدی خیلی تشکر میکنم که با آموزشهای ناب خودشان باعث شدند که از ایشان انرژی مثبت بگیریم. از تمامی خدمتگزاران شعبه و از مرزبانان قبلی و فعلی شعبه و تمامی خدمتگزاران کنگره که به نحوی دارند خدمت میکنند تا من به رهایی برسم و تولد یک سال رهاییام را برگزار کنم، کمال تشکر رادارم. از همسفرم صمیمانه تشکر میکنم که یازده ماه در کنار من بود تا من به رهایی برسم. درست است که ایشان الآن در کنگره حاضر نیستند اما همیشه کمک حال من بودند و آرامش امروز خانوادهام را مدیون زحمات ایشان هستم. از بچههای لژیون ۲۱ بسیار ممنونم. از تکتک آنها آموزش گرفتم.
اگر بخواهم کمی از گذشتهام تعریف کنم باید بگویم که دوران طولانی مصرف باعث شده بود تا دیگر باوری برای رهایی از اعتیاد نداشته باشم. حتی همسفرم همفکر میکرد من قرار است تا آخر عمر مصرفکننده باقی بمانم؛ اما خدا را شکر میکنم که کنگره سر راه من قرار گرفت تا من در این مکان مقدس به درمان قطعی اعتیاد برسم. چیزی که هرگز خود من حتی فکرش را هم نمیکردم. ولی با قرار گرفتن در مسیر کنگره و دریافت آموزشها و متد بینظیر جناب آقای مهندس به درمان رسیدم. حال دیگر برای من مواد مخدر به پایان نقطه رسیده است؛ زیرا من در حال حاضر در کنگره در حال فراگیری راه درست زندگی کردن هستم. از دختر و پسر عزیزم هم تشکر میکنم که حال خرابیهای دوران مصرف من را تحمل کردند و امیدوارم در ادامه بتوانم کمکاریهایم در قبال آنها را جبران نمایم. در آخر امیدوارم تمامی سفر اولیها به رهایی برسند و این جایگاه را تجربه کنند.
مرزبان کشیک: مسافر ابراهیم
تایپ: مسافر احمد
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیهشده در سایت مسافران کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
255