English Version
English

درمان یعنی فرد حتی اگر در لابراتوار شیشه‌کار کند، دیگر نیاز به مصرف نداشته باشد.(نمایندگی رز)

درمان یعنی فرد حتی اگر در لابراتوار شیشه‌کار کند، دیگر نیاز به مصرف نداشته باشد.(نمایندگی رز)

هفتمین جلسه از دوره دهم سری کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی رز، با استادی راهنما همسفر سولماز، نگهبانی مسافر نرگس و دبیری مسافر سایه، با دستور جلسه «تخریب شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با روش DST» روز سه‌شنبه ۱۹ تیرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان سولماز هستم همسفر.

خوشحالم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم. دستور جلسه امروز "تخریب شیشه و مخدرهای جدید' است. به این فکر می‌کردم که در کنگره به‌راحتی دررابطه‌با شیشه صحبت می‌کنیم و قضیه را بسیار سهل و راحت گرفته‌ایم و با اعتمادبه‌نفس بالا، دستور جلسه تخریب شیشه و مخدرهای جدید را می‌گذاریم؛ درصورتی‌که بیرون از کنگره مسئله به این راحتی قابل‌پذیرش نیست.

وقتی در خانواده‌ها اسم شیشه می‌آید، چهارستون آن خانواده می‌لرزد. چون شیشه به‌اندازه‌ای مخرب است که اسم مصرف‌کنندگان شیشه را مصرف‌کنندگان شاخ‌دار گذاشته‌اند. به این دلیل که مکانیسم اثر شیشه روی مغز است و سیستم‌های فکری و حسی فرد را نابود می‌کند. شیشه دوپامین مغز را ۱۱ برابر افزایش می‌دهد درحالی‌که تریاک ۴ برابر افرایش می‌دهد.

اگر فردی شیشه را با مخدر‌های دیگری مثل هروئین، متادون یا تریاک و شیره، هم‌زمان مصرف کند، اثر توهم‌زای شیشه را کمی سرکوب می‌کند. ولی در کسانی که مصرفشان فقط شیشه است، نوع تخریبش به این شکل است که بیشتر بی‌پروا و گستاخ هستند. یک شخصیت بای‌پلار و دوگانه برایشان به وجود می‌آید، اغلب بسیار برون‌گرا می‌شوند و قدرت تشخیص‌شان را در حد زیادی از دست می‌دهند. برای همین در خانواده‌ها، همسفرانی که در یک خانه با مسافرانشان زندگی می‌کنند، شرایطی پیش می‌‌آید که خیلی غیرقابل‌کنترل است.

ولی مهم این است که ما در کنگره راه درمانش را داریم و این جزو پروتکل‌هایی بود که آقای مهندس علاوه نمونه‌های انسانی که در کنگره درمان شده‌اند، بر روی موش‌ها نیز، به‌صورت کاملاً علمی و آکادمیک، این مورد را آزمایش کردند، آن‌ها را درگیر متا آمفتامین کرده و سپس از طریق شربت OT و پروتکل DST به درمان رساندند تا به‌صورت علمی، در جهان ثابت کنند؛ متا آمفتامین که از نظر جهانیان هیچ‌گونه درمانی ندارد، در کنگره ۶۰، افراد درگیر به‌سهولت درمان می‌شوند و از این قضیه عبور کرده‌ایم و این درمان، یک درمان حقیقی است، یعنی فرد حتی اگر در لابراتوار شیشه‌کار کند، دیگر نیاز به مصرف نداشته باشد.

در حال حاضر تا جایی که من می‌دانم، پروتکل ماتریکس را برای مصرف‌کنندگان شیشه به کار می‌برند. به این شکل که متا آمفتامین را جایگزین یک‌سری قرص کرده و سپس روی موضوعات آموزشی صحبت می‌کنند، انگار که برای یک فرد گرسنه که از گرسنگی در حال مرگ است، بخواهیم؛ مثلاً شعر حافظ، مولانا و یا شکسپیر بخوانیم. آن فرد اصلاً موضوع را نمی‌گیرد و در این فازها نیست، داستانش چیز دیگری است.

می‌دانیم که با مصرف شیشه، تولید سیستم پاداش فرد، یازده برابر بیشتر شده است، در پروتکل کنگره، با جایگزین‌کردن شربت OT، چهار درصد دوپامین را به فرد برمی‌گرداند و فرصت بازسازی و احیاء دیگر سیستم‌های حیاتی ازکارافتاده بدن فرد را امکان‌پذیر می‌کند، یعنی مابقی را خود جسم، با مصالحی که دریافت می‌کند، می‌سازد، حال که گرسنگی فرد مقداری برطرف شد، آموزش‌های جهان‌بینی را وارد میدان می‌کند. به‌گونه‌ای که فرد خودش قوی حرکت کرده و بخواهد که حالش خوب شود، رها و درمان شود. نمونه‌های علمی و عملی درمان شده را بسیار در کنگره داریم. اکثر مدا‌ل‌آورانی که در رشته‌ی راگبی برای کنگره مدال آورده‌اند، زمانی مصرف‌کننده شیشه بوده‌اند. در شعبه رز نیز خیلی‌ها هستند که بیشتر از ده، دوازده سال رهایی دارند، حالشان خوب است، به تعادل رسیده‌اند و در آرامش هستند.

حال می‌خواهم از تجربه خودم بگویم؛ زمانی همسرم مصرف‌کننده الکل بود و اگر مصرف نمی‌کرد، خمار می‌شد. در دوره مصرفش کارهایی دور از عقل انجام می‌داد، مثلاً تمام لوازم خانه را پرت می‌کرد، کل خانه را زیرورو می‌کرد، وقتی صبح با همان صحنه روبه‌رو می‌شد چیزی یادش نمی‌آمد و می‌گفت این کارها را من کرده‌ام؟ مثلاً یخچال و تلویزیون را پرت می‌کرد وسط خانه! برای خودش هم کارهایی که می‌کرد قابل‌باور نبود. یا با موجوداتی حرف می‌زد که در جهان فیزیکی قابل‌رؤیت نبودند.

من آن زمان‌ها درکی از کنگره و درمانش و نوع بیماری اعتیاد نداشتم. بعدها با آموزش‌های کنگره، متوجه شدم که این افراد تسخیر شیشه هستند و کنترل دست خودشان نیست. وقتی در کنگره وارد پروسه درمان می‌شوند، اختیاری که از مصرف‌کنندگان گرفته شده است، به آن‌ها برمی‌گردد، البته به شرطی که شخص بخواهد و همکاری کند. به حرف راهنما گوش دهد. همراه و هم‌سو با راهنما و با متدی که در کنگره است، حرکت کند تا به آن حال خوش برسد و اگر خود فرد همکاری نکند، هیچ معجزه‌ای اتفاق نخواهد افتاد.

موضوع دیگری که می‌خواستم به آن اشاره کنم، برادر من در خوابگاه دانشجویی، درگیر ترامادول شده بود. برایم سؤال بود که چگونه درگیر اعتیاد شده است؟ گفت من هیچ‌وقت درگیر تریاک و شیره نمی‌شدم‌؛ چون آن ماده‌ها را می‌شناختم و همیشه از آن‌ها ترس داشتم و هیچ‌وقت سمتش نمی‌رفتم و تفکرم این بود که پیرمردها از تریاک و شیره استفاده می‌کنند.
ما از مواد مخدری که می‌شناسیم ترس داریم و سمتش نمی‌رویم. وای به روزی که از ماده مخدری شناخت نداشته باشیم و به سمتش برویم. شیشه و مخدرهای دیگر به چه اسمی آمدند؟ گفته شد که این‌ها اعتیاد ندارند و ما ساده‌لوحانه باور کرده و واردش شدیم و نتوانستیم کنار بگذاریم.

خدا را شکر در کنگره هستیم و راه درمان برایمان باز شده است. این در به روی هر کسی باز نمی‌شود. در تمام کره زمین و کل جهان، فقط ما هستیم، انگشت‌شماریم. قدرش را بدانیم که این در به رویمان باز شده است. حال که آمده‌ایم، درمان شویم، رها شده و حال خوش را نصیب خودمان و خانواده‌هایمان کنیم و در ادامه بعد از ورود به سفر دوم، آزمون داده و در کمک راهنمایی قبول شویم تا به دیگران نیز در رهایی کمک کنیم

تایپ: همسفر نرگس - لژیون ششم - نمایندگی رز
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .