از محبت، خارها گل می‌شود

سخنان راهنما همسفر طاهره
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. وادی چهاردهم دارای سه خطابه است؛ اضداد، امواج و زنجیره‌‌های عشق. کسانی که حال خوشی ندارند، دوراه پیشرو دارند؛ یا به نیروهای راستین که خواستار حق و حقیقت هستند ملحق شوند و یا صبر کنند تا نیروهای مخرب و بازدارنده آنها را با گردباد عظیم به عمق ظلمات هدایت کند. وادی چهاردهم بسیار عظیم است، آن قدر که خود آقای مهندس وقتی می‌خواستند برای ما توضیح دهند، دوازده سی‌دی شد؛ حتی باور کنید اگر می‌خواستند بیشتر توضیح بدهند تا چندین سی‌دی ادامه پیدا می‌کرد. عشق سه نوع است؛ عشق مخلوق به مخلوق، عشق مخلوق به خالق و عشق خالق به مخلوق‌. در کنگره ما عشق مخلوق به مخلوق را کاملاً درک و حس کردیم و در قبال و درک آن به عشق مخلوق به خالق هم تا حدودی دست پیدا کردیم. ان‌شاءالله خداوند هم ما را دوست داشته باشد که تمامی تلاش انسان برای رسیدن به این مرحله است.

سلام دوستان فریبا هستم یک همسفر
امیدوارم به مرحله‌ای برسم که به تمام انسان‌های اطرافم حتی به حیوانات و گیاهان محبت کنم؛ زیرا اگر محبت باشد، گذشت هم پدیدار می‌شود. به نظر من عامل اصلی محبت، گذشت‌کردن است. عشق و دوست‌داشتن مانند آب دادن به کویر است. من در کنگره آموختم محبت بلاعوض؛ محبتی است که از اعماق وجود انسان بیرون می‌آید، همراه با صبر و ایمان است و این یعنی اگر کاری برای کسی انجام می‌دهم بلاعوض باشد و هیچ توقعی نداشته باشم.

آن‌قدر باید آموزش ببینم تا به همهٔ  انسان‌ها به یک اندازه محبت کنم و عشق بورزم. برای عشق به فرزندم تا پای جان بایستم و برای رهایی فرزندم تلاش کنم. من به‌عنوان یک همسفر در زندگی خودم باید بسیار آموزش ببینم که برای داشتن یک زندگی خوب، عشق و محبت را در زندگی خودم کاربردی کنم و باید تمرین کنم تا یاد بگیرم هر محبتی یا کاری انجام می‌دهم، بلاعوض باشد. هروقت توانستم کاری انجام بدهم و در ازای آن توقعی نداشته باشم، آنگاه متوجه می‌شوم که آموزش گرفتم و آن موقع است که می توانم احساس لذت ‌کنم.

در کنگره متوجه می‌شوم که همه خدمتگزاران بدون هیچ توقعی خدمت و محبت می‌کنند برای همین حال دلشان همیشه خوب است و من از دیدن روی خندان آنها انرژی می‌گیرم. من هم باید آموزش ببینم و تزکیه و پالایش بشوم تا حرف و عملم یکی بشود و بتوانم وادی چهاردهم را درک کنم. نزدیک چهار سال است که به کنگره می‌آیم؛ ولی هنوز فکر می‌کنم که اول راه هستم. از قدرت مطلق کمک و یاری می‌طلبم تا مرا یاری کند در راهی که همان کنگره ۶۰ است که راستی و درستی را به ما نشان می‌دهد. می‌خواهم در این راه قدم بگذارم و ثابت‌قدم باشم تا در این راه خدمت کنم و به فرمان عقل نزدیک بشوم و انسانی باشم که خداوند می‌خواهد، به امید آن روز زیبا.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
در مورد برداشت از وادی چهاردهم، ما سیزده وادی را یک‌به‌یک مطالعه کردیم و گذراندیم تا به این وادی رسیدیم وزمانی می‌توانیم کوچک‌ترین درک را از این وادی  داشته باشیم که سیزده وادی را خوب به عمل رسانده باشیم. مقدمات و پیش‌نیاز وادی چهاردهم، سیزده وادی قبل است. در این وادی از اضداد، امواج، زنجیرهای عشق صحبت می‌کنند و از اینکه اگر کسی محبت نداشته باشد همان ظروف تهی است.

عشق را چگونه به دست می‌آوریم؟ چطوری می‌توانیم یک عاشق واقعی بشویم؟ محبت واقعی را چگونه می‌توانیم کسب کنیم و به دیگران بدهیم؟ در اینجا، برای اینکه این وادی قابل‌اجرا شود به نفس بسیار بزرگ و بخشنده‌ای نیاز دارد وهمچنین به محبت بلاعوض و بی‌قیدوشرط مثل خورشید که به انسان‌های خوب و بد می‌تابد، مثل باران و ابر که بدون درنظرگرفتن خوبی و بدی انسان‌ها به همه می‌بارد، مثل اکسیژن که برای همه وجود دارد؛ جدا نمی‌کند که چه کسی انسان خوبی است و چه کسی انسان بد، عشق و محبت در هستی فوران می‌کند. زمانی ما می‌توانیم به درک آن برسیم که بتوانیم با شرایطی که قدرت مطلق برای ما در نظر گرفته خود را هم نوا و همساز با هستی کنیم.

تا زمانی که من رهجو، من انسان به‌عنوان یک عضو کوچک هستی حسابگرانه با همه موجودات هستی رفتار کنم و توقع داشته باشم، این محبت در من جریان پیدا نخواهد کرد. این وادی به‌قدری عمیق است که جناب مهندس که خود نویسنده این وادی هستند زمانی که می‌خواهد برای ما آن را بخوانند، بغض و اشک امانشان نمی‌دهد و نمی‌توانند بخوانند، چرا؟ زیرا معنی واقعی عشق را تمام سلول‌های بدنشان درک کرده‌اند و به دیگران ابراز می‌کنند، همان‌طور که تمام عمر خودشان را در نجات دیگران و افراد جامعه می‌گذارند و تمام‌وقت خود را برای خدمت به دیگران و نجات دیگران می‌گذرانند.

دلیل اینها چیزی جز عشق نیست و ایشان یک الگو هستند برای ما، چقدر می‌توانیم مثل ایشان رفتار کنیم؟ چقدر می‌توانیم مثل ایشان بخشنده باشیم؟ چقدر می‌توانیم مثل ایشان خدمت کنیم تا آن زمان ادعا کنیم که ما وادی چهاردهم را درک کرده‌ایم. ایشان می‌فرمایند: تمام هستی و تمام اتفاقات هستی عشق است، هیچ‌چیز جز عشق و محبت وجود ندارد، اگر آدم به این یک معنی دست پیدا بکند از هیچ‌چیز ناراحت نمی‌شود و بیشتر از همیشه عاشق خالق خود می‌شود.

چگونه می‌توانیم عاشق خالق خود شویم؟ تا عاشق مخلوقات نشویم، هیچ‌وقت نمی‌توانیم عاشق خالق خود شویم واین قدرت را خداوند در وجود ما انسان‌ها قرار داده است که مثل خودش عاشق شویم و این بستگی به من دارد که چقدر آموزش ببینم، چقدر تلاش کنم و چقدر خدمت کنم تا بتوانم یک عاشق واقعی بشوم. باید بدانیم که محبت و عشق آغاز و پایان مشخصی ندارد و ما همه در پی یکدیگر روان شده‌ایم تا بدانیم آنچه نمی‌دانیم و گاهی هم ما در پی یکدیگر روان هستیم تا عشق گم‌کرده خود را دوباره بیابیم؛ امید‌وارم که این اتفاق به‌زودی‌زود برای همه ما بیفتد.

سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر
در پیام وادی چهاردهم آمده است: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. اگر چیزی غیر از عشق و محبت وجود داشته باشد گویی ظرف خالی است و در من هم اگر محبت و عشق به دیگران وجود نداشته باشد؛ مانند ظرف خالی و تهی هستم. تمام ساختار هستی بر پایهٔ عشق و محبت بنا شده است؛ زیرا خالق هستی عاشق مخلوقاتش است و به آنها محبت دارد، خداوند روح خود را در انسان دمیده است؛ پس محبت و عشق هم در وجود انسان به ودیعه گذاشته است.

هنگامی که استعداد و توانایی با عشق بارور بشود، باعث می‌شود کینه، نفرت و خودخواهی از وجود او برود؛ زیرا نفرت مانع رشد و حرکت انسان می‌شود. محبت انسان‌ها را به هم جذب می‌کند و تشکیل یک خط می‌دهد و مانع نفوذ عملکرد نیروهای منفی و تخریبی که جلوی پیشرفت انسان‌ها را می‌گیرد خواهد شد. این وادی به من می‌آموزد که عشق و محبت در همهٔ کائنات وجود دارد و اگر من نتوانم محبت کنم و عشق درونم را نشان بدهم مخصوصاً به خانواده، دچار مشکلاتی می‌شوم که اکنون درگیر آن هستم؛ چون بنیان خانواده هم بر مبنای محبت است و از محبت، خارها گل می‌شود.

تا قبل از ورود به کنگره معنای محبت به‌جا و واقعی را نمی‌دانستم و بلد نبودم چگونه محبت خودم را نشان دهم و این موضوع باعث شد که فرزندم به‌طرف دوستان ناباب و اعتیاد کشیده شود و مشکلات عدیده‌ای را برای خود و خانواده به وجود آورد. ما برای رسیدن به تعادل و آرامش نیاز به محبت، عشق و دوست‌داشتن داریم و هر کدام از ما بدون آنها ظروف تهی و خالی هستیم. در آخر این عشق و محبت بی‌دریغ و بی‌منت آقای مهندس و خانوادهٔ ایشان به کنگره و اعضاء آن است که باعث دوام کنگره و جذب این‌همه مسافر و همسفرانی همچون من به این مکان مقدس شده است.

تایپ : همسفران لژیون دوم
رابط خبری: همسفر زینت رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هشتم)
نمایندگی همسفران شمس