English Version
This Site Is Available In English

ازدواج یعنی پیوند دو انسان متفاوت با یکدیگر

ازدواج یعنی پیوند دو انسان متفاوت با یکدیگر

ِجلسه دوم از دوره دوم کارگاه‌های خصوصی و آموزشی همسفران کنگره ۶۰ ویژه نمايندگی پرند به استادی همسفر خدیجه و نگهبانی همسفر انسیه و دبیری همسفر جمیله با دستورجلسه "ازدواج" روز سه‌شنبه به تاریخ ۳ بهمن ماه ۱۴۰۲ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای بزرگ خودم را شاکر و سپاسگزارم که امروز در جمع شما دوستان عزیز هستم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم، همچنین از راهنمای خودم خانم مرضیه سپاسگزارم که به بنده اعتماد کرد تا در این جایگاه بشینم و آموزش بگیرم و از خانم زهرا ایجنت نمایندگی پرند و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که برای ما زحمات زیادی می‌کشند، همچنین از نگهبان و دبیر جلسه تشکر می‌کنم. دستورجلسه‌ درباره‌ ازدواج است ازدواج یعنی پیوند، پیوند دو انسان متفاوت با یکدیگر است. اساس کار کنگره ۶۰، حفظ و تحکیم بنیان خانواده است.
آقای مهندس همیشه تشویق می‌کنند کسانی که ازدواج نکردند تشکیل خانواده بدهند چرا که تکامل انسان در گرو ازدواج و تشکیل خانواده است. کسانی که این نیاز را احساس می‌کنند این کار را انجام می‌دهند؛ ولی کسانی که هنوز ازدواج نکرده‌اند قطعا هنوز به آن نیاز نرسیده‌اند و حس نکرده‌اند، چرا که خداوند مسئله ازدواج را در تکامل قرار داده است و برای این‌که حفظ و بقا داشته باشد تشکیل خانواده می‌دهد.
انتخاب همسر و شریک زندگی همانند یک هندوانه است که درب بسته است بخشی از آن تقدیر است و بخش دیگرش تفکر است. ما قبل از این‌که انتخاب کنیم به عقیده‌ خودمان انتخاب خوبی داریم؛ ولی بعد که وارد زندگی مشترک می‌شویم به دلیل شرایط مختلف و سبک زندگی قبلی این انتخاب تغییر می‌کند و اگر بخواهیم یک همسر و یک مادر خوبی باشیم باید به خوبی وظایف خودمان را بدانیم چه است و نقش خودمان را در زندگی پیدا کنیم تا بتوانیم به خوبی آن را ایفا کنیم؛ اگر ما حس مشترک به طرف مقابل نداشته باشیم قطعا نمی‌توانیم یک زندگی خوب و بهتری داشته باشیم و وقتی به من تخریب وارد می‌شود قطعا، کلا بنیان خانواده‌ دچار مشکلات می‌شود؛ وقتی من از شریک زندگی خود انرژی دریافت نمی‌کنم باید این انرژی را در خودم پیدا کنم و بگردم و ببینم این مشکل از کجا است و این هنر بزرگ زندگی است که بتوانم انرژی بدهم و تخریب نشوم.
گاهی اوقات ما محبت‌های زیادی می‌کنیم به انسان‌ها یا شریک زندگی‌مان و بعضی اوقات هم این محبت خیلی کم است که محبت کم باعث می‌شود اطرافیانمان بیمار و یا افسرده بشوند. ما در خانواده مشکلات زیادی داریم؛ ولی مشکلاتمان را فقط در خانواده می‌توانیم حل کنیم و باید برای حل مشکلات خانواده در آرامش باشد چون اکثرا ما انرژی را از خانواده می‌گیریم؛ اگر بخواهیم انرژی را از خانواده دریافت نکنیم قطعا در آن خانواده صلح برقرار نیست و اگر بخواهیم صلح برقرار بشود باید برای پیشرفت یکدیگر تلاش کنیم.

در جامعه امروزی ازدواج‌ها و عشق‌ها اکثرا افلاطونی است و انتظارشان از ازدواج یک ازدواج رمانتیکی است که این انتظار باعث می‌شود که آرامش در ابتدای زندگی بهم بریزد. ما نباید در زندگی خیلی سخت‌گیری کنیم خصوصا ابتدای زندگی چون الان مشکلات خیلی زیاد شده است؛ وقتی انتظارات کم بشود زندگی خوب و لذت بخش می‌شود.
در گذشته نیاکان ما زندگی خیلی ساده‌ای داشتند آن‌ها احساسات خودشان را کنترل می‌کردند و با احترام و ادب عشق می‌آفریدند؛ اگر ما بتوانیم احساسات خودمان را کنترل کنیم می‌توانیم زندگی خوبی داشته باشیم ومحبت برقرار می‌شود و اگر نتوانیم کنترل کنیم قطعا فاصله بین ما بیشتر می‌شود و نمی‌توانیم از زندگی خودمان و از لحظاتی که در کنار هم هستیم لذت ببریم.
برای این‌که خانواده و روابط مستحکم باشد ما باید نقاط مثبت یکدیگر را ببینیم تا محبت بین ما بیشتر بشود و اگر بخواهیم روی نقاط منفی یکدیگر تمرکز کنیم قطعا تخریب ایجاد می‌شود و نمی‌توانیم حتی با خودمان ارتباط برقرار کنیم و برای بهتر شدن باید یکدیگر را تشویق کنیم.
قبل از کنگره مشکلی که برای من پیش می‌آمد می‌گفتم این به خاطر انتخاب اشتباه من است به جای این‌که ببینیم ریشه مشکل از کجا است؛ ولی بعد از ورود من به کنگره با آموزش‌هایی که گرفتم دیدم نسبت به ازدواج بهتر شده است و دیدم نسبت به شریک زندگی و فرزندم بهتر شده است.
کنگره به من این آموزش را داده است تا بتوانم چگونه ارتباط برقرار کنم، چگونه بتوانم مادر و همسر خوبی برای خانواده‌ خود باشم، چگونه بتوانم خودم را بشناسم و خواسته‌های خودم را سرکوب نکنم.
من قبل از کنگره همیشه خواسته‌های خودم را سرکوب می‌کردم و فقط دنبال خواسته‌های شریک زندگی خودم بودم؛ ولی بعد از ورود من به کنگره و رهایی مسافرم و اعتقادی که به کنگره پیدا کردم توانستم برای بهتر شدن زندگی خودم تلاش کنم. قطعا همیشه مشکلات زندگی برای من خدیجه است چون مشکلات آمده‌اند تا من را ارتقاء دهند.
من قبل از ازدواج خیلی کم توقع بودم و از زندگی خودم راضی بودم‌؛ وقتی ازدواج کردم، همسرم از من خواسته‌هایی داشت که من نمی‌توانستم آن‌ها را برآورده کنم؛ ولی الان یاد گرفتم که با تلاش می‌توانم بهترین خودم و شریک زندگی خودم باشم. خدا را شکر که الان این‌جا هستم و می‌توانم آموزش بگیرم تا بتوانم زندگی خوبی داشته باشم و بتوانم احترام بین خودم و همسرم را همیشه حفظ کنم. ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

لژیون‌ خدمتگزار: لژیون اول به راهنمایی همسفر مرضیه
عکاس: مرزبان خبری
تایپ: همسفر شيوا رهجوی راهنما همسفر مرضیه  (لژیون‌ اول)
ارسال: همسفر جمیله رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون‌ دوم)
همسفران نمایندگی پرند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .