English Version
This Site Is Available In English

در نا اميدي بسي اميد است

در نا اميدي بسي اميد است

سپاس خدایی را که مرا در این برهه از زمان آفرید.
در این زمانه پر آشوب و درمیان دلهای پر از یاس و ناامیدی.

حکمت و رحمتش را درست در زمانی که من در اوج تاریکی، با وجود افسردگی ناشی از ناآگاهی و خمر بیرونی خود دست و پا می‌زدم و تنها تفکرم برای این شرایط فرار و خودکشی بود ابتدا به قلبم و سپس به زندگی‌ام تابانید.

در میان تاریکی های بسیار، کورسوی امیدی مرا فرا خواند و نزدیک تر که شدم پیوند محبت و صفا و صمیمیت را در میان افرادی دیدم که به گذشته سیاه من شباهت بسیار داشتند.

اینک پس از گذشت چهار ماه همان آدم قبلی هستم ولی سرشار از امید، همراه با عشق و محبتی که بدون هیچ چون و چرایی به تمام مخلوقات خدا در من زنده شده است.

معتاد به الکلی که با کوچکترین اتفاق از کوره در می‌رفت، حال مشاور و تکیه گاه خانواده است.

به یاد دارم شبی که از خمر زیاد با حالت دیوانگی وارد منزل شدم و در ایوان افتادم و بیهوش شدم، با طلوع آفتاب بیدار شدم و با دیدن آن همه زیبایی اشک در چشم هایم جاری شد. مدت‌ها بود طلوع خورشید را ندیده بودم و زندگی من پر شده بود از غروب های غم انگیز، همان لحظه بود که از خدا خواستم که یا تمامش کن یا تمامم کن.

بازهم سپاس خدایی را که در این برهه از زمان مرا آفرید که کنگره‌ای وجود دارد و روش درمانی که تاریکی‌ها را تبدیل به روشنایی و ناامیدی‌ها را تبدیل به امید می‌کند.

و ....
با سپاس فراوان از جناب مهندس حسین دژاکام
و با تشکر از راهنمای عزیزم مسافر علیرضا
و تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰

تايپ: مسافر مجتبي لژيون پنچم 
تنظيم و ارسال: مسافر محمد رضا لژيون دوم 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .