عبور از ترس با بخشش

جلسه هفتم از دوره پنجم لژیون سردار روز سه شنبه ۱۴  آذر ۱۴۰۲ با  دستور جلسه " گلریزان" با استادی مرزبان مسافر داود ، نگهبانی راهنما مسافر علیرضا و دبیری راهنما مسافر حمید رضا، ساعت 15:45 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد :

من هر وقت که اسم لژیون سردار یا اسم گلریزان می‌آید به یاد روز اول که وارد کنگره ۶۰ شدم می‌افتم، من سال ۹۸ وارد کنگره شدم و به نظرم دو ماه بعد گلریزان بود و شرایط مالی من بسیار بد بود و زمانی که می‌خواستم در گلریزان شرکت کنم ۵۰ هزار تومان هم نداشتم پیش مادرم رفتم و به او گفتم به من پول قرض بدهد و چون در آن زمان اعتماد خانواده بر روی من تا اندازه زیادی از بین رفته بود؛ از من پرسیدند این پول را برای چه می‌خواهی؟ من شرایط گلریزان را برای او شرح دادم زیرا برای من سخت بود؛ در این روز که همه مبالغ زیادی را در حد وسع خود پرداخت می‌کردند من پولی برای این کار نداشته باشم. مادرم این پول را به من پرداخت کردند که من تا به کنگره برسم نیمی از این پول را خرج کرده بودم و نیمی دیگر صرف گلریزان شد این اتفاق برای من خاطره شد و من این لحظه را هرگز فراموش نمی‌کنم. در آن سال من ۱۰۰ هزار تومان در گلریزان شرکت کردم در سال بعد وضع مالی من قدری بهتر شد و ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در کارت خود موجودی داشتم ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان آن را مشارکت کردم، سال بعد توانستم عضو لژیون سردار شوم و توان حداکثری خود را به کنگره پرداخت کنم. امسال داستان برای من کمی متفاوت بود زیرا به‌واسطه خدمت مرزبانی که به من در کنگره اعطا شد و نیاز بسیار زیادی که برای آموزش دیدن در این راستا داشتم، اتفاقات بسیار زیادی در این روزها برای من افتاد که رنگ و لعاب جدیدی به زندگی من بخشید؛ تا اینکه به گلریزان امسال رسیدیم، من دوست دارم اگر کاری انجام می‌دهم توأم با علم و آگاهی باشد، دوست ندارم هنگامی‌که دنوری خود را اعلام می‌کنم بخشی از وجودم در شک و تردید باشد که تو تازه در حال تشکیل خانواده هستی و این پول می‌تواند در زندگی تو تأثیر به سزایی داشته باشد، به خود گفتم تا زمانی که به علم و آگاهی کامل نرسم دنور نخواهم شد. با تمام وجود سعی کردم این آگاهی در من ایجاد گردد که این پول را از کجا به دست آورده‌ایم و قرار است این پول در کجا خرج گردد، چگونه این پول را باید پرداخت کنم، نیتم در آن لحظه باید چگونه باشد؟ در وجود همگی ما ترس‌هایی نهادینه‌شده است و ما باید از این ترس‌ها عبور کنیم.

در وجود هر فرد مصرف‌کننده برخی صفات نادرست به وجود خواهد آمد و این صفات باگذشت زمان و ادامه مصرف بیشتر خواهد شد به‌عنوان‌مثال: برای مصرف مواد مخدر باید دروغ بگویی، باید دزدی کنی تا پول خرید مواد مخدر را دربیاوری یا باید سر یک نفر را کلاه بگذارید و این امر اتفاق خواهد افتاد برای اکثر مصرف‌کنندگان مواد مخدر به‌صورت کم یا زیاد صورت خواهد پذیرفت. به عقیده من وقتی وارد کنگره می‌شویم به‌مرورزمان این ضد ارزش‌ها کنار خواهد رفت و از شدت آن کاسته خواهد شد و جای خود را به ارزش خواهد داد، دروغ‌گویی جای خود را به صداقت خواهد داد و سعی خواهی کرد که به‌درستی پول و درآمد داشته باشید. یکی از این مراتب بسیار ارزشمند در زندگی ما به عقیده بنده بخشش می‌باشد و این پله و مرتبه برای هرکسی اتفاق نخواهد افتاد و اگر مراتب تزکیه و پالایش را از بدی‌ها در کنگره ۱۰ پله در نظر بگیریم بخشش می‌تواند در پله ۸ قرار گیرد؛ زیرا هرکسی توان این را ندارد که از مال و دارایی خود بگذرد و تا از پله ۸ عبور نکنید این درس مهم را با موفقیت پاس نکرده‌اید. هرگاه این پله را با علم و آگاهی پشت سر بگذارید آنگاه ماهیت این امر برای شما کاملاً تغییر خواهد کرد. من همیشه به دعای کنگره با تمام دقت گوش می‌دهم که خداوندا ما را از بزرگ‌ترین دشمن خودمان که جهل و نادانی خودمان هست ؛ نجات بده.این دعا به این معنی است که جهل و نادانی چنان ضربه‌ای به انسان می‌تواند وارد کند که هیچ شخص دیگری قادر نیست چنین آسیبی را به انسان وارد کند؛ و این امر در بخشش نیز صادق خواهد بود باید با تمام علم و آگاهی خود و دانسته در لژیون سردار، دنوری یا گلریزان شرکت کنید.

وقتی آگاهی در تو شکل گرفت آنگاه بخششی که انجام می‌دهید لذت‌بخش خواهد بود و این گذر کردن از پله هشتم خواهد بود. به عقیده بنده انسان یا نباید کاری را انجام دهد یا اگر قرار شد انجام دهد آن را قشنگ و به بهترین شکل انجام دهد، جوری که خودش از خودش رضایت داشته باشد و من روز گلریزان کل مبلغ دنوری خود را یکجا کشیدم و این امر برای من بسیار لذت‌بخش بود چراکه با آگاهی کامل و بدون نیاز به تعهد این کار صورت پذیرفت.

تایپ : مسافر مصطفی
تنظیم :مسافر رامین
نمایندگی کاسپین