چهارمین جلسه از دوره پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰، نمایندگی خیام نیشابوری در روزهای یکشنبه، با نگهبانی مسافر حمید، و استادی راهنما مسافر رضا و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه" وادی نهم و تاثیر آن روی من" در تاریخ 30 مهر ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد :
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر . خداوند را شاکر وسپاس گذارم یکبار دیگر اجازه داد،توفیق داد، رزق و روزی من قرار داد که این جایگاه را تجربه کنم. در خدمت شما عزیزان باشم و از شما آموزش بگیرم. انشاله که بتوانم در زندگیم کاربردی کنم. استاد جلسه امروز قرار بود حسن آقای صفائیان باشد، دیروز هم حسین آقای صفائیان استاد جلسه معدن بودند. حالا مادرشان در بستر بیماری است ؛که آرزوی سلامتی برای ایشان داریم. ما در هستی بالاتر از مادر تا الان نداشتیم ، الان هم نداریم ، بعداً هم نخواهیم داشت . مادر بالاترین عشقی هست که توی هستی هست. واز همینجا دعا می کنیم برای مادر حسن اقا و حسین آقا که در بستر بیماری هستند؛ انشاله سلامتی شان را به زودی به دست بیاورند. برای مادرانی هم که نیستند و سفر دیگری را آغاز کردند برای آنها هم آرزو می کنیم که روحشان قرین آرامش باشد. داشتم گزارش دبیر را گوش میکردم ، در مورد DST . ببینید عزیزان DST یعنی روش تدریجی ، روش تدریجی خالی کاری انجام نمیدهد. روش تدریجی آن روز در پارک هم گفتم. روش تدریجی یعنی روش ترکیبی، و یا بهتر است بگویم تدریجی ترکیبی. ترکیب با چی ؟ ترکیب با یک شربت با یک دارو ی مناسب. ترکیب با خواب مناسب، با تغذیه مناسب ، با یک جهان بینی درست. وقتی شما قرار است که درمان شوی با روش DST باید حتماً ورزش هم انجام دهی. باید حتما ساعت ده و نیم، حالا که میگویم ده و نیم چون بعضی از دوستان سفر اولی عزیز ساعت ده شربت میخورند ، میگویم ده و نیم وگرنه خیلی زودتر از این حرفها باید خواب باشی. یعنی روش DST را شما انجام بدهی و خوابت تا ساعت ۲ شب در اینستاگرام و فضای مجازی بچرخی ویا فوتبال نگاه کنی هیچ اتفاق خاصی نمی افتد. روش تدریجی از این طرف که تدریجی و پلکانی داری پله هایش را می آیی پایین از یک طرف باید دانایی ات را ببری بالا . یعنی ترکیب شود با دانایی . روش تدریجی خودش به تنهایی کاری انجام نمی دهد . روش تدریجی این است که کاملش بکنی. ترکیبی یعنی مرکب و مرکب یعنی ترکیبش بکنی . ترکیب با چی؟ با درمان سیگار. یعنی شما اگر سیگارت را درمان کنی، حالا سیگار که می گوییم یعنی نیکوتین، پیپ ، قلیان و همه ی اینها . روش DST کامل نیست ، درمانت کامل نیست، درمانت قطعی نیست. پرونده ی اعتیادت بسته نشده. بنابراین وقتی کامل می شود که ترکیب شود با سفر سیگار، با سفر نیکوتین. یعنی اگر هنوز داری سیگار میکشی، قلیان می کشی، نمی دانم تا ساعت ۲ شب بیداری و داری فوتبال نگاه میکنی هیچ اتفاق خاصی نمی افتد. این روش تدریجی را قبلا خودمان هم میخواستیم انجام بدهیم. من خودم شربت درست می کردم ، شربت تریاک. خب آقا روش تدریجی باید ترکیب شود با جمع. شما حتماً باید در گروه باشی. وگرنه روش DST و تدریجی چه کاری میخواهد برایت انجام دهد؟ اگر قرار بود این کاری برای ما انجام دهد می رفتیم جدول می گذاشتیم جلومان می گفتند: برو در خانه شربت هم بگیر و این گونه بیا پایین و درمان شو. چرا می گویند بیا در جمع؟ چرا این همه هزینه؟ آقای مهندس گفت: که یک میلیارد تومان پول صندلی از عید تا الان شده. پول چایی نمیدانم اینقدر، پول چی اینقدر شده، چرا اینقدر هزینه؟ چرا باید از کارت بزنی، از وقتت بزنی، از پول در آوردنت بزنی. بخاطر اینکه درمان اعتیاد با روش تدریجی در جمع اتفاق می افتد . حتماً باید ترکیب شود با جمع .الان امروز هم همین است . نقطه تحمل تدریجی است. تدریجی تا کجا ؟ ما تدریجی ، یواش ، یواش از روز اول شروع کردیم به سیگار کشیدن روز اول که سیگار کشیدم دقیقا سال چهارم دبیرستان بودم نصف یک سیگار را نتوانستم بکشم. خب چه اتفاقی افتاد؟ یواش، یواش تدریجی با زمان و تکرار ترکیب شد رسید به روزی پنج بسته سیگار. چرا واقعا من پنج بسته سیگار میکشیدم؟ باز یواش، یواش تدریجی و پلکانی آمدم و درمانش کردم؛ گذاشتم کنار. پرونده اعتیاد، پرونده نیکوتین یکبار برای همیشه بسته شد. و این به نظرم یک کار خیلی خیلی سخت است، که در کنگره حالا بیشتر راهنماها داریم این است که طرف را متقاعد کنی که آقا شما به مواد مخدر دیگر نیازی نداری. روش DST که درمان اعتیادت انجام شد. آقا شما دیگر به سیگار ، به قلیان، به ناس دیگر احتیاجی نداری. آقا احتیاج نداری تا دو شب بیدار باشی. باید بروی ورزش کنی، باید شش و نیم صبح بیای پارک. باید ترکیب شود با اینها وگرنه اتفاق خاصی نمی افتد. سخت ترین کار این است که طرف را متقاعد کنی. طرف بود آن سیاه پوست که هریت تابمن میخواست خودش برده بود و فرار کرد .از بردگی وبه این نتیجه رسید که من نیازی ندارم برده باشم و از برده داری فرار کرد. آمد به بقیه کمک کند که فرار کنند. آخر سر زندگینامه اش را درست کردند. فیلمنامه اش راهم درست کردند. سریالش را هم درست کردند. آخر سر از او سوال کردند چه کاری از همه سخت تر بود؟ گفت: سخت ترین بخش کار این بود که طرف را متقاعد کنم که نیاز نداری تو برده باشی. تو آزاد آفریده شده ای. الان هم همین است. سخت ترین کار این است که طرف را متقاعد کنی که آقا شما دیگر به هیچ مدل قرص و دارویی احتیاج نداری. روش DST وقتی ترکیب شود با اینهایی که گفتم شما به هیچی نیاز نداری . چرا الان دنبال مولتی ویتامین هستی؟ ولی یک بخش کار که سخت تر از این هست می دانی چیست؟ این که به طرف بگویید شما نباید برده باشی، شما آزاد آفریده شده ای و طرف از برده داری طرفداری کند! دیگر متقاعد کردن این خیلی سخت است. مسافر می گوید من که سیگار نمیکشم ، تریاک نمیکشم آقا دو پیک شراب که میتوانم بخورم؟ نه آقا نمیتوانی بخوری. چجوری این دقیقاً چیست؟ از آن برده داری از آن که نیاز ندارد، دارد دفاع می کند و متقاعد کردن این به مراتب سخت تر است. نیازی نداری، چرا ؟ شما یک پیک مشروب را بزنی مدت رهایی را صفر می نماید. نقطه سر خط. دیگر آن درس را تجدید شدی، دیگر مشروط شدی این ترم. باید بروی از اول بخوانید.

با روش تدریجی جهان بینی من بالا می رود . اگر من هنوز دارم دروغ می گویم ، اگر هنوز دارم غیبت می کنم ، اگر هنوز دارم همسفرم را گول می زنم، روش DST می خواهد چه کاری برای من انجام دهد؟ بنابراین به این نکته هم توجه داشته باشید (هفته گلریزان نزدیک است) این یکی از پارامترها است. باید طرف به آن آگاهی برسد که بتوانیم متقاعدش کنیم که آقا ببخش. بخشش هم بخشی از این کار است، بخشی از این درمان است. باید طرف به آن آگاهی برسد ، متقاعد شود که آقا دیگران این صندلی را برای من درست کردند؛ من در قبال این صندلی مسئول هستم. من هم باید کمک کنم. دیگران کاشتند و ما خوردیم. حالا به قول معروف ما بکاریم بقیه بخورند. بقیه کی هستند؟ در این جامعه مگه بقیه کی هستند؟ بستگان من و شمایند. حال امیدوارم انشالله به زودی این سالن خانم ها ی مسافر راه اندازی شود . چون یک نگاه اجمالی واقعا دور و برمان بیاندازیم میبینیم که خانم های مسافر آنقدر زیاد هستند. خانم های جوان که می بینی یک کیسه زباله روی دوشش است. واقعا حالا ما به عنوان یک همشهری حساب کنیم، به عنوان یک انسان نگاه کنیم، واقعا ما باید درست کنیم. چه کسی باید اینجا را درست کند؟ هفته گلریزان نزدیک است. انشالله امیدوارم که بتوانیم در گلریزان با تمام توانمان باز هم این بر میگردد به نقطه تحمل ما. یکی هست که توانش مثل پهلوان مرتضی، مثل پهلوان جواد عزیز واقعاً توانشان خیلی زیاد است، میلیاردها کمک میکنند به کنگره و نقطه تحملشان بالا و حالشان خوب است. یکی هست نه ، صد هزار تومان می دهد حالش بد است . این هنوز به آن نقطه تحمل نرسیده. هنوز به آن نقطه تفکر نرسیده. هر چیزی در این طبیعت و در این هستی یک نقطه تحمل دارد . حالا از نظر جامدات اینها برایشان تعریف شده در ضمیرشان نهادینه شده. آب در دمای صد درجه به جوش می آید، اگر این را هر جای دنیا ببری در دمای صد درجه به جوش می آید. اگر ببری قطب جنوب هم باید صد درجه بهش گرما بدهی. اگر قطب شمال هم ببری، خط استوا هم ببری باید صد درجه به آن حرارت بدهی تا برسد به آن نقطه جوش. یا از آنطرف باید حتماً به صفر درجه برسد که یخ بزند. پس نقطه انجماد آب صفر درجه و این تعریف شده. آهن در دمای ۱۵۳۸ درجه ذوب می شود این تعریف شده، نهادینه شده . یعنی آهن را هر جای دنیا ببری باید همین قدر بهش حرارت بدهی تا ذوب شود. ولی برای انسانها فرق میکند. اینجوری است که همه انسانها نقطه تحملشان (نقطه تحمل یعنی ظرفیت) این گونه نیست که ظرفیت تمام انسانها و گنجایش تمام انسانها یکی باشد ، نه . ظرفیت یا نقطه تحمل انسانها اکتسابی است . اکتسابی با چی؟ با آموزش ، با جهان بینی با یاد گرفتن یا یواش یواش هم در جهت مثبت هم در جهت منفی . چه جوری شد؟ من با چند نفر از دوستان، دوستان هم مصرفم در اوایل کار یک گرم یا نیم گرم تریاک را میگرفتیم ، میرفتیم سه چهار نفری میکشیدیم اونقدر نئشه میشدیم که در حد اوردوز بودیم. رسیدیم به روزی ۱۲٫۵گرم یا ۲۵ گرم تریاک که من با وافور میزدم؛ هیچ اتفاقی نمی افتاد. این یواش یواش اتفاق افتاده. در ورزش حساب کنی یک نفر در حالت معمولی ۵۰ قدم شاید بتواند بدود . ولی در صورت تکرار و در صورت تمرین به اضافه ی پارامتر زمان کار به جایی میرسد که می رود در دو میدانی شرکت میکند. بنابراین نقطه تحمل انسانها اکتسابی است . و همه مثل همدیگر نیستند. نقطه مقابل نقطه تحمل میشود نقطه آشوب. نقطه آشوب در تمام انسانها متفاوت است. یک نفر با یک بوق ، با یک فحش ، با یک ناسزا دقیقاً میرسد به نقطه آشوب وچه ها که میکند . تمام این درگیریها از یک حرف واز یک مشاجره ی کوچک شروع شده ؛ وبه کجا که نرسیده . تمام قتل ها ، درگیریها، بزن وبخور ها ، اختلاف خانوادگی از یک نقطه کوچک شروع و تکرار شد تا رسید به نقطه آشوب. و از دستور جلسه امروز همین قدر بفهمیم که باید بشناسیم نقطه آشوب ، یعنی نقطه ضعف من ، نقطه ضعف تو . باید بشناسیم نقطه ضعف خودم و دور و بری هایم را بدانم. آقا نقطه ضعف فرزند من کجاست؟ یعنی نقطه آشوب فرزند من کجاست؟ تا کجا میتوانم با او مثلاً شوخی کنم. از کجا بفهمم که همسایه من نقطه آشوبش یا نقطه ضعفش کجاست؟ نقطه آشوب دقیقاً وقتی دیدی طرف دارد عصبانی میشود همانجا باید استپ کنی. دقیقاً داری طرف را به نقطه آشوب می رسانی. بنابراین باید بشناسیم نقطه آشوب را. نقطه ضعف خودم و اطرافیانم را. بعضی ها هستند که اصلأ گنجایش خیلی چیزها را ندارند. بعضی ها هستند تحمل جایگاه مرزبانی را ندارند، بعضی ها هستند به عنوان یک سفر اولی واقعأ تحمل یا گنجایش یا ظرفیت این صندلی که هستی بهشون داده را ندارند. بعضی ها هستند گنجایش وظرفیت رهایی را ندارند. باید این دانایی یواش یواش برود بالا برود به نقطه ای که بشود طرف مواد ش را بگذارد کنار. دیدم بعضی ها هستند می آیند تو یک گرم سی روز می روند دوباره با حالی خراب تر ، وبعضی ها هستن که اصلاً تمام شده؛ سفرش ورهایی اش را گرفته؛ با بند قطع شده، ولی دوباره باز جلو مرزبانی آمده و دارد اصرار میکند که کمیته انضباطی بشه .چرا ؟ چون به آن دانایی به آن ظرفیت رهایی نرسیده. انشالله امیدوارم که همهی ما به آن نقطه تحمل برسیم. یک مقداری نقطه تحملمان را در مسائل مختلف ببریم بالا و دیگران را به آن نقطه آشوب نرسانیم . به قول حسین آقا راهنمای عزیزم وقتی داری با همسفرت سرو صدا ، بگو مگو ، بحث میکنی چه کار به پدر و مادرش داری؟ چه کار به اطرافیانش داری؟ چه کار به بستگانش داری؟ و این می شود نقطه آشوب. تا وقتی که اسمی از پدر و مادر ش و ناسزایی به پدر و مادرش بگویی میرسد به نقطه آشوب و دست به خیلی کارها میزنی . متشکرم.

در ادامه جلسه مراسم گل نمادین و ورود مسافر قاسم رهجوی راهنما مسافر قاسم و مسافر سیدحسن و مسافر مهدی رهجویان راهنما مسافر ابوالفضل به سفر دوم جهان بینی برگزار شد.

تایپ و ویرایش متن: مسافر مهدی، رهجوی راهنما مسافر قاسم (لژیون یکم)
عکاس: مسافر ابوالفضل، رهجوی راهنما مسافر احمد (لژیون ششم)
ویراست و بارگذاری: خدمتگزار سایت، مسافر علیرضا رهجوی راهنما مسافر احمد (لژیون ششم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
365