جلسه دوم از دوره اول، سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی صالحی ۲، به استادی دیدهبان محترم آقای رضا ترابخانی، نگهبانی مسافر حسام و دبیری مسافر علیاصغر با دستور جلسه "هفته دیدهبان" چهارشنبه 10 اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر خیلی خوشحال هستم که برای اولین بار خدمت دوستان در شعبه صالحی ۲ هستم برای همه شما آرزوی موفقیت و سلامتی و آرزوی خدمت و آرزوی بهترینها را میکنم برای کسانی که به دنبال خدمت هستند ما جهت خدمت میآییم به اینجا امیدوارم که بتوانیم خوب درس مان را یاد بگیریم. این هفته داخل کنگره زمانی که ما وارد کنگره میشویم حالا من تجربه خودم را بگویم آن زمان که وارد کنگره شدم آمده بودم برای ترک اعتیاد گفتم من میآیم ترک میکنم و بعد از آن میروم سر خانه و زندگیام و نمیدانستم چه اتفاقاتی قرار است بیفتد و چه شرایطی باید پیش بیاید و دچار چه انتخابهایی در زندگیام میشوم. زمانی که وارد کنگره شدم یکچیزهایی را کنگره برای انسان باز میکند که درجه اهمیتش از آن چیزی که وجود دارد و داریم یک عمری را سپری میکنیم و اسم آن را زندگی میگذاریم یعنی زندگی برای انسان معنی پیدا میکند.
هدف از اینکه من دارم الآن زندگی میکنم و برای چه زندگی میکنم؟ از یک فرد مصرفکننده به یک فرد تولیدکننده انسان، تبدل میشود. خوب این بهخودیخود اتفاق نمیافتد حداقل ده ماه یازده ماه برای اینکه ساختارهای فکری ما کاری را که میخواهیم انجام بدهیم باید وقت بگذاریم که فقط باید این مسیر را بفهمیم که بیاییم مواد را قطع کنیم بقیه چیزهای دیگر به مرور زمان اتفاق میافتد.
در کنگره همه این اتفاقها که میافتد و آدم مواد خودش را قطع میکند، اشاره میکند، به دو حرکت درونی و بیرونی که به حرکت خودش ادامه میدهد یعنی اینکه من اگر آن تفکر و نگرش درونی خودم را نداشته باشم نمیتوانم در بیرون هیچ کاری را انجام دهم و هیچ اتفاقی نمیافتد. همینجا که الآن در کنار همدیگر هستیم برای کسانی که این شرایط را برای ما به وجود آوردند و این را مهیا کردند. خوب دوست خوبم کوروش عزیز خداوند رحمتش کند یک مدت در اینجا بودند و استارت را زد و در کنارش شعبه صالحی ۲ ساخته شد که توسط آقای صالحی این به وجود آمد.
احساس مسئولیتهایی است که برای یک انسان انتخاب میکند که قدم بعدی را چگونه بردارد. ماهم در کنگره که میآییم دیدهبانها را برایمان میشناسد که ما چهارده نفر را میبینیم که آقای مهندس لطف دارند میگویند که ستونهای کنگره هستند این چهارده نفر از اول که ستون نبودند همه مصرفکننده بودند همه یک شرایطی را طی کردند که الآن یک گروهی به آن تکیه میکند این یعنی اینکه برای همه ما میتواند اتفاق بیفتد با چه نگرشی با تغییر دیدگاههایی که برای ما اتفاق میافتد ما وقتی میآییم انتخاب میکنیم که خدمت کنیم خیلی از بچهها میآیند اینجا خدمتگزار نمیشوند و میروند سر خانه و زندگیشان اینها هم درست است. آنها هم باید اینطور باشند حساب کنید، هرکسی بیاید اینجا و بخواهد و خدمتگزار باشد دیگر جایی برای تازه واردی نمیماند که بخواهد حضورداشته باشد.
شرایط، شرایط انتخاب است وقتی که من انتخاب میکنم بهعنوان اینکه من مهماندار و یا راهنمای تازه واردین و بهعنوان شال نارنجی و یا مرزبان باشم. منظورم از این صحبت این است که من انتخاب میکنم که قبول مسئولیت کنم برای دیده شدن خودم چون انسان باید در کنگره یاد بگیرد که وقتی صحبت از دیدهبان میشود این نیست که من فقط بتوانم به دیگران نگاه بکنم که مرزبان اینجا این اشکال را دارد یا ایجنت این کار اشتباه را کرد یکی از کارهایش این هست که گوش زد کند ولی بزرگترین کاری که یک دیدهبان انجام میدهد این است که محسنات دیگران را میبیند، چون زمانی که من وارد کنگره شدم هرکسی که میآمد بهعنوان راهنمایی که در لژیون است اینجای فکرت اشتباه است من نمیفهمیدم که کجای کارم اشتباه است که در خودم تغییراتی به وجود بیاورم کنگره چیزهایی که به ما یاد میدهد تفکر کردن است نه اینکه تفکر را بذارم اینکه باید اینجوری فکر بکنم.
من یاد میگیرم که در شرایط زندگیام در جایگاههایی که در زندگی قرار دارم بتوانم بهترین تفکر را بکنم و بتوانم انتخاب را داشته باشم. کنگره در مورد یک موضوعی و یک خدمتی دارد صحبت میکند که به مرور زمان اتفاق میافتد و ما باید این سلسهمراتب و جایگاههای خدمتی را بشناسیم همانطور که خودتان بر اساسی که نگاه میکنید مرزبانی میآید تغییر میکند ایجنت تغییر میکند همهکسانی که در سفر اول هستند یک یا دو سال دیگر میآیند مرزبان میشوند این سیستم و تفکر را باید بشناسد و هرسال این شرایط تکرار میشود و برای دوستان عزیز و کسانی که بهعنوان تازهوارد هستند میبینند که این سیستم چطور دارد کار میکند اینجور نیست که از بیرون بیاید مرزبان و ایجنت و دیدهبان باشد یک ساختاری است توسط خودمان و افکارمان شکل میگیرد و ساخته میشود و بهمرور زمان و در جهت حرکت سازندهای که دارد ایرادش گرفته میشود شاید کامل نباشد و تعصبی هم نداریم داخلش که همهٔ کارمان درست است.
آقای مهندس بعضیاوقات در جلسات که مینشینیم در مورد یک قانونی که بخواهد اجرا شود نزدیک پنج یا شش ماه صحبت میکنیم و اجرا میکنیم و بعد از شش ماه میگوییم که اگر تغییر کند بهتر است هیچ تعصبی نداریم نسبت به اینکه کاری را که اشتباه است بخواهیم ادامه دهیم این سازندگی تفکر است که کنگره این را به همه ما یاد میدهد که بهعنوان یک فردی که مسافر هستیم اولین کاری که انجام میدهیم خودمان را بتوانیم دیدهبانی کنیم و خودمان را بتوانیم بشناسیم.
کسانی که اینجا برای ما وقت میگذارند بتوانیم این را درکش کنیم که اینها درست است که دارند خدمت میکنند و اسم خدمت است اما من برداشتم از این خدمت چه است. یکزمانی بود خانواده پدر و مادر و یا همسر و کسی که در هر شرایطی است وبِ من محبت میکنند و کار من را انجام میدهد فک میکردم که وظیفهاش است توقع زیادی که از بقیه داریم فکر میکنیم که همه باید بیایند کار این را انجام بدهند ولی اینکه من فقط یک گیرنده باشم کجا باید بازدهی داشته باشم.
کنگره این هارا به ما یاد میدهد ما در کنگره زندگی میکنیم که بتوانیم نگرش صحیح فکر کردن را یاد بگیریم. اگر ما شدیم یک مصرفکننده یک دلیلش این بوده که یکجاهایی فکرمان ایراد داشته و این انتخابهای اشتباهی که در زندگی داشتیم آن را آماده کرده بهعنوان اعتیاد در زندگیمان بزرگ کرده و نشان داده است. بعضی وقتها یکسری مطالبی که یک سفر اولی در لژیون مینشینند عنوان میکنند شاید راهنما آخرین نفر باشد که آن موضوع را میفهمد ولی یک سفر اولی که بهعنوان قدیمیتر است در آن لژیون میتواند با یک راهنمایی درست و یک راهنمایی غلط یک نفر را کمک کند به اینکه در کنگره ماندگار شود یا از کنگره برود منظورم این است که یادمان باشد که چطوری داریم فکر میکنیم کجا داریم چه حرفی را میزنیم برای تکتک آدمهایی که داریم با آنها زندگی میکنیم و در چه شرایطی هستیم. امیدوارم که خداوند کمک کند که در زندگیمان مفید باشیم تا اول برای خودمان بتوانیم خدمتگزار باشیم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردین متشکرم
تایپ: مسافر هاشم
تنظیم: مسافرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
1213