جلسه هفتم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی صالحی ۲ به استادی کمک راهنما محترم مسافر پیام و نگهبانی مسافر حجت به دبیری مسافر هاشم با دستور جلسه "وظایف راهنما و رهجو" روز دوشنبه 8 اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد...
سلام دوستان پیام هستم یک مسافر، ابتدا از نگهبان و ایجنت محترم تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند تا خدمت کنم. من فکر میکنم که تفکر در مورد دستور جلسههای کنگره ۶۰ هم راه درمان و رسیدن به رهایی را برای من هموار میکند وهم در کنار جهانبینی کنگره و چهارده وادی راه رسیدن به تعادل و دنیای درون من بسیار سهل و آسان میکند. دستور جلسه در مورد "وظایف راهنما و رهجو " است، بیایم خودم را نگاه کنم قبل از آمدن به کنگره تمام جایگاهی که قبلاً داشتم بهعنوان پدر و فرزند بهعنوان کارفرما یا کارمند همیشه نگاه و رفتار و افکارم وابسته به کنش و واکنش رفتار مقابلم بود یعنی اگر احترام میدیدم احترام میگذاشتم بعضاً گاهی هم احترام نمیگذاشتم. بعدازاینکه وارد کنگره میشویم نگاه انسان به زندگی یکچیز دیگه ای میشود در کنگره میگوید وظایف راهنما و رهجو من در تمام مقاطع و سطوح زندگیام همواره هم راهنما هستم و هم رهجو، در مقابل پدرم رهجو هم در مقابل فرزندم راهنما هستم. یک مفهوم خاصی دارد در کنگره که ما همه میدانیم آدمهایی و رهجویی وجود دارد ولی وقتی بخواهیم نگاه کنیم در لحظهبهلحظه زندگیمان ما همواره در حال راهنمایی کردن هستیم به جایگاه پایینتر از خودمان و هم در جایگاه بالاتر از خودمان در حال راهنمایی گرفتن هستیم.
حالا در هنگام ورود وقتی تغییر جایگاه میدهی وقتی من بهعنوان یک مصرفکننده وارد کنگره میشوم به من تازه وارد اطلاق میشود یعنی تغییر جایگاه پیدا میکنم و نسبت به تغییر جایگاهمان در تمام سطوح زندگی یک مسئولیتی داریم که در قبال مسئولیتپذیری یکسری وظایفی داریم که بر هیچکس پوشیده نیست از جایگاه تازه واردین وارد سفر اولی میشویم و بهعنوان سفر اول یک مسئولیتی داریم که نسبت به آن وظایفمان سنگینتر میشود. یک مسئلهای در کنگره اتفاق میافتد با توجه به جهانبینی که در کنگره است کمکم در کنار بازسازی سیستم جسممان برای رسیدن به درمان و تعادل یاد میگیریم که استاد امین بارها در مورد آن صحبت و تأکید کردند آن نگاه ما وابسته به اعمال و رفتار گذشته ما نیست من باید در جایگاهی که هستم خودم را نگاه کنم خودم را با قبل از خودم مقایسه کنم. وقتی وارد کنگره شدم بهعنوان یک رهجو وظیفهدارم از عوامل و فرمانها تسلیم کنگره باشم، اگر میخواهم به حال خوش و ساحل آرامش برسم طبعاً باید از فرامین راهنما از قوانین و حرمت کنگره تبعیت کنم. بهعنوان یک رهجو وظیفهدارم که قدردان کنگره باشم و علمی که بهصورت رایگان توسط آقای مهندس و استاد امین و بقیه بزرگواران به ما داده میشود را فرابگیریم و کوشا باشم در عملی کردن آنها در زندگی و باید بهموقع بیایم و سیدیها را بنویسم.
یکی از راههای رسیدن به حال خوش خواستار رسیدن به حال خوش و رهایی است، خواستار این باشم که در رهایی بمانم نیاز به تغییر دارم و همانطور که استاد امین در جهانبینی میگوید هیچ تغییری در من پایدار و ماندگار نیست مگر اینکه بر دانایی من افزوده شود؛ یعنی یک مسافر اول وقتی سفر دوم میشود وقتی تغییر جایگاه میدهد وقتی کمک راهنما و خدمتگزار میشود یک فرآیندی در آن ایجاد میشود. در کنگره آقای مهندس یک سیستمی را بنا گذاشته و بارها خودشان گفتهاند من میآیم به کنگره آموزش میگیرم دانایی کسب میکنم برای اینکه بتوانم در زندگی بیرون در تعامل با همسر و فرزندم و در تعامل با شریک کاریام با هر چیزی بتوانم این آموزشها را عملی کنم و از زندگی بهتری برخوردار باشم. کنگره یک سیمولاتور و یک شبیهساز است من اینجا آموزش کسب میکنم و خدمت میکنم و توانایی این را پیدا میکنم که در زندگی شخصی در ارتباط با انسانهای اطرافم و خانوادهام بتوانم اینها را پیاده کنم. با همین نگاه کاری ندارم که فرزندم به من روز تولدم را تبریک میگوید قرار نیست حالم خراب شود من وظیفهدارم بهعنوان و جایگاه یک پدر روز تولد فرزندم را تبریک بگویم. خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش کردین
تایپ: مسافر هاشم
تنظیم: مسافرمحمد
باتشکر از مسافران نمایندگی صالحی۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
262