English Version
English

دیده‌بان اول خودش را دیده‌بانی می‌کند

دیده‌بان اول خودش را دیده‌بانی می‌کند

سومین جلسه از دور اول کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره‌۶۰ نمایندگی قیدار، به استادی دیده‌بان محترم، علیرضا زرکش، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر یداله، با دستور جلسه "هفته دیده‌بان" یکشنبه 7 اسفند ماه 1401  ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، قبل از شروع جلسه، هفته دیده‌بان را تبریک عرض می‌کنم در راس به بنیان‌کنگره جناب آقای مهندس، دیده‌بانان محترم، ایجنت‌ها، مرزبان‌ها و تمام کمک‌راهنمایان و اعضای کنگره‌۶۰ و کسانی که یک‌‌جا جمع شده‌اند تا این اتفاق بزرگ را لحظه‌به‌لحظه رقم بزنند و قلم بزنند.

در قوانین کنگره می‌خوانیم که، کنگره کجاست و اهدافش چیست؟ کنگره در تلاش است که از درد و رنج انسان‌ها بکاهد. قادر به حذف کردن و از بین بردن کامل این رنج‌ها نیست، ولی می‌تواند به حداقل‌ها برساند. سرعت انسان‌ها در زندگی امروز با شیب و آهنگ بسیار تندی به پیش می‌رود و بزرگ‌ترین هدف کنگره این است که از آلام و رنج انسان‌ها بکاهد. حالا بحث درمان اعتیاد و درمان سیگار وجود دارد و مسائلی که همگی بر آن واقف هستید، تمام این‌ها درد هستند.

امروزه جناب مهندس از این‌ها پا را فراتر گذاشته و از بیماری‌های خاص و صعب‌العلاج صحبت می‌نمایند. یا همین جهان‌بینی که در کنگره جریان دارد، که ما از کنار همدیگر رد می‌شویم و به هم سلام می‌کنیم. در مقابل هم قرار نمی‌گیریم و به هم طعنه نمی‌زنیم. نه در خانه و نه در اجتماع و نه در محل‌کار، نه با همسایه، نه با خواهر و مادر و نه با هیچ‌کس. خب این توفیقی است از جانب کنگره‌۶۰. این اتفاق بزرگ به تنهایی صورت نگرفته است.

برای انجام این مهم، چندین گروه باید در کنار هم قرار بگیرند، تا بتوانند این اتفاقات را رقم بزنند. منابعی که در کنگره مورد استفاده قرار می‌گیرد، توسط آقای مهندس تولید و منتشر می‌گردد. ما مسافران و همسفران هر هفته یک سی‌دی را گوش داده و مطالعه می‌کنیم و می‌نویسیم. بعضی‌ها به محض قرار گرفتن سی‌دی روی سایت، خریداری کرده و بلافاصله شروع به نوشتن می‌کنند و در همان روزهای نخست کار را تمام می‌کنند. بعضی‌ها هم اصطلاحا سی‌دی را زخمی کرده‌اند و چند صفحه نوشته و بقیه را به روزهای آینده موکول کرده‌اند.

احساس بسیار خوشایندی است، وقتی می‌دانی با همین سی‌دی‌ها با بنیان کنگره در حال برقراری ارتباط هستی. بسیاری از مسافران سفر اول هنوز چهره مهندس را از نزدیک ندیده‌اند و فقط از طریق تصاویر و لایوهای اینیستاگرام مشاهده کرده‌اند. ما همگی این توفیق را داریم که از طریق همین سی‌دی‌ها با جناب مهندس ارتباط برقرار کنیم. فرقی نمی‌کند که در کدام شعبه و در کدام شهر هستی، همین که اپلیکیشن دژاکام را روی تلفن خود دارید کار تمام است. همین که ارتباط مستقیم با منبع آموزشی داریم، بسیار مهم است.
در ساختار کنگره‌۶۰ همگی این موضوع را می‌دانید، بعد از بنیان کنگره‌ که جناب مهندس هستند، ۱۴ دیده‌بان وجود دارد، که این اتفاق بزرگ نیاز به حراست دارد، نیاز به حفاظت دارد و نیاز به قانون‌گذاری دارد. این دیده‌بانان کسانی هستند که چند سالی بیشتر در کنگره بوده‌اند و لزوما انتخاب شده‌اند برای انجام این مسئولیت‌ها و حراست‌ها و قانو‌گذاری می‌کنند. هر ۱۵ روز یکبار جلسه دیده‌بانان و جناب مهندس برگزار می‌گردد، مصوبات را می‌خوانند و تصمیمات جدید را ابلاغ می‌کنند. در بحث قانونگذاری، بر حسب اتفاقاتی که پیش می‌آید، قانون‌گذاری صورت می‌پذیرد. در این اتفاقات ممکن است چندین نفر هم دخیل باشند.

جایی اتفاقی می‌افتد و این اتفاق حتما مسببینی دارد، یا مسافر و یا همسفر، این اتفاق را رقم می‌زنند. آن مسافر و یا آن همسفر در آن جلسه شاید آنچنان اهمیت نداشته باشد، اما چیزی که در این میان مهم است این است که چه تصمیمی باید گرفته شود تا آن اتفاق ناگوار دیگر تکرار نگردد. اصطلاحا این چاله باید پر شود. نباید اشخاصی که در این چاله افتادند را حذف کنیم، این چاله اگر درست پر شود، دیگر کسی در آن سقوط نمی‌کند و یک سفر اولی به راحتی  داروی خود را دریافت می‌کند و با کیفیت بالا سفرش را به اتمام می‌رساند. البته شخصی که خواسته دارد. اینجا تصمیماتی راجع به مسافرین و سفر آن‌ها گرفته می‌شود. این تصمیمات به عهده‌ی دیده‌بانان است.

دیده‌بانی کار چندان آسانی نیست، چرا که یک دیده‌بان در وهله اول باید حواسش به خودش باشد. دیده‌بان باید اول خودش را دیده‌بانی بکند. تا بعد بتواند دیگران را دیده‌بانی بکند. چیز جالبی که وجود دارد، بیشه‌ای است که آبشخور‌های بی‌شماری دارد و بسیاری می‌آیند و اینجا تشنگی خود را برطرف می‌سازند. ولی همین بیشه پرنعمت، جایی است که اغلب در آنجا شکار می‌شوند و در دام صیاد می‌افتند.

خیلی از سفر اولی‌ها شکار می‌شوند. خیلی از سفر دومی‌ها هم در اینجا شکار می‌شوند. بعضا راهنما و ایجنت و مرزبان و حتی دیده‌بان هم ممکن است در دام بیفتند. برای همین شرط عقل این است که یک دیده‌بان کاملا روی خود، تمرکز داشته باشد. استاد امین در این زمینه می‌گویند: دیده‌بانان باید محبوب اعضای کنگره باشند. حالا ما که محبوبیت چندانی نداریم، ولی تمام تلاش خودم را می‌کنم تا در دوره خدمتی بنده، کسی را ناامید نکرده باشم. در سی‌دی اخیر جناب مهندس در مورد اهمیت ریشه این شجره به تفصیل صحبت کردند. در بدو ورود، وقتی مسافری وارد می‌شود، جناب مهندس این حرف را به کرات می‌فرمایند،
ما برای آمدن به شعبه قیدار چندین ده تپه و دره را پشت سر گذاشتیم و خوشا به سعادت شما که در میان این صد شعبه، یک شعبه هم مال شماست و در شهر شماست. این نعمتی است که برای همه مقدور نمی‌شود. این بسیار اهمیت دارد. کنگره از این کوه و تپه‌ها عبور کرده و به قیدار رسیده، عرض من در مورد وسعت این اتفاق است. هنوز انسان‌های بی‌شماری در گوشه کنار این خاک، تشنه هستند. اما دریغ از قطره‌ای آب.

جرعه‌ای از این نعمت را لمس نکرده‌اند. بنابراین لطف ایزد شامل حال ما شده است. من همیشه می‌گویم: مطلبی که می‌گویند و من نمی‌فهمم، دروغ است و مطلبی که می‌گویند و من می‌فهمم، عین حقیقت است. همیشه گفته‌ایم که خداوند سریع‌الحساب است. امیدوارم که قدر این اتفاق زیبا و انسان‌ساز را بدانیم.
دیده‌بانان با بقیه افراد حاضر در کنگره تفاوت زیادی ندارند. مهم‌ترین جز کنگره که غیر قابل تغییر است، بنیان کنگره است و تمام اجزا متغیر هستند. دیده‌بان با بنیان کنگره بسیار متفاوت است و فاصله بسیار زیادی با بنیان دارد. من با ایجنت و مرزبان و نگهبان، فاصله چندانی ندارم. یعنی شانه‌های همدیگر را می‌بینیم. ما همه تلاش می‌کنیم که شرایط گفتاری و رفتاری خود را تغییر دهیم.

شما یک سنگ را می‌توانید به راحتی بتراشید، ولی اندیشه و تفکر انسان، به سختی تغییر می‌کند.  البته تغییری که ماندگار باشد. تغییری که تو را در مجالس و‌مکان‌های مصرف کننده‌ها،  مصون بدارد. اگر در این جمع‌ها بنشینی و دود نگیری تغییر کرده‌ای. امیدوارم که همگی از این اتفاق بهره‌مند گردیم.

 

در سفر اول یک سری امکانات بود، یک راهنما بود، یک دفترچه بود که در سفر دوم این اتفاق نیست. چگونه می‌خواهید سفر دوم خود را انجام دهید؟ سفر دوم یک مسافر که سفر خود را تمام کرده است، بستگی دارد به یک سفر اولی، خدمات کنگره رایگان است. یعنی یک سفر اولی اگر نزد آقای مهندس برود و بخواهد اجازه بگیرد تا پهلوان شود، این امر غیر ممکن است که آقای مهندس به او اجازه بدهد تا کمک مالی بکند.

یا حتی اگر بخواهد دنور بشود، به سختی عضو لژیون سردار می‌شود. سفر اول رایگان است، چون چند نفر مسافر سفر دوم می‌خواهند از قطع مواد به خود برسند، بخاطر همین وقتی تو می‌خواهی به خود برسی باید حواست به دیگران باشد. سفر دوم به دیگری معنا پیدا می‌کند، سفر دوم به تنهایی اصلا معنا پیدا نمی‌کند، خنده دار است، گویی مسخره است. هیچ‌کس به تنهایی در پس‌تو نمی‌تواند خود را پیدا کند مگر اینکه در جمع باشد و ابزاری داشته باشد که بتواند رد شود.
یک سفر دومی باید صفت بزرگ بخشش و گذشت را بتواند یاد بگیرد. یک سفر دومی وقتی ایجنت می‌شود، وقتی مرزبان می‌شود، راهنما می‌شود یا راهنمای تازه‌واردین می‌شود، تازه آغاز گذشت است. اینکه باهم جمع شویم این ایجنت جدید حسابش را برسیم یا بیائید راهنمای‌مان را قوی کنیم. همه اینها، آموزش یا یادگیری در همین بازی‌ها است که می‌توانیم چیزی یاد بگیریم.

همه این جایگاه‌ها در سفر دوم از دیده‌بانی گرفته تا مهماندار و مسئول پذیرایی همش بخاطر این است که ما به خودمان برسیم.
ما سوار یک لوکوموتیو بزرگ شده‌ایم که یک سری از کوپه‌ها جلو و یک سری عقب هستند ولی هیچ تفاوتی باهم ندارند چون مسیرش یکی است و جا برای همه دارد، ولی همه باید بهای آن را بپردازند. یک سفر اولی با مصرف نکردن تدریجی مواد بهای آن را می‌پردازد و یک سفر دومی با خدمت کردن بهای آن را می‌پردازد. ما وظیفه داریم آنچه را که آموخته‌ایم به یکدیگر انتقال دهیم.

من سال‌ها در کنگره این را یاد گرفته‌ام برای اینکه سفر دوم خود را انجام دهم باید حتما یک خدمتی انجام دهم. برای خرید و ساخت این سالن شاید یک و نیم میلیارد هزینه شده است که خیلی از شماها حضور نداشته‌اید، خیلی از شماها، کسانی را که این هزینه‌ها را کرده‌اند ندیده‌اید و نخواهید دید. اصلا مهم نیست چون او سفر خود را می‌کند و ما به همدیگر می‌گوئم، یک سفر اولی داریم که باید این‌گونه باید حرکت کنی تا حالت خوب شود، در سفر دوم باید از خیلی چیز‌ها رد شد، از منیت، از رفاقت، از ترس در بخشش باید رد شد.
در قوانین می‌گوئیم به پیش‌گسوتان باید احترام بگذاریم، احترام بابت چه چیزی باید بگذاریم؟ بابت پنج سال قدیمی بودن یا بابت اینکه من هیچده سال است که رها هستم! به چه چیز باید احترام بگذاریم؟ بیشتر به این خاطر احترام می‌گذاریم که این عزیزان هم‌چون یک دانشجوی ترم بالایی، چندین و چند واحد بیشتر از ما پاس کرده‌اند و آموزش‌های بیشتری نسبت به ما دریافت کرده‌اند. متشکرم که به سخنان من توجه فرمودید.

 

 

 

 

تایپ: مسافر یداله، مرزبان خبری و مسافر ابوذر، رهجوی لژیون چهارم

عکاسی و تنظیم گزارش: مسافر یداله، مرزبان خبری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .