English Version
English

گفت و گویی آموزشی با دیده بان محترم مسافر بابک

گفت و گویی آموزشی با دیده بان محترم مسافر بابک

روز سه شنبه مورخ ۱۴۰/۰۹/۰۱ بعد از اتمام کارگاه آموزشی واحد سایت نمایندگی رضا مفتخر بود تا گفت و گویی با دیده بان محترم مسافر بابک انجام دهد و در ادامه شما را به خواندن این مصاحبه زیبا دعوت می کنیم.

۱- ضمن عرض سلام و خیرمقدم به شما دیده بان محترم لطفا به رسم کنگره خودتان رامعرفی بفرمایید.

سلام دوستان بابک هستم یک مسافر‌

تخریب ۱۴ سال آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیشه، کوکائین، حشیش، راهنما آقای محمد صداقت روش درمان DST داروی درمان اپیوم رشته ورزشی فوتسال رهایی ۱۲ سال و ۵ ماه در ضمن سفر سیگار هم داشته‌ام، راهنما جناب مهندس حسین دژاکام رهایی ۱۰ سال و ۸ ماه

۲- لطفا بفرمائید چگونه با کنگره ۶۰ آشنا شدید؟

توسط یکی از روانشناسان خوب تهران که توسط کتاب ۶۰ درجه با آقای مهندس آشنایی پیدا کرده بود، آشنا شدم و زمانی که من به ایشان مراجعه کردم در مورد بحث اعتیادم که تخریب بسیار بالایی را هم درآن موقع داشتم، ایشان به من پیشنهاد کرد برای درمان خودم به کنگره مراجعه کنم و من همیشه از ایشان سپاسگزارم.

درسال اول تولدم از ایشان دعوت کردم و تشریف آوردند و دراینجا به نیکی از ایشان یاد میکنم، ایشان بودند که من را با کنگره ۶۰ آشنا کردند.

۳- باتوجه به اینکه خدمت در جایگاه دیده بانی زمان زیادی را از شما می‌گیرد آیا حضور شما درکنگره، زندگی شخصی شما دچار مشکل نکرده است؟

باتوجه به اینکه درکنگره مثلث کار، خانواده و خدمت ترسیم شده، اگر بخواهم واقع‌بینانه صحبت کنم خیر، برای بنده هنوز این تعادل برقرار نشده است، البته هستند افرادی در کنگره که با توجه به آن خدمتهایی که انجام می‌دهند یک مقداری ضلع خدمت برای آنها پررنگ‌تر است؛ یعنی باتوجه به آن وظایفی که برعهده آنها هست که باید انجام بدهند. از این بابت ناراحت نیستم و انتخاب خودم بوده و از این انتخاب لذت می برم.

۴- در مورد نقش جهان‌بینی در کنگره ۶۰ و درمان اعتیاد توضیح بفرمایید؟

اگر مثلث درمان را که در کنگره در نظر بگیریم، شامل جسم، روان وجهانبینی می باشد که اگر هرکدام از این اضلاع نباشد این مثلث تکمیل نمی شود یا به عبارت دیگر اگر ما میخواهیم درمان اتفاق بیفتد باید همه اضلاع این مثلث با یکدیگر رشد پیدا کنند، وقتی که یک سفراولی می آید و جسم خودش را با کمک راهنما و شربت OT به درمان نزدیک میکند یا به درمان می رساند در ادامه با داشتن جسم سالم‌تر می‌تواند از روان سالم تری برخوردار باشد تا بتواند جهانبینی خودش را ارتقاء بدهد ولی اگر که در این مسیر از آموزشهای جهان‌بینی استفاده‌ای نکند باعث می‌شود که درمان به صورت کامل اتفاق نیفتد، اگر میبینیم که گاهی اوقات افرادی می آیند و بعد از اینکه به درمان رسیدند نمی‌توانند آن رهایی و درمان را حفظ کنند، البته در کنگره ۶۰ این عدد برعکس عدد جهانی و یا برعکس عدد بازگشت به اعتیاد درصدش درکل دنیا که یک عدد نزدیک به ۹۰ درصد هست، در کنگره ۶۰ ما بالعکس بالغ بر ۸۶/۷ دهم درصد بر اساس پژوهشهایی که داشتیم ماندگاری داریم و دلیل بزرگ آن تاثیر جهانبینی و عدم اهمیت استفاده کردن جهانبینی درکنگره ۶۰ است.

اگر بخواهیم که این سوال شما را جمع بندی کنم و در یک جمله جواب بدهم. جهانبینی محکم ترین و بزرگترین طنابی است که ما میتوانیم به آن چنگ بزنیم تا از چاه تاریکی ها بیرون بیاییم.

۵- شما در چه جایگاه هایی خدمت کردید و لطفا وظایف جایگاه یک دیده بان را هم توضیح دهید.

از ابتدا در همه جایگاه هایی که فکر میکردم ذره ای آرامش پیدا کنم یا برای بقیه افراد مفید واقع بشوم سعی کردم خدمت بکنم؛ همیشه این را می گویم که جایگاه های مختلفی در کنگره وجود دارد، برای اینکه همه خدمتگزاران در این جایگاه دست به دست هم دهند تا یک سفر اولی بیاید و به درمان برسد، داشتن جایگاه در کنگره خیلی مهم نیست، مهم این است که من چقدر بتوانم تاثیرگزار باشم.

هدف بزرگ کنگره درمان یک سفر اولی یا مصرف کننده مواد مخدر است و در ادامه به ارتقاء رسیدن بعد انسانی یک سفر اولی است.

چطور میتوانم تاثیرگذار باشم؟ قبل از همه اینها چقدر خودم میتوانم آموزش بگیرم، اکثرجایگاه های خدمتی را سعی کردم تجربه کنم، نه همه آنها را، این افتخار را نداشتم ولی اکثرجایگاه های خدمتی نظیر مرزبانی، کمک راهنمایی و جایگاه ایجنتی را تجربه کرده ام و در حال حاضر افتخار این را دارم که به عنوان یک خدمتگزار کوچک در قسمت دیده بانی در کنگره ۶۰ خدمتگزار عزیزان باشم.

وظایف دیده بان را اگر بخواهم در یک جمله بگویم، قانون‌گذاران و حافظین اجرای قانون ها در کنگره ۶۰ هستند که هرکدام از آنها در یک قسمت فعالیت دارند.

۶- یک شعبه ایده آل از نظرشما که یک دیده بان هستید چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟

ما در آموزشهای کنگره یاد می‌گیریم که هیچ چیزی مطلق نیست یعنی اینکه بگوییم هیچوقت هیچ نقصی وجود نداشته باشد و اسم شعبه ایده آل را روی آن شعبه ای بگذاریم که هیچ نقصی ندارد قائدتآ همچنین چیزی نخواهدبود، اگر ما یاد می‌گیریم که انسان جاری است و هستی جاری است، پس باید همیشه به سمت رشد و ارتقاء پیش برویم ولی اگر بخواهیم با در نظر گرفتن این مطلب جواب سوال را بدهیم که شعبه ایده آل چه شعبه ای است؟

از نظر من شعبه ای ایده آل هست که هر هفته از cd های آقای مهندس همه استفاده بکنند که دریایی از اطلاعات و آگاهی می باشد، که توسط ایشان به ما داده می‌شود و من باید بتوانم هر هفته ظرف خودم را به اندازه یک ذره هم که شده بزرگتر بکنم و اطلاعات و آگاهی های بیشتری را دریافت بکنم، شعبه ایده آل شعبه ای است که تمام خدمتگزاران آن نوشتن cd را سرلوحه کارشان قرار بدهند، چرا که تاثیرات شگرفی را داشته است. نوشتن cd ها چه برای خودم و چه آن چیزی که در عملکرد اعضاء در شعب دیگر مشاهده کردم، شعبه ایده آل شعبه ای است که وقتی واردش میشوی، سفراولی ها و سفردومی ها حس محبت به همدیگر داشته باشند، شعبه ایده آل شعبه ای است که خدمتگزاران آن شعبه می آیند که اول خودشان آموزش بگیرند و بعد کمک می کنند که یک تازه وارد بتواند وارد سفر اول بشود.

درانتها شعبه ایده آل شعبه ای است که افراد با اینکه کنگره گفته است که هیچکس به کنگره بدهکار نیست ولی به نظر من شعبه ایده آل آن شعبه ای است که هرکس بتواند زکات رهایی خودش را چه به صورت مادی و یا معنوی با خدمت کردن پرداخت بکند.

۷- هدف از تشکیل دانشگاه خوارزمی چه هست؟ لطفا توضیح بفرمایید.

از ابتدای تاسیس کنگره توسط اساتید آقای مهندس این مطلب مطرح شده بود و آقای مهندس باور داشتند که این اتفاق خواهد افتاد و در این مسیر حرکت کردند شایدچیزی را که در بیست و چند سال پیش، پیش‌بینی کردند همین الان هم برای هرکدام از ما یا برای من باورش سخت باشد ولی این باور قاطع آقای مهندس درحال اتفاق افتادن است که ما بتوانیم اولین دانشگاه دو زبانه تخصصی درمان اعتیاد را در جزیره قشم افتتاح کنیم، اکثر مراحل پیشرفت فیزیکی ساختمان دانشگاه انجام شده و بقیه موارد مربوط به مسائل مدیریتی و اقدامات اولیه و رسیدن به آن هدفی که در ذهن بنیان کنگره ۶۰ میباشد در حال انجام است، امیدوارم که بتوانیم به زودی به این مهم نائل بشویم و همه ما این افتخار را داشته باشیم که آن روز زیر پرچم کنگره این افتخار را با هم جشن بگیریم.

8- پیامی هم برای سفر اولی ها بیان کنید.

مادرکنگره یاد میگیریم که به همدیگر پیام ندهیم و باید دنبال این باشم که گره های خودم را باز کنم، صفتهای گذشته خودم را تغییر بدهم ولی اگر در یک جمله بخواهم تجربه خودم را با سفر اولی ها در میان بگذارم باید بگویم که از لحظه لحظه حضور در کنگره من بابک باید استفاده کنم، از cd ها، از وادی ها، از داروی ot و همه ابزاری که بتوانم به درمان برسم استفاده کنم، چرا؟ بخاطر اینکه زمانی که به انتهای مسیر میرسم و دستور قطع مصرف مواد توسط بنیان کنگره صادر می شود از حال خوبی برخوردار باشم و رهایی من از کیفیت خوبی برخوردار باشد.

سوال مسئول سایت: ۹- افتخار این را داشتم در تولد ۱۲ سال رهایی شما در ساختمان سیمرغ حضور داشته باشم و در آن جلسه جناب صداقت در تولد شما فرمودند که بعد از ۳ سال لژیون داری شما لژیون خود را تحویل دادید و قرار شد در مشهد خدمت کنید. آن زمان چه نقطه تفکری در ذهن شما به وجود آمد که با وجود مسافت زیاد به مشهد سفر کنید تا شعبات مشهد را راه اندازی کنید.

در هیچ مصاحبه ای این سوال عنوان نشده بود و از شما ممنونم که برای اولین بار مطرح کردید و به این مسئله پرداختید.

اول اینکه من با اجازه شما تصحیح کنم، شعب مشهد را من راه اندازی نکردم، خود مسافران و همسفران نمایندگی های مشهد راه اندازی کردند و در همان ابتدا خود بچه های مشهد تلاش کردند و توانستند هسته مرکزی نمایندگی مشهد را با تلاشی که داشتند ابتدا در پارک کوهسنگی و در ادامه فرهنگسرای الغدیر و بعدش فرهنگسرای الهیه و در ادامه نمایندگی فردوسی و نمایندگی بعدی را تشکیل بدهند و آن هسته اولیه را که اولین ایجنت رسمی مشهد آقای مجید سلامی بودند شکل دهند، که همینجا هم به ایشان خداقوت میگویم.

من از سال ۹۲ افتخار این را پیدا کردم که ایجنت نمایندگی های مشهد باشم و در رابطه با اینکه چه اتفاقی افتاد، من ۳سال لژیون داری کردم و بعد از ۳ سال اولین راهنمای تودیع شده کنگره ۶۰ بودم.

در بعضی وقت ها برای انسان ها دوراهی به وجود می آید و من این افتخار و امکان را داشتم و توانستم آن لحظه خدمت آقای مهندس بنیان کنگره ۶۰ برسم و مطرح بکنم که درحال حاضر مسئول ot شعب کشور هستم و آن زمان آقای میثم اسماعیلی مسئول ot کل کشور بودند و با ایشان همکاری میکردم و ایجنت دو نمایندگی در مشهد هم بودم و لژیون هم داشتم، درآکادمی خدمت مهندس رسیدم و گفتم که این سه مسئولیت را در کنگره دارم و حس می کنم که به لژیونم آسیب وارد می شود و یا عدم حضورم به آن خدماتی که هم زمان داشتم ممکن است خروجی خوبی نداشته باشم، به نظر شما چکار کنم و من را راهنمایی کنید؟

آقای مهندس جمله ای به من گفتند که ببین کجا مفیدتر هستی ببین دوست داری برای ۲۰ یا ۳۰ نفر مفید باشی یا برای ۲۰۰۰ نفر مفید باشی، نه اینکه برای ۲۰ یا ۳۰ نفری که در لژیون سفر میکنند مفیدبودن کم ارزش باشد و قطعا هنوز که هنوزه به همه می گویم که یکی از لذت بخش ترین خدمتها و یکی از آن جایگاههایی که به آدم این احساس را میدهد و بازخوردی که ازخدمتی که درحال انجام هستی خیلی بالاست، راهنما بودن و لژیون داشتن است ولی آن لحظه من تصمیم خودم را گرفتم و باتوجه به اینکه دوست داشتم که در پا گرفتن نمایندگی های مشهد مفید باشم، لژیونم را تحویل دادم و سعی کردم انرژی بیشتری را در رفت و آمد به شهر مشهد و ارتقاء نمایندگی های مشهد بگذارم و خدا را شکر بچه های مشهد توانستند خوب گام بردارند و من هم به آن خواسته ای که در این مسیر بود یعنی رشد و ارتقاء معنوی نمایندگی های مشهد با تلاش خدمتگزاران مشهد رسیدم.

۱۰- کلام پایانی:

از ایجنت نمایندگی رضا، لژیون مرزبانی، کمک راهنمایان و تمام خدمتگذاران و شما عزیزانی که به خوبی در واحد سایت خدمت میکنید تشکر میکنم و بهترینها را برای اعضای نمایندگی رضا آرزو میکنم.

متشکرم، خسته نباشید.

از اینکه وقت گرانبهای خود را در اختیار واحد سایت نمایندگی رضا گذاشتید، بینهایت سپاسگزارم.

عکاس: مسافر مهدی لژیون دهم

تایپ: مسافر امید لژیون دوم

گفت و گو: مسافر محسن لژیون چهارم

مرزبان خبری: مسافر احمد

ویرایش متن و ارسال خبر: مسافر وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .