English Version
English

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی، هفتم خرداد ماه سال 1395

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی، هفتم خرداد ماه سال 1395

بسم‌الله الرحمن الرحیم

پنجمین جلسه از دوره نهم لژیون پزشکان پارک طالقانی، با استادی آقای محمدعلی، نگهبانی مهندس دژاکام و دبیری خانم هنگامه، با دستور جلسه "در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام "، در تاریخ هفتم خردادماه سال 1395، رأس ساعت 8 صبح آغاز به کارکرد.

 

 

 


 

 

من محمدعلی شهرکی روان‌پزشک هستم که مدت چند سال است در کنگره مشغول آموختن آموزه‌های کنگره هستم. عنوان دستور جلسه‌ای که قرار است من در خدمت شما باشم این هست که؛ در استحکام پایه‌های علمی و مالی کنگره من چه کرده‌ام؟ بخش اولی که در این مبحث توسط استاد محترم به آن پرداخته می‌شود این است که این عنوان دستور جلسه، خودش یک فلسفه‌ای دارد و آن این است که هر کس باید این سؤال را از خودش بپرسد و ما نباید کنگره را محدود به یک شخص یا گروه خاص کنیم؛ بلکه تک‌تک افرادی که در کنگره حضور پیدا می‌کنند خودشان را در کنگره سهیم بدانند و مسلماً وقتی جایی را متعلق به خودمان بدانیم سعی می‌کنیم در استحکام آن از جنبه‌های مختلف کوشا باشیم؛ بنابراین این شبهه که معمولاً ممکن است مطرح شود که بحث مالی چه معنایی دارد در جلسات کنگره 60، به‌خوبی در این قسمت به آن پاسخ داده می‌شود. در حال حاضر به‌عنوان شاهدی بر این مدعا، ما می‌بینیم که تعداد زیادی از افراد در قسمت‌های مختلف کنگره 60 مشغول به کار هستند، ازجمله در قسمتی که خود ما پزشکان درگیر آن هستیم، یعنی بخش OT، می‌بینیم که تعداد زیادی از افراد در بخش‌های مختلف مانند مبصر و قسمت‌های دیگر مشغول فعالین هستند تا یک نفر به رهایی برسد. تک‌تک این عزیزان سال‌های سال هست که بدون هیچ چشم‌داشت و یا حقوقی مشغول کار هستند و همه آنها در حال کمک به استحکام پایه‌های علمی و مالی کنگره 60 بوده و هستند. ضرب‌المثل معروف فارسی را مطرح می‌کنند که؛ دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم تا دیگران بخورند. درگذر زمان به نظر می‌رسد که هر کس باید برداشت خودش را از این پدیده عصر حاضر داشته باشد و اثر خودش را و نقش خودش را هم در رشد آن به‌جا بگذارد.

ازنقطه‌نظر علمی استاد مطرح می‌کنند که خوشان برای استحکام پایه‌های علمی کنگره چه کرده‌اند و این نکته را مطرح می‌کنند که حتی قبل از تشکیل کنگره 60، این دیدگاه وجود داشته است که باید استحکام پایه‌های علمی کنگره وجود داشته باشد. نوشته شدن کتاب 60 درجه به‌عنوان یک شاهد است که تمام اصول و مبناها، به‌جز جاهایی که تغییرات جزئی اتفاق افتاده است، قبل از تشکیل کنگره، نوشته‌شده بوده است و این شاهدی است که کنگره ناگهانی و به‌صورت فکر نشده شروع به کارنکرده است، بلکه بر اساس تفکری حساب‌شده و علمی شروع به کار نموده است. مقاله صورت‌مسئله اعتیاد هم به قبل از فعالیت رسمی کنگره 60 برمی‌گردد که آقای مهندس دژاکام در کنگره پزشکی اعتیاد در سیستان و بلوچستان مطرح‌شده است. وادی‌ها هم حداقل تا وادی 6، قبل از فعالیت کنگره 60 نوشته‌شده است، حتی قوانین داخلی هم تا حد زیادی مرقوم و آماده بوده است؛ بنابراین استحکام پایه‌های علمی کنگره 60 قبل از شکل‌گیری آن، توسط بنیان کنگره پی‌ریزی شده است.

اما در حین تشکیل کنگره و بعدازآن هم این امر متوقف نشده است، استاد در سی دی می‌فرمایند که در ابتدا با تأسی از بسیاری از گروه‌هایی که درزمینهٔ ترک اعتیاد کار می‌کردند، یک‌روندی در کنگره مبنی بر عدم ارتباط مناسب با جامعه پزشکی وجود داشت، اما بعد از مدتی با توجه به دیدگاه بلندی که آقای مهندس برای تشکیل یک جامعه علمی و ارتقاء علمی آن، همچنین گسترش این متد در جامعه پزشکی، به‌خصوص در سطح بین‌المللی، در نظر داشتند، همکاری‌های کنگره 60 و جامعه پزشکی شروع شد و اوج این همکاری زمانی اتفاق افتاد که مرکز ملی مطالعات اعتیاد ایران، برای انجام پایلوت روی شربت تریاک از کنگره 60 کمک گرفت و توانست این پایلوت را با کمک کنگره 60 انجام دهد. نتیجه این شد که شربت تریاک به‌عنوان یک داروی قابل‌قبول، با پشتوانه علمی قوی، در سطح جامعه به‌ویژه درزمینهٔ درمان اعتیاد، مورداستفاده قرار بگیرد.

نام‌گذاری شعبه سهروردی کنگره 60 به‌عنوان شعبه آکادمی هم نشان‌دهنده یکی از اهداف درازمدت کنگره 60 در درمان اعتیاد هست، زیرا قصد بر این هست که یک دانشگاه کامل و مفصل درزمینهٔ درمان اعتیاد و آموزش و تربیت درمانگران اعتیاد شکل بگیرد.

حضور دانشجویان و اساتید دانشگاه در کنگره 60 برای انجام فعالیت‌های تحقیقاتی، مقاله‌های نوشته‌شده توسط اعضای کنگره، پایان‌نامه‌های دانشجویی تهیه‌شده با کمک کنگره 60 و ... همه نشان‌دهنده فعالیت در جهت استحکام پایه‌های علمی این مرکز می‌باشد.

در بخش استحکام پایه‌های مالی یک الگویی را مطرح می‌کند که می‌تواند سرلوحه فعالیت برای سایر سازمان‌های غیردولتی قرار گیرد. ما تعداد زیادی از سازمان‌های غیردولتی داریم که تنها در حد نام باقیمانده‌اند. اصل اساسی که در کنگره 60 از ابتدا مطرح شد، این بود که هیچ‌گونه اتکایی به سازمان‌هایی که در خارج از کنگره قرار دارند، به‌ویژه سازمان‌های دولتی نداشته باشد، چراکه ممکن است این باعث رکود در فعالیت کنگره 60 شود و اتکا به بیرون باعث شود از ظرفیت‌های درونی خود غافل شود. عدم وابستگی به منابع مالی بیرونی، توانسته در ارتقا و استحکام پایه‌های مالی کنگره 60 نقش به سزایی داشته باشد. کنگره 60 نه‌تنها از منابع مالی بیرون از اعضای کنگره، در داخل کشور بهره نبرده، بلکه از سازمان‌های بین‌المللی نیز کمک مالی نمی‌گیرد؛ زیرا کمک‌های مالی بین‌المللی شاید ظاهراً خیلی گسترده باشد، اما ممکن است مورد سوءاستفاده قرار بگیرد و ممکن است به فعالیت‌های کنگره 60 آسیب بزند. نهایتاً مهم‌ترین نکته‌ای که وجود دارد این است که چرخ کنگره 60 با اتکا به منابع مالی داخلی در حال چرخیدن است و در آینده هم این اتفاق ادامه پیدا خواهد کرد.

 

 

آقای دکتر بهنام

یک جمله را من چندین بار در جلسات مختلف از آقای مهندس شنیده‌ام و آن اینکه اگر یک باران با سرعت شدید اتفاق بیفتد، نتیجه‌اش سیل است که آبادانی هم به همراه ندارد؛ اما همین باران و حجم آبی که از آسمان می‌آید اگر ذره‌ذره بیاید، یک آبادانی درست اتفاق می‌افتد، علاوه بر این‌که به نظر من منابع زیرزمینی را هم برای آینده پر می‌کند. وابسته شدن به منابع سنگین مالی به خصوصی دولتی، شاید پایداری سیستم را به‌طور کامل از بین ببرد. اتکای کنگره به پول‌هایی مانند همین قانون 11، علی رغم اینکه شاید ظاهراً ناچیز به نظر برسد، ولی واقعیت این است که این پول یک‌روند مستمر و هفتگی در سطح کل کشور است؛ و همین پول‌های کم و قطره‌قطره، نظام مالی مستحکمی را برای کنگره به وجود آورده است. ازنظر علمی هم من فکر می‌کنم کاری که ما می‌توانیم انجام دهیم، به‌خصوص به‌عنوان لژیون پزشکان، مقاله‌هایی است باید ارائه دهیم و من خودم شخصاً با امکاناتی که کنگره در اختیارم قرارداده است، دو مقاله تقدیم کرده‌ام و امیدوارم که مفید بوده باشد.

 

 

آقای دکتر مسعود

دستور جلسه موضوع کم‌نظیری است، من یک نکته را همین اول بگویم و آن اینکه بدعت‌ها و نوآوری‌های آقای مهندس واقعاً جالب است، همیشه از بچگی به ما انشا می‌دادند که علم بهتر است یا ثروت، یعنی این‌ها مقابل هم هستند، حالا ممکن است شواهد هم همین را نشان بدهند، اما آقای مهندس اینجا می‌گویند که پایه‌های علمی و مالی، یعنی این دو تا موضوع به‌ظاهر جن و بسم‌الله را اینجا کنار هم می‌آورند، به این معنی که ما باید هم ازنظر علمی و هم مالی قوی باشیم. من 11 سال پیش که اینجا آمدم، تصور می کردم کنگره هم مانند سمن‌های (سازمان های مردم نهاد) دیگر که چشمشان به ستاد مبارزه با مواد مخدر، یا انسان‌های خیر است، به دنبال کمک است و تفکر من هم همین بود. ازآنجاکه با آقای مالکی رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر وقت، آشنایی داشتم، ایشان را دعوت کردم که به کنگره بیایند تا به خیال خودم از بودجه‌های ستاد، سهمی و کمکی برای کنگره بگیرم. ایشان آمدند و بازدید کردند، خیلی هم عجیب بود که برای اولین باریک رئیس ستاد از یک سمن بازدید کردند. از همین رو به من گفتند که یادداشتی بنویسم تا مبلغی در حدود بیست میلیون که در 11 سال پیش مبلغ قابل‌توجهی بود، به کنگره کمک کنند. من هم با خوشحالی ایشان را به آقای مهندس ارجاع دادم، آقای مهندس هم گفتند می‌نویسیم، بعد از نیم ساعتی آقای مالکی گفتند، یادداشت چه شد، بازهم آقا مهندس گفتند می‌نویسیم، هنگام رفتن آقای مالکی بازهم ایشان گفتند یادداشت چه شد، بازهم آقای مهندس گفتند، می‌نویسیم و به ستاد می‌آوریم، من گفتم آقای مهندس برای ستاد بنویسیم معلوم نیست به نتیجه برسد، آقای مهندس برگشتند و به من گفتند، فلانی می‌دانم تو هدفت این است که به کنگره کمک کنی، ولی من برادرانه از تو می‌خواهم که هیچ‌کس را دعوت نکنی که به ما کمک مالی کند و این ضرب‌المثل را زدند که؛ گاوی که نان گدایی بخورد شخم نمی‌زند. بعدها من متوجه شدم که کمک‌های داخلی مانند قانون 11، مانند بارانی است که نه سیل است تا بنیاد را از جا برکند و نه خشک‌سالی که باعث کمبود آب باشد.

 ازنظر علمی هم خوشبختانه در کنگره، باوجود لژیون تحقیقات، پایان‌نامه‌های دانشجوها، مقالات و از همه مهم‌تر، آغاز نامه‌هایی که در کنگره تهیه می‌شود، مسیر بسیار خوبی برای آموزش و رشد علمی فراهم‌شده است و من خودم خیلی خوشحال هستم و به خودم برای حضور در کنگره تبریک می‌گویم.

 

 

خانم دکتر فرشته

در طول تاریخ سازمان‌های زیادی وجود داشته‌اند که با کمک‌های مالی فراوان آمده‌اند و در فعالیت خود موفق نشده‌اند، اما کنگره 60 بدون نیاز به کمک‌های دولتی، روی پای خودش ایستاده است و این‌قدر قشنگ در دل همه جابازکرده است. اولین دلیل این است که هدف کنگره یک هدف معنوی است و وقتی اهداف معنوی در بین باشد، مادیات خودش می‌آید. هرکسی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم می‌تواند به کنگره کمک کند، کمک تنها مادی نیست، من خودم با آمدن به اینجا و گرفتن این حس و انتقال آن به بیماران در کلینیک، فکر می‌کنم می‌توانم در این جهت حرکت کنم و هرکدام از ما با حرکت در این جهت می‌توانیم این روش درمان را در کشور برای کمک به مصرف‌کنندگان توسعه دهیم.

 

 

خانم دکتر آتوسا

درواقع همان‌طور که دوستان اشاره کردند، کمک‌ها فقط به کمک‌های مالی ختم نمی‌شود، اگرچه کمک‌های مالی هم همه به‌حساب کنگره 60 در جهت خرید شعب، زمین و کمک به افراد برای درمان اعتیاد است. کسانی هم که درمان می‌شوند و در سیستم می‌مانند با حضور در قسمت‌های مختلف دین خود را به سیستم ادا می‌کنند. چقدر از همسفر ها هستند که مسافرشان به رهایی رسیده است و به افراد دیگر کمک می‌کنند تا مسافرانشان به رهایی برسند، امیدوارم که این سیستم مانند همیشه به‌خوبی به کار خود ادامه دهد.

 

خانم دکتر اعظم

دستور جلسه مطرح‌شده در سی دی این بود که؛ کمک کنگره به من، من برای کنگره چه کرده‌ام؟ واقعاً یک نفر در بدو ورود به کنگره فرماندهی عقل خود را نداشته است و آن را پس از مدتی دریافت می‌کند. شخص ازنظر فیزیکی هم نیروهای خودش را ازدست‌داده است. شخص از دو قوه اصلی خودش دور شده است و آن‌ها را پس از مدتی به دست می‌آورد؛ اما آیا پس از درمان از فرد چیزی خواسته می‌شود؟ مثلاً اینکه باید بماند و خدمت کند؟ این‌طور نیست، بلکه فرد می‌آید و به درمان می‌رسد و در مقابل ممکن است هیچ کاری هم برای کنگره انجام ندهد و هیچ اجباری در کار نیست. شخص زمانی را صرف می‌کند و پس از مدتی با هزینه‌ای کم و با کمک متد DST  به درمان می‌رسد و این در هیچ کجای دنیا به این صورت یافت نمی‌شود؛ اما این دستور جلسه چه کاربردی برای ما پزشکان دارد؟ من فکر می‌کنم در یک سال گذشته راه نمایان شده و این جلسات باید به ما یک انسجامی بدهد. آموزش‌های کنگره به شخص من به‌عنوان پزشک کلینیک کمک کرده است و خدا را شکر تا حالا این روند همکاری به‌خوبی پیش رفته است؛ اما اینکه من برای کنگره چه کرده‌ام، همان‌طور که آقای مهندس به‌عنوان بنیان کنگره هم می‌گویند، من خودم به‌عنوان یک پزشک به کنگره بدهکارم و نتوانستم کار خاصی را برای کنگره انجام بدهم و حضور در لژیون هم وظیفه‌ای در مقابل آموزش‌هایی که می‌گیرم می‌باشد.

 

 

آقای دکتر محمد

من چهارمین سالی است که در کنگره هستم و چهارمین باری است که این دستور جلسه برای من مرور می‌شود. من فکر می‌کنم که سازمان‌های غیردولتی در همه دنیا اگر وابسته به دولت‌ها باشند، مسیر موفقی را نمی‌روند، زیرا باعث می‌شوند که دولت‌ها بخواهند در آن نفوذ کنند و خواسته‌هایشان را دیکته بکند، به همین خاطر این سازمان‌ها باید به‌طور خودگردان اداره شوند. نمونه‌اش آسایشگاه معلولین کهریزک است که آقای دکتری به‌مرور با کمک اطرافیانش آن را تأسیس کرده است و هم‌اکنون بزرگ‌ترین آسایشگاه سالمندان در کل خاورمیانه است. آقای مهندس هم ابتکار خیلی خاص و دانایی خیلی خاصی را به‌کاربرده‌اند که از روز اول متوجه این مطلب شده‌اند که اگر دولت‌ها بخواهند به سمن‌ها کمک کنند، آن‌ها موفق نمی‌شوند. الآن خیلی از سمن‌ها هستند که تنها روی کاغذ وجود دارند و بودجه‌های زیادی از دولت برای آن‌ها صرف می‌شود. من خیلی خوشحال هستم که آقای مهندس با درایت خودشان توانسته‌اند این را متوجه شوند که ما باید خودمان با کمک خودمان کار را پیش ببریم.

 

خانم دکتر شیوا

همان‌طور که دوستان گفتند، شعبه مرکزی کنگره از همان ابتدا آکادمی نامیده شد و این به خاطر این هست که آقای مهندس دید علمی را از همان ابتدا در نظر داشتند و الآن هم در نظر دارند این متد را دانشگاهی بکنند. در کنگره 60 کسی بلافاصله پس از درمان اجازه راهنمایی کسی را ندارد، بلکه باید امتحانات فنی و جهان‌بینی را بدهد و مراحل سختی را بگذراند تا کمک راهنما شود، پس از کمک راهنمایی هم می‌تواند آغاز نامه بدهند و در صورت تربیت سه کمک راهنما به درجه راهنمایی برسند که این مسیر سختی است. این مسیر از همان اول به‌صورت علمی طراحی‌شده است. ازنظر مالی هم کنگره 60 طوری طراحی‌شده است که کاملاً متکی‌به‌خود می‌باشد. بسیاری از موارد مانند کارت‌های عضویت، سبدهای قانون 11، کمک‌های داوطلبانه اعضا، منابع مالی کنگره 60 می‌باشند، به‌علاوه اگر کسی پس از حضور روی پروژه شربت، به‌صورت غیرمجاز بیش از 8 هفته غیبت داشته باشد، باید جریمه‌ای را پرداخت کند و به این طریق علاوه بر اینکه شخص قدر درمان خود را می‌داند، نمی‌تواند از رایگان بودن درمان در کنگره سوءاستفاده شود. همین‌طور لژیون مالی و تهیه حساب زمین، خیلی حساب‌شده طراحی‌شده‌اند و امیدوارم که بتوانیم این مسیر را دانشگاهی بکنیم.

 

 

آقای روانشناس محمد

من چند جلسه بیشتر نیست که در خدمت شما هستم. دو حدیث از امام علی به ذهنم رسید؛ یکی در رابطه با رعایت حد تعادل که می‌فرمایند؛ خیرالامور اوسطها، همان‌طور که دوستان مطرح کردند، خیلی مهم است که ما بتوانی در همه‌چیز حد تعادل را نگه‌داریم؛ و دیگر اینکه امام علی می‌فرمایند؛ علم تو را نگه می‌دارد و ثروت تو را، اگر ما در هر زمینه‌ای علم خود را بیشتر بکنیم، می‌توانیم از طریق همان علم، ثروت خود را هم بیشتر کنیم و از آن به‌خوبی نگهداری کنیم.

 

 

خانم دکتر الی تیس

من جلسه اولی است که در خدمت شما هستم، من وقتی‌که با کنگره 60 آشنا شدم، چیزی که برایم جالب بود این بود که کنگره 60 چه ساختار خوبی دارد که توانسته است این‌طور گسترده باشد و پایدار بماند، الآن از کسانی که درزمینهٔ اعتیاد کار می‌کنند کمتر کسی است که کنگره 60 را نشناسد و دومی اینکه مراجعین کنگره 60 جواب می‌گیرند و پاکی طولانی‌مدت دارند. من همیشه وقتی فرایند موفقی می‌بینم به نظرم باید از آن الگوبرداری کرد و مؤلفه‌های موفقیت آن را برای کارهایی که قرار است در آینده انجام شود، شناسایی کرد.

 

 

آقای دکتر یوسف

چیزی که من همیشه به ذهنم می‌رسد این است که در یک سازمان غیردولتی در راستای رسالتی که بر عهده دارد، غالباً بودجه‌هایی را در غالب پروژه‌هایی مبتنی بر اهدافشان از سایر مراجع دریافت می‌کنند. درواقع منابع مالی سمن‌ها این‌گونه تأمین می‌شود که ممکن است دولتی و غیردولتی باشد، اما کنگره 60 متد جالبی دارد که منابع مالی آن به‌صورت داخلی و خودگردان تعریف‌شده است. خوشبختانه این روال همیشه پایگاه خوبی داشته است. آقای مهندس خیلی مشتاق هستند که روی پروژه‌های علمی سرمایه‌گذاری شود و این خیلی قابل‌توجه و ارزشمند است.

 

 

آقای روانشناس بهرام

من می‌خواهم صحبتی را که با آقای مهندس در جلسه پیش مطرح شد، بازگو کنم. افرادی هستند که از شعب مختلف کنگره برای درمان می‌آیند و می‌خواهند که خارج از سیستم خودشان دارو بگیرند، شاید یکی از کارهایی که ما می‌توانیم در جهت اهداف کنگره انجام دهیم، این است که خط قرمزهای کنگره را در این رابطه رعایت کنیم، من خواستم این مطلب را علاوه بر صحبت‌های انجام‌شده بیان کنم. من باید به قوانین کنگره آگاهی پیدا کنم و این قوانین را در ارتباط با مراجعینم رعایت کنم تا کاربردی شود و من در کار خود موفق باشم.

 

 

مهندس

اولین مسئله‌ای که باعث شد کنگره تا اینجا بیاید این است که چاهی را که کند به آب رسید، اگر تمام ثروت و علم دنیا بود و این مسیر به نتیجه نمی‌رسید، فایده‌ای نداشت، چون این چاه به آب رسید، از آب این چشمه و چاه، مزارع بسیاری کشت و سیراب شد. ازنظر پایه‌های علمی، اول آمد و گفت اصلا اعتیاد چه هست و همه‌چیز را موردبررسی قرارداد؛ که آیا این تعاریف درست هست یا خیر؟ آنجا بود که مقاله صورت‌مسئله اعتیاد در کنگره پزشکی مطرح شد. اینکه ازنظر فیزیولوژی چه قسمت‌هایی خراب‌شده است، چقدر خراب‌شده است و چطور می‌توان آن را درست کرد؟ با چه چیزی می‌توان درست کرد؟ و چه زمانی طول می‌کشد تا درست شود. کنگره 60 تمام تعاریف را تغییر داد، مثلاً گفت آن چیزی که تحت عنوان وسوسه شناخته می‌شود نیاز است، شخص شب می‌خواهد بخوابد و خوابش نمی‌برد، مواد را مصرف می‌کند و می‌خوابد. در مسائل زناشویی اختلالات دارد، مواد را مصرف می‌کند و مشکلش حل می‌شود و این‌ها نیاز است.

کنگره مسئله‌ایزوله کردن را خاتمه داد، اینکه باید زمین‌بازی و توپ‌بازی و یار بازی عوض شود را تغییر داد. شرطی شدن معتاد تا زمانی است که خمار است. معتاد تا زمانی شرطی است که خمار است، یا باید که مواد مخدر را بدنش تولید کند یا از خارج بگیرد. باید ناقل‌های عصبی بالانس شود و برای این پروتکل دارد، چرا تریاک باید باشد؟ برایش پروتکل دارد. چگونه و چه میزان باید داده شود؟ داروی مناسب در وقت و میزان مناسب را تعیین کرد. شخصی وارد درمان می‌شود، دوز را 16.5 سی‌سی شروع می‌کند و شخصی را با 0.1  سی‌سی شروع به درمان می‌کند. الآن بازیکن‌های تیم ملی که عضو کنگره 60 هستند، همه مصرف‌کنندگان شیشه بوده‌اند، این در حالی است که دنیا می‌گوید شیشه درمان ندارد، اما کنگره 60 شیشه را با دوز 0.2 سی‌سی شروع به درمان می‌کند. برای تریاک و سایر مواد مخدر، با روش‌های گوناگون مصرف، پروتکل‌های جداگانه دارد. کنگره بیان کرد که شخص با یک‌بارمصرف معتاد نمی‌شود، بلکه زمانی معتاد می‌شود که جسم از حالت تعادل خارج شود. به‌علاوه جهان‌بینی و روان را هم در این تعادل مؤثر دانست.

 به‌علاوه کنگره 60 همیشه خیلی علاقه‌مند به همکاری با مراجع علمی و دانشگاه‌ها بود؛ مثلاً پروتکلی که ما با دانشگاه تهران اجرا کردیم، یک پروژه 50 نفره و یک پروژه 1004 نفره بود که این پروژه 3 سال طول کشید، ولی متأسفانه نتایج آن منتشر نشد. تمام‌کارها بر مبنای علمی بود، معاینات انجام می‌گرفت و آزمایش‌های متوالی و فالو آپ های دقیق انجام می‌شد. این در جهان می‌توانست تأثیرگذار باشد. من با مراجع علمی خارج از کشور کاملاً تنگاتنگ در ارتباط هستم. با NIDA در ارتباط هستم، باسیاست گذار و رئیسش در ارتباط کامل هستم و اگر نتایج این‌چنین پایلتی بود، می‌توانست کمکی در سطح جهانی بکند. مهم‌ترین مسئله رسیدن به درمان است و ازنظر کنگره اعتیاد کاملاً قابل‌درمان است مشروط بر اینکه خود فرد بخواهد. در سایر بیماری‌ها هم همین‌طور است و شخص برای یک بیماری قلبی هم برای درمان شخص باید خودش بخواهد و همکاری لازم را بنماید. درمان فوق ترک و رسیدن به تعادل فوق درمان است. منظور ما از درمان یک درمان کامل و قطعی است. تمام راهنماهای کنگره 60 دائماً دارند با مواد کار می‌کنند. خیلی از مبصرهای کلینیک‌ها بعضاً، در کمک به کلینیک شربت را اندازه‌گیری و به رهجویان تحویل می‌دهند، این‌ها هیچ‌گونه وسوسه‌ای ندارند. ما بازهم باید این همکاری علمی را گسترش دهیم و دستاوردهای خود را به‌جامعه دانشگاهی منتقل کنیم.

 

پول خیلی مهم و دوست‌داشتنی است، اما مهم است که از چه روشی به دست می‌آید. ما اگر می‌خواستیم از منابع بیرونی پول بگیریم، منابع درونی را از دست می‌دادیم. جامعه معتادین، آن چند درصد محدودی که شما به‌عنوان کارتن‌خواب و ... می‌شناسید، همه معتادین نیستند. همان‌طور که جامعه یک سری فقرا، دزد و.. دارد، جامعه مصرف‌کنندگان نیز، گروهی را به‌عنوان آخر خطی با این شرایط در خود دارد. اکثر جامعه مصرف‌کنندگان، مهندس، معلم، وکیل، تاجر، لوله‌کش، راننده تاکسی، ... و هزار جایگاه دیگر در جامعه هستند. پول بین معتادین است، علم پیش معتادین است، قدرت در نزد معتادین است. به‌غلط قشر چند درصد کارتن‌خوابی و تکدی گری و تزریقی و ... الگوی اعتیاد و درمان معتادین در کشور شده است. کار پیدا کردن برای معتاد اصلا ربطی به درمان گر ندارد. آیا شما وقتی یک نفر برای ارتوپدی پیشتان می‌آید برایش زن پیدا می‌کنید؟ یا متعهد به پیدا کردن کار برای وی هستید؟ اگر یک نفر مصرف‌کننده به‌درستی درمان شود خودش مشکلات مالی و کاری و خانوادگی خود را رفع‌ورجوع می‌کند، ما فقط باید بر روی درمان متمرکز شویم.

 من چون توانایی‌ها و پتانسیل‌های جامعه معتادین را می‌شناختم، هیچ‌گاه سمت کمک گرفتن از نیروهای بیرون از کنگره نرفتم. چهار پنج سال پیش اتحادیه اروپا چهارصد هزار یورو می‌خواست به ما کمک کند، اما من قبول نکردم، زیرا هم باعث انگ‌های مختلف مانند کمک گرفتن از بیگانگان و ... می‌شد و هم اینکه همه به اتکای آن دیگر کاری نمی‌کردند. وادی اول کنگره 60 تفکر است، من سیاست بعدی را در احداث حساب زمین کنگره قراردادم که خیلی مؤثر بود. سیاست بعدی احداث لژیون‌های مالی بود. هر کس می‌خواهد عضو لژیون مالی شود باید ابتدا 5 میلیون تومان بدهد، این پول نشانه این است که فرد توانایی مالی مناسب دارد. وظیفه لژیون مالی جذب کمک‌های مالی از درون خود کنگره است. الآن ظرف یک ماه گذشته سه شعبه داشتیم که گفتند باید تخلیه شود. مبالغی بالغ‌بر 300 میلیون تومان برای هرکدام جهت رهن مکان پرداخت کردیم. بالای یک میلیارد و چهارصد هزار تومان خرج این‌طور جاها کردیم. 100 میلیون هم تیم راگبی کنگره 60 به نمایندگی از تیم ملی به مسابقات آسیایی قطر رفت که آن را حمایت کردیم؛ یعنی در همین مدت کوتاه چنین مبلغی را هزینه کردیم. الآن در سال نزدیک به 70 میلیون تومان به پشتوانه کارت عضویت وارد کنگره شده است. نزدیک به 150 میلیون تومان جبران خسارت لژیون انضباطی به همراه آورده است. الآن زمین خیلی از شعب در تملک خود کنگره 60 است. کنگره مال همه ما است، اما کسی حسابی با کنگره ندارد و حق اعتراض هم ندارد، در کنگره 60 ما چرا نداریم، زیراکسی بدهکار و طلبکار کسی نیست. یک مصرف‌کننده می‌آید و رایگان درمان می‌شود، لذا اجازه ادعا ندارد. آخرین تیری که من برای استحکام پایه‌های مالی می‌خواهم رها کنم، همان خرید زمین آکادمی است که می‌خواهیم زمینی نزدیک به 5 هکتار در اطراف تهران تهیه و خریداری کنیم و این دستور کار سالیانه امسال در کنگره 60 است.

 


تهیه و تنظیم: امین حمله داری

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .