جلسه دوازدهم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی صادق قم با استادی کمکراهنما همسفر زهرا، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر اکرم با دستور جلسه هفتگی"صورت مسئله اعتیاد" روز دوشنبه ۴ مهر ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان زهرا هستم همسفر
در ابتدا تشکر میکنم از نگهبان محترم جلسه خانم معصومه و نگهبان لژیون سردار خانم لیلا عزیز که افتخار جایگاه استادی را به بنده در واقع محول کردند که در این جایگاه بنشینم، آموزش بگیرم و خدمت کنم؛ همچنین تشکر میکنم از ایجنت محترم شعبه خانم مرضیه عزیز و مرزبانان محترم.
در مورد دستور جلسه این هفته: "صورت مسئله اعتیاد" همانطور که آقای مهندس فرمودند، شاید اینجا عنوانی که به مشغله و دغدغه ما مربوط میشود، "صورت مسئله اعتیاد" است ولی شاید طرح این موضوع دری را باز میکند که ما به همه مسائل زندگیمان با دید متفاوت نگاه کنیم. چیزی را که آقای مهندس در سال ۷۸ در مقاله اول (کتاب ۱۴ مقاله) عنوان کردند و ما میخوانیم چیزی بوده که بعد از تجربیات سالهای سال که دست به ترک و به قولی درمانهای متنوع میزدند؛ زیر نظر روان پزشکان یا به دنبال ایدههای مختلفی که مرسوم بوده ولی از این راهکارها نتیجهای به دست نمیآورند. موضوعی که در ذهنشان جرقه میزند شاید یک راهکار جدید میتوانست باشد ولی این راهکار جدید از کجا دریچهاش به روی بینش آقای مهندس باز میشود؟
از آن زمان که به جای نگاهکردن به ایدههای تکراری منسوخ شده که هیچ باز خوردی هم نداشته، خیلی دلی ولی متصل به آن دیدگاهی که شاید به نوع موجودیت انسان داشتند، با نگاه متفاوتی که دنبال میکنند، مینشینند و سازوکاری را که خودشان آرام آرام جلو بردهاند را به نگارش در میآورند که در نهایت از آن نتیجه اخذ میشود. اگر برگردیم و نگاه کنیم، آقای مهندس ترکهای متعددی را تجربه کردند؛ چه شد که نگاهشان نسبت به این مسئله عوض شد؟
برای این که متفاوت نگاه کردند؛ به این دلیل که باورهایی که به اصطلاح برای ترک و درمان بود را دیگر قابل استناد نمیدیدند؛ یعنی هر چیزی که به عنوان سقوط آزاد تعریف میشد، وابستگی دارویی معنا میگرفت یا خیلی مسائل دیگر مثل سم زدایی و...
چون فرمولهای فراوان و رفرنسهای زیادی به عنوان منبع پشتوانه این راهکارها قرار میگرفت که میشد استناد کرد و بعد بگویی مستدل است؛ حتما دلیل منطقی است چون اساتید بزرگ پزشکی آنها را تایید میکنند غافل از این که پزشکان به اشتباه با دید خودشان و به این علت که فکر میکردند توجه کاملی به مسئله اعتیاد دارند، رویکرد خود را پیش میبردند در حالی که اشکال کار این جا بود؛ آنها فقط از لحظهای که به اصطلاح میخواستند مسائل را برای فرد مصرف کننده حل کنند همراهش میشدند؛ از عقبهاش که این جریان از کجا آب میخورد و این که مسئله اصلی کجا هست نگاه نمیکردند. این که مثلا برگردی و نگاه کنی به "تئوری هارپ ریداکشن" با رویکرد کاهش آسیب که بخواهید کنترل کنید و داروهایی بدهید که وضعیت بیمار از این بدتر نشود، پس وقتی نگاهت این است دستور العملی را در دستور کار خودت قرار میدهی که این نتیجه را برای تو به اثبات برساند ولی میبینیم که این نظریه، اصل موضوع را حل نمیکرده است؛ همانطور که خیلیها پیش رفتند و خیلیها با عدم درمان خودشان مواجه شدند و ترکهای پیاپی را تجربه کردند اما آقای مهندس این ایده و این دیدگاه را کنار گذاشتند و متفاوت به قضیه نگاه کردند که اصل مسئله چه چیزی میتواند باشد؟
چیزی که شاید از بیرون تعریف میشد برای مقطعی فکر کردن میتوانست نتیجه مقطعی بدهد ولی آن چیزی که آقای مهندس برای ما به ارمغان آوردند نتیجه ابتدایی و نهایی است.
آقای مهندس مبدا تفکر به این مسئله که درمان اعتیاد را از کجا باید درست کرد، مبدا نگاه به بیماری اعتیاد را تغییر دادند؛ رفتند که ببینند آب از کجای چشمه گل آلود است؛ آن مسئله را پیدا کردند.
وقتی از سر چشمه نگاه کنی و با دید ۳۶۰ درجه به مسئله انسانی که دچار بیماری اعتیاد شده نگاه کنی، از همه جنبهها مسئله را میسنجی.
یعنی فقط نمیگوییم اگر جسمش درمان بشود، برنمیگردیم بگوییم این نیاز به روان پزشک دارد و باید داروهای روان درمانی در اختیارش قرار بگیرد یا این که بگوییم مثلا از نظر افکار و اندیشه نیاز به درمان دارد. وقتی که آقای مهندس خواستند در مورد بیماری اعتیاد برای خودشان راه درمانی پیش ببرند که البته به فرمایش ایشان، هیچ فکر و ایدهای پشتش نبود؛ به خاطر وحشت ترکهایی که قبلا تجربه کرده بودند، اما وقتی که دیدت را عوض میکنی و متفاوت به مسئله نگاه کنی قضیه فرق میکند؛ مخصوصا که آقای مهندس به عنوان یک محقق همیشه در شغل خود که مهندس الکتروتکنیک بودند، خیلی دید نافذی داشتند؛ تیز بین و ریز بین بودند و مسئلهها را مو شکافی میکردند؛ حالا آن مسئلهها را هم بررسی کردند و به انسان به عنوان یک موجود چند بعدی نگاه شد.
وقتی در سیدی "یزدان" عنوان کردند یزدان را اگر به معنی دانش بگیریم، میتوانیم بگوییم یزدان طبیعت، یزدان ماورا و یزدان نادیدنیها اگر همه با هم معنی خودش را پیدا بکند و دانش در جای خودش تعریف بشود، جمعبندی اینها تصویر دواری را رو به جهان به نمایش در میآورد؛ میتوانیم بگوییم کنگره ۶۰ و صورت مسئله اعتیاد و مثلث درمانی اعتیاد یکی از همان دانشهایی است که تصویر کاملش به بشر اهدا شد آن هم از نگاه نافذ مهندس دژاکام؛
پس صورت مسئله اعتیاد تغییر کرد، وقتی که ما مبدا را عوض کردیم و رفتیم از عقبتر مسئله را شکافتیم با دید متفاوت؛ بدون محدودیتهایی که دیدگاههای قبلی برایمان ایجاد میکرد؛ آنها را که کنار گذاشتیم به قول آقای مهندس که می فرمایند: علم پیچیده نیست؛ هر چیزی کلیدی دارد، راه گشایش خودش را به ما نشان داد.
ما هم امیدواریم در چیزی که در کنگره ۶۰ به عنوان آموزش دریافت میکنیم نه تنها برای راه درمان اعتیاد، برای هر مسئله و مشکلی که در زندگی با آن روبرو میشویم، دیدگاه متفاوتی را در واقع پیش روی خود قرار داده و ادامه بدهیم که ما را به سرمنزل مقصود ببرد؛ از یک مبدایی که جایگاهش درست است با مقصدی که درست تعریف میشود؛ برای هدفی که در جایگاه درست خودش قرار می گیرد.
امیدواریم که از درسهای کنگره برای خودمان و زندگیمان درس بسازیم و راهی را که کنگره پیش روی ما قرار میدهد برای سالم زندگی کردن دنبال کنیم.
سپاس بیمنتها خدای مهربان را که آغاز و انجام در ید قدرت اوست؛ خدا قوت به همه عزیزان!
تایپ: همسفر الین رهجوی کمکراهنما همسفر مرضیه (لژیون یکم)
عکس: همسفر ندا رهجوی کمکراهنما همسفر مرضیه (لژیون یکم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا، کمکراهنما (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی صادق قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
423