گفتوگویی صمیمانه با کمکراهنما خانم تکتم عزیز در مورد دستورجلسه هفته ویژگیهای یک لژیون قوی چیست؟ ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانیم؛ ایشان یک دوره در جایگاه مرزبانی خوش درخشیدند و اکنون در جایگاه کمکراهنمایی خدمت میکنند.
باسلام و عرض ادب، خدمت شما کمکراهنمای محترم لژیون هفتم، همسفر تکتم، لطفاً خودتان را معرفی نمایید.
سلام دوستان تکتم هستم همسفر حسین، تخریب ۲۰سال، آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک، کمکراهنمای مسافرم آقای رحمان، کمکراهنمای خودم خانم پرستو، رهایی ۴سال و ۲ماه.
بهعنوان اولین سوال، لطفاً به ما بگویید که چه مدتی از تشکیل لژیون شما میگذرد و چه حسی نسبت به جایگاه کمکراهنمایی دارید؟
مدت یکسالونیم از تشکیل لژیون من میگذرد و حسی که دارم فقط شبیه حس کمکراهنمایی است و قطعاً شبیه هیچ حس دیگری نیست، حسی بسیارعالی و بینظیر.
باتوجه به اینکه دستورجلسه هفته خصوصیات یک لژیون قوی را بیان میکند، لطفاً در اینباره کمی به ما توضیح دهید.
بهنظر من لژیونی قوی است که از ابتدا طبق اصول و قوانین کنگره حرکت کند، مبنای آن عدالت، معرفت و عملسالم باشد و هدف آن پرورش استاد و خدمتگزار، بهدور از هرگونه حاشیه و موضوعات اضافی باشد.
خانم تکتم عزیز، بهنظر شما رمزوراز موفقیت یک لژیون قوی چیست؟
بهنظر من رمزوراز یک لژیون قوی، حرکت به سمت جلو، استفاده از منابع آموزشی، سعی در کاربردی کردن مسائل و همچنین دادن آگاهی کامل از اهداف کنگره به رهجو است و علاوه بر اینها، انجام عملسالم و شناخت و آگاهی را هم شامل میشود.
باتوجه به صحبتهای جناب مهندس در چهارشنبه اخیر، ایشان فرمودند که یک راهنما برای موفقیت لژیون باید مانند یک چوپان عمل کند، میتوانم خواهش کنم کمی در اینباره برایمان بگویید؟
راستش را بخواهید، صحبت کردن درباره سخنان آقای مهندس برای من کمی سخت است، اما برداشتی که من از حرف ایشان میکنم این است که یک راهنما نقش یک هدایتگر و یک الگو را برای افراد لژیون دارد و اگر خودش راه درست را بلد نباشد، نمیتواند رهجویانش را به درستی هدایت کند و ممکن است به جای بردن به مرغزار، آنها را به مسلخ ببرد و آنها را ذبح کند، چون راه را درست نرفته است و اساسیترین مشکل همین نیافتن راه صحیح است.
شما بهعنوان یک کمکراهنمای با تدبیر، بهطور مرتب رهجویان خود را ترغیب به نوشتن سیدی میکنید، لطفاً بفرمایید که این مهم تا چه میزانی در پیشرفت رهجویان موثر است و چه توصیهای برای رهجویانی که در لژیون بیهدف و سردرگم هستند دارید؟
به نظر من صحبتهای آقایمهندس برای من و دیگران فصلالخطاب است و وقتی آقای مهندس میگویند همه باید آموزش بگیرند و سیدی بنویسند، این باعث میشود آموزش برای همه یکسان اتفاق بیفتد و چه چیزی بهتر از اینکه آموزشدهنده و آموزشگیرنده، چیزی برای ارائه به یکدیگر داشته باشند. وقتی رهجو سیدی مینویسد، راهنما هم باید همان سیدی را بنویسد، موضوعی که قابل تبادل است، موضوعی کاملاً روشن است و هدف لژیون کاملاً معلوم؛ هنگامیکه آقای مهندس خیلی واضح میگویند فردیکه سیدی نمینویسد، از لژیون اخراج شود، دیگر کاملاً معلوم است که رهجویانی که به هر دلیلی نمیخواهند سیدی بنویسند، جایی در لژیون ندارند، آموزشها صرفاً در قالب سیدیها، کتابها و جزوهها است و خارج از اینها چیزی نیست. این آموزشها یکپارچه و برای تمام سطوح است و این عین عدالت است که هرکسی به اندازه ظرف خودش از این آموزشهای یکسان برداشت نماید.
جناب مهندس میفرمایند؛ باید نفس را سرکار بگذارید، در غیر این صورت این نفس است که شما را سرکار خواهد گذاشت؛ تاثیر این جمله در کمک به موفقیت یک رهجو چیست؟
نفس انسان، گرسنه است و نفس گرسنه، خوراک میخواهد و خوراکی که ما میتوانیم به نفسمان بدهیم، متفاوت است. وقتی شناخت و آگاهی به دست نیاوریم، نمیتوانیم از دروازههای نفس اماره عبور
کنیم، یک رهجو در لژیون دنبال چیزی است که نفس گرسنه را سیر کند و این راهنما است که با عقل، محبت و ایمان به او خوراک میدهد، چهبسا هدف رهجو چیز دیگری باشد و با هدایت راهنما به چیز بهتری دست پیدا کند، چراکه راهنما خود قبلاً رهجو بوده و مطمئناً با رهجویش هم حس است.
باتوجه به اینکه شما یک دوره در جایگاه مرزبانی خدمت کردهاید، میتوانید بگویید که چه دیدگاهی نسبت به مرزبانی و بهطور کلی خدمت دارید؟
مرزبانی یکی از بهترین جایگاههای خدمتی در کنگره است که بدون تکرار فقط برای هرشخص یکبار است و چه خدمتی میتواند زیباتر از دادن حال خوش به تازهواردین و اعضای کنگره باشد. شاید برای من یکی از جذابترین بخشهای زندگیم گذراندن دوره مرزبانی بود و در مرزبانی، تازه یادگرفتم که خدمت یعنیچه؟ فکر میکنم خدمت کردن در جایگاه مرزبانی از من انسانی صبورتر ساخت که بتوانم در جایگاه بعدی خدمتیام که کمکراهنمایی است، بهتر و کاملتر خدمت کنم و این برای شخصمن کاملاً مورد نیاز بود.
سوال متداولی که رهجویان، چه مسافران و چه همسفران از کمکراهنمایانشان دارند، این است که چه انتظاری از رهجویانتان دارید، موقعیت خوبی است که درصورت تمایل درباره این سوال پرتکرار کمی برایمان توضیح دهید.
وقتی صحبت از انتظار میشود، به نظرمن، نقش وادی۱۴ کم رنگ میشود، دروازه ورود به رحمت خداوند، قلب انسانها و کل هستی است، من انتظاری از کسی ندارم، چون کمکراهنما عاشق است و "عاشق را حساب با عشق است، با معشوق چه حسابی دارد."
آیا اوایل ورودتان به کنگره فکر میکردید که بتوانید به جایگاه کمکراهنمایی برسید؟ چه عاملی شما را ترغیب به شرکت در آزمون کمک راهنمایی کرد؟ لطفاً احساستان را بعد از طی این راه بیان نمایید.
فکر میکنم هرکسی که در ابتدا وارد کنگره میشود، آنقدر حال خوبی نداشته باشد که به کمکراهنما شدن فکرکند، فقط به مشکلات پیش رویش و نجات خودش فکر میکند تا از منجلابیکه در آن گیر افتاده رها شود، من هم مثل اینگونه افراد بودم و شاید به این دلیل بود که فکر میکردم بعد از مدت کوتاهی، حتی چند جلسه، دیگر به این مکان نخواهم آمد، اما وقتی وارد لژیون شدم و با آموزشهای کنگره و کمکراهنمای عزیزم انس گرفتم، متوجهشدم جایی که سالها به دنبالش بودم همین مکان است و قطعاً جای دیگری در میان نبوده است، با نزدیک شدن به آزمون کمکراهنمایی، کمک راهنمای عزیزم به من گفتند باید از رکود خارج شوی، آموزش بگیری و خدمت کنی، چون جدیترین مرحله آموزش، خدمت کمکراهنمایی است. شاید آن زمان این مطلب را خوب حس نمیکردم، اما الان متوجه میشوم که کاملترین آموزش در کنگره آموزشی است که یک کمکراهنما در کنار آموزشدادن به رهجویان، از آنها آموزش میگیرد و این آموزش بسیار ناب و دسته اول است و چه حسی میتواند بهتر از این مهم باشد.
شما عضو لژیون سردار نیز هستید، پیشنهادتان برای همسفرانیکه توان عضویت در لژیون سردار را دارند، اما بنا به دلایلی ترس مانع حرکتشان میشود، چیست؟
هر مشکلی که در زندگی ما به وجود میآید از سه ضلع ترس، منیت و ناامیدی است و ضلع ترس شاید برای ما همسفران بسیار قوی باشد، ترس تفکر را میخورد و تفکر خورده مثل غذای خام است و قابل خوردن نیست، ما مبلغی را با توجه به توان مالی به لژیون سردار میدهیم و این فقط پرداخت هزینه نیست، بلکه خدمتی است در حق خودمان و برای خوب شدن حالمان، حتی اگر یک فرد مصرفکننده در جامعه کم شود، در زندگی همه افراد آن جامعه تاثیر مثبت خود را خواهد گذاشت و چه جایی بالاتر از اینجا که باعث احیا شدن افرادی میشود که عضو کنگره۶۰ هستند. انسانهای زیادی احیا خواهند شد و احیای یکنفس، احیای یک نسل است، پس وقتی دلیل به این واضحی داریم، نیازی به ترسیدن نیست.
به عنوان آخرین سوال، لطفاً نظرتان را درباره این چند کلمه، با جملاتی کوتاه بیان فرمایید؛
مهندس دژاکام: استاد عشق
گلریزان: وادی پنجم
کمکراهنما: هدایتگر
لژیون قوی و موفق: قوانین، اصول و حرمتها
همسفر: عاشق
سفر اول: تولدی دوباره
آزمون کمکراهنمایی: میزان دانایی
رهایی: پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است
کتابعشق: تمنای دل
در پایان اگر مطلبی دارید، بفرمایید.
تشکر و سپاس از همه عزیزان و خدمتگزاران، به امید گلریزان باشکوه و ازدیاد شعب کنگره۶۰.
از اینکه برای سایت خودتان وقت گذاشتید از شما سپاسگزاریم.
تهیه و تنظیم گزارش: همسفر مرضیه، رهجوی کمکراهنما همسفر تکتم (لژیون هفتم)
ارسال مطلب: همسفر زینب، رهجوی کمکراهنما همسفر پرستو (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1329